eitaa logo
『سَـربـٰازانِ‌‌ دَهـہ‌هَشتـٰادیٖ‌』
3.9هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
279 فایل
❁﷽❁ 🔸 #دهہ‌ھݜٺٵدێ‌هٵ هم‌شهید‌خواهندشد.. درجنگ بااسرائیل انشاءالله بشرط...⇩ 🍃🌹[شهیدانه زندگی کردن]🌹🍃 🤳خادم خودتون↶ @Shheed_BH_80 ☎️حرفهای شما↶ @goshi_80 📬تبادل‌‌وکپی↶ @shraet_80 🚩شروع‌کانال⇜ ²³`⁸`⁹⁸ #دوستات‌رو‌به_کانال_دعوت‌کن⇣🌸😊🌸⇣
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 🍂💔 با این ستاره ها راه را میتوان پیدا کرد. امام خامنه ای حفظه الله.✨ 🍂💔 تقدیم به شهید ابراهیم هادی❣ ابراهیم شدی که آ تش گناه را بر خود سرد کنی وبگذری ازین دلبرانه هزار داماد...💞 یادت هست وقتی در بن بست دلم اسیر شده بودم..⛓ تو به دادم رسیدی..💎 تویی که در تمام زندگیت لبیک میگفتی به ندای ضعفا😔 و منِ ضعیفِ نفس در تارِ گناهان دست و پا میزدم..😭 واگر تو نبودی ..ای شهید..🥀 ای واسطه زمین و آ سمان..🌎🌥 من،خودم،قاتل خودم میشدم وتا وقت معلوم،حسرت یک لحظه بندگی به دلم می ماند💔 . . . گویی می شنیدم که سر بر سجده ،برایم دعا میخواندی «اللهم فکَّ کلِّ اسیر»📿 ِ ♡[ @shohaadaae_80 ]♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادتونه ازتون خواسته بودیم خاطرات خودتون رو با داداش ابراهیم به ما بگید....🤩⇓⇓⇓⇓⇓⇓
📝 💚 سلام آشنایی من با آقا ابراهیم از وقتی شروع شد که معلم داداشم کتاب «سلام بر ابراهیم» را به شاگرداشون معرفی کرده بودن زمانی که پدرم این کتاب رو خریدن من دومین نفری بودم توی خونه که خوندم و رفاقتم با آقا ابراهیم شروع شد و از اون روز تقریبا 3 سال میگذره پارسال توی مدرسه برای آقا ابراهیم تولد گرفتن و توی مسابقه بزنده شدم و «کتاب سلام بر ابراهیم 1» رو برنده شدم به علاوه یک کش مو دوسال پیش قرار بود خانوادگی بریم راهیان نور حتی وسایل هام رو هم جمع کرده بودم اما به دلایلی کنسل شد خیلی دلم گرفته بود و حالم خراب شد تا اینکه توی قنوت نماز مغربم داشتم ذکر میگفتم نگاه به گوشه اتاقم کردم آقا ابراهیم رو دیدم که داشتند با تبسم نگاهم میکردند 🎁 ♡[ @shohaadaae_80 ]♡
📝 💚 سلام ساکن مشهد هستم و همسایه امام رضا داشتم وارد حرم مطهر میشدم کتاب سلام بر ابراهیم تو کیفم بود و قرار بود به کتابخونه تحویلش بدم ، خادمی که تو ایست بازرسی بودن وقتی داشتن کار تفتیش رو انجام میدادن ، کتاب رو داخل کیف من دیدن ، بعد گفتن:( اِ داداش ابرام😃 خیلی خوبه ها ، تا حالا ازش چیزی خواستی؟ واسطه ی خوبیه ها😉) اون روز قرار بود کتاب رو تحویل بدم ، اما چون کتاب رو کامل نخوندم بودم آوردمش خونه و کامل مطالعه اش کردم، شیفته ی شخصیت و اخلاق داداش ابراهیم شدم، و اینو فهمیدم که شهدا خیلی هوامون رو دارن....❤️😊 🎁 ♡[ @shohaadaae_80 ]♡
📝 💚 من در کلاس زبان بودیم و دبیرمان بعد از تدریس..گفت:میخام ازهمتون امتحان بگیریم..من اونروز هیچی درس نخونده بودم..خیلی استرس گرفته بودم..تو همون لحظه یاد کتاب شهید ابراهیم هادی افتادم و با خودم گفتم بزار یه بار منم امتحان کنم ببینم چی میشه اخرش..جواب میده یانه!! خلاصه بالاخره دبیرمون امتحان گرفت و وقتی نتیجه امتحانمو دیدم یاد شهیدابراهیم هادی افتادم و کلی خوشحال شدم از این بابت که همون قدر شایسته این بودم که یه شهید والامقام بتونه تو لحظات حساس...دست منو بگیره و کمکم کنه.. شادی روحش صلوات.🌷 🎉 ♡[ @shohaadaae_80 ]♡
📝 💚 سلام وقتتون بخیرخواسته بودین یکی ازخاطراتمون رودرباره شهیدهادی بنویسیم ....٩ توآذرماه سال۹۸ بودکه به خاطرفشارهای درسی وکنکورفرماندهی واحدبسیج دانش اموزی روکنارگذاشتم تاازدرسام عقب نمونم امابااین حال به خاطرعلاقه زیادی که به این کارداشتم وطبق خواسته فرمانده ارشد،به همکاریم بابسیج ادامه دادم . دراذرماه تصمیم گرفته شدکه یادواره شهدایی درمدرسه برای یادبودشهیدابراهیم هادی گرفته بشه، منم دنبال کارای مراسم بودم ومجری گری هم به عهده خودم بود، اول قراربودمراسم فقط بین بچه های مدرسه خودمون باشه کارای تزیین هم انجام شده بود امافرمانده اومدن وگفتن که میهمان ویژه داریم وتعدادمیهمان هاحدود۳۰۰نفرمیشه ماهم به کمک بچه هاتمامی تجهیزات روبه مسجدانتقال دادیم وتاشب مشغول اماده سازی بودیم . فردای اون روزمهمان ویژه مایعنی خواهرشهیدپهلوان ابراهیم هادی تشریف اوردن ومابایاری خداوندوکمک بچه های بسیجی مراسم بسیارمعنوی ومفیدی روبرگزارکردیم وازسخنان خواهرشهیدفیض بردیم. وامااتفاقی که برای من افتاد...... من ازچهارده سالگی خاستگارداشتم وپدرومادرم هم همیشه تصمیم گیری روبه عهده خودم میزاشتن امادلم رضا نمیداد، چون ملاکایی که می خواستم پیدانمیکردم امااین مراسم معنوی ودعای مادرم وکمک شهداباعث شداین سردرگمی که چندسال بودیدک میکشیدم تموم بشه من به یکی ازبنده های خالص وانقلابی برسم توی اون مراسم یکی ازفرمانده های بخش بانوان منوبه خانواده این جوان بسیجی معرفی کردند..... واین بودخاطرمن ازمراسم شهیدابراهیم هادی 🎉 ♡[ @shohaadaae_80 ]♡
📝 💚 بسم الله الرحمن الرحیم من اسم ابراهیم و زیاد شنیده بودم ولی نمیدونستم کیه چیکارس تا اینکه فرمانده بسیجمون حرف شو زد و چند جمله از اون گفت و بعد چن روز عکس شو تو گروه گذاشت وقتی دیدمش شوکه شده بودم ابراهیم همون شهیدی بود که چهرش واسم با همه فرق داشت همون شهیدی بود که وقتی عکس شو میدیدم آرام میشدم.این قضیه همون جوری موند تا اینکه یه روز کتاب سلام بر ابراهیم و تو یه کانال دیدم و دانلود کردم وقتی میخواندم تعجبم بیشتر میشد البته بیشتر شیفته ابراهیم میشدم .وقتی تو کتاب خوندم همه جوره رفیق داشت و همه بهش داداش ابراهیم می گفتن دیگه خیالم راحت شد الان هم هر وقت میخوام اسمشو بگم ناخدا گاه داداش ورد زبونم میشه.حالا من یه داداش دارم که با دنیا عوضش نمیکنم مبارک داداش ابراهیم💕 🎉 ♡[ @shohaadaae_80 ]♡