eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
204 دنبال‌کننده
53 عکس
19 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @delsokhteh313
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5807950172616918187.mp3
1.68M
چهار تا پسرم جلوه های من هستند چهار ام بنین در چهار تن هستند علی اگر چه مرا مادر پسرها خواند ولی همه پسران ابوالحسن هستند (سپرده ام به حسن جنگ یادشان بدهد ز کودکی همه پرورده ی حسن هستند)۲ قرار نیست که صحبت کنند پیش حسین وگرنه که همه استاد در سخن هستند بشیر گفت : حسینم کفن نداشته است عجیب نیست پسرهام بی کفن هستند شنیده ام که بشیر از همه خبر داری بگو که از پسر فاطمه خبر داری؟! (حالا آروم آروم داره خبرا رو میده) قرار شد نگذارند ساده جان بدهد ... قرار شد نگذارند سر تکان بدهد قرار شد که تنش روی خاک ها باشد و نیزه دار ، سرش را به آسمان بدهد قرار شد که سرش را سریع تر ببرد به مردم همه ی شهرها نشان بدهد سنان چقدر پریشان رسید در گودال مباد تا که به دستش کسی سنان بدهد (ام البنین ...) چه حرف های نگفته که در دهن دارد اگر که چکمه ی سربازها امان بدهد به این بریدن انگشت هم نیاز نبود قرار بود عقیقی به ساربان بدهد *شروع کرد بشیر برا ام البنین روضه خواندن . ام البنین گریه کرد ... خاک به سر می ریخت ( الله اکبر ... گفتم و رفتم .... ) گفت : روضه ی حسینم رو خوندی .... گفتی بچه هامو کشتن ... اما بشیر ازت یه سوال دارم : عباسم بالاخره تونست آب ببره؟! ... گفتن ام البنین نتونست آب ببره .... یه وقت دیدن ام البنین اومد جلو محمل رباب ... یه نگاه کرد ... گفت : رباب عباسم رو حلال کن ... نتونست برای علی اصغر آب بیاره .....‌ حسین .......