جوان موفق 7.mp3
12.52M
👤 #سخنرانی_حجت_الاسلام_عالی
✅ موضوع : جوان موفق از دیدگاه امام علی (علیه السلام)
#جلسه_هفتم7⃣
جلسه.آخر♥️
#کلام_عالی
#ویژه_ماه_رمضان
{ @shohaadaae_80 }
عشق یعنی :
خدا با اینکه این
همه گناه کردیم بازم مثلِ همیشه
انقدر آبرومون رو حفظ کرد
که همه بهمون میگن :
#التماس_دعا
+عاشقتمخدایِجان، باش؟🙃💛
♡ @shohaadaae_80 ♡
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
#رنج_مقدس🍀 #قسمت_سوم3⃣ با اختیار خودم نرفته بودم که با اختیار خودم برگردم. حالا اینجایم کنار قل دی
#رنج_مقدس🍀
#قسمت_چهارم4⃣
– با اختیار و احترام بپوش بریم؛ و الا مجبور میشم پیشت بمونم، یک! مادر هم جلوی خواهرش شرمنده میشه، دو. این کتاب رو هم میبرم جریمه اینکه بیاجازه از اتاقم برداشتی، سه!
کتاب را برمیدارد و میرود. این مهمانیهای خداحافظی مبینا، باعث شده که یک دور تمام فامیل را ببینم. برای منِ دور از خانه، این انس زودهنگام کمی سخت است. مادر کنار حجم زیاد کارها و دل نگرانیهایش، با دیده محبت همه این دعوتها را قبول میکند و علی که انگار وظیفه خودش میداند مرا با احساسات اطرافیانم آشتی بدهد.
برادر بزرگتر داشتن هم خوب است و هم بد. خودش را صاحباختیار میداند و مأمور قانونی محبت به سبک خودش. با آن قد و هیبتش که از همه ما به پدر شبیهتر است؛ حمایتش پدرانه، رسیدگیهایش مادرانه و قلدریهایش مثل هیچ کس نیست. وقتیکه میخواهد حرفش را به کرسی بنشاند دیگر نمیتوانی مقابلش مقاومت کنی. مادر هم، با آسودگی همه کارها را به او میسپارد و در نبودنهای طولانی پدر، علی تکیهگاه محکمش شده است. یکیدوبار هم دعوا کردهایم؛ من جدّی بودم، ولی او با شیطنت، مشاجره را اداره کرده و با حرفهایش محکومم کرده است.
معطل ماندهام که چه بپوشم. دوباره صدای علی بلند میشود و در اتاقم درجا باز میشود.
– اِ… هنوز نپوشیدی؟
بوی عطرش اتاقم را پر میکند. نفس عمیقی میکشم و نگاهش نمیکنم. آرام، مانتوی طوسیام را از چوبلباسی برمیدارم.
– پنج ثانیه وقت داری!
مانتو را تنم میکنم. میشمارد:
– یک، دو، سه، چهار، پنج.
میآید داخل و چادر و روسریام برمیدارد و میرود سمت در.
– بقیهاش رو باید توی حیاط بپوشی، بیآینه. چرا شما خانمها بدون آینه نمیتونید دو متر هم از خانه بیرون برید؟
توی حیاط همه معطل من هستند؛ حتی مادر که دارد برای ماهیها نان خشک میریزد.
***
این مهمانی هم تمام شد و آن شب هم زیر نگاههای خریدارانه خاله و توجههای پسرخاله، حال و حوصلهام سر رفت. مبینا کنار گوشم تهدیدم کرد:
– اگر خاله خواستگاری کرد و تو هم قبول کردی، اعتصاب میکنم و عروسیت نمیآم.
علی کارش را بهانه کرد و زودتر از بقیه بلند شد. در برگشت، مادر کنار گوش علی چیزی گفت و علی هم ابرو درهم کشید و گفت:
– بیخود کردند. اصلاً تا یکسال هیچ برنامهای نداریم. نه سامان، نه کس دیگه.
خاله بعد از آن شب، چندبار هم زنگ زده بود و مادر هر بار به سختی، به خواستگاریاش جواب رد داده بود.
#بہشیرینےڪتاب📖
✏️نویسنده: نرجس شکوریان فرد
#ادامهدارد...⏰
📔📕📘📙📓📔📕📗📘📙📓
#ڪپے_فقط_باذڪرآیدے_ڪانال👇🌱
♡{ @shohaadaae_80 }♡
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
#رنج_مقدس🍀 #قسمت_چهارم4⃣ – با اختیار و احترام بپوش بریم؛ و الا مجبور میشم پیشت بمونم، یک! مادر هم
یاحَضرَت ِحَق...
#رنج_مقدس
#قسمت_پنجم
رد موجهای ریز و درشت آب را که به دیوارهای حوض میخورند و آرام میگیرند، دنبال میکنم. از وقتی مبینا رفته خیلی تنها شدهام. بیحوصله که میشوم حیاط و حوض آب همدمم میشود. دلم هوای طالقان کرده است. ظهرها که همه میخوابیدند کتابم را برمیداشتم و از خانه بیرون میرفتم. آرام دست به دیوارهای کاهگلی میکشیدم گُلهای سر راه را نوازش میکردم، دور تکدرختها چرخ میزدم تا به کنار چشمه برسم. قمقمه آبم را پر میکردم و دنبال خیالاتم به کوه میزدم. تنهایی و عظمت کوه روحم را آرام میکرد و فکرم را به حرکت وا میداشت. گاهی دیگران همراهم میشدند. با آنها بودن شور خاص خودش را داشت؛ اما لذت تنهایی، حس متفاوتی بود که در سر و صدا و شیطنتها نبود. همین هم بود که کمتر کسی را به خلوتهایم راه میدادم. هیچکس نبود جز گلها و سبزیهای کوهی، پروانهها و کلاغهای پر سر و صدا و مارمولکهای ریز تندرو که با دیدنشان وحشت میکردم و با نزدیک شدنشان جیغ میکشیدم.
«دخترک کوهنشین، زیبای سرگردان، پری کوهی، کفتر جَلد امامزاده…» همه اینها لقبهایی بود که پدربزرگ حوالهام میکرد.
علی که کنارم مینشیند، یکلحظه جا میخورم. میخندد و میگوید:
– کجایی؟
شانههایم را بالا میاندازم. نمیگویم که در خیال طالقان بودهام و دلم تنگ شدهاست.
– توی آب.
هومی میکند:
– کجای آب مهمه. عمقی یا سطح.
سرم را بالا میآورم. با نگاهم صورتش را میکاوم که نگاه از من میگیرد.
دست میکند داخل آب و آرامآرام تکان میدهد. میگوید:
-میدونی آب اگه موج نداشته باشه چی میشه؟
ذهنم دنبال آب راکد میگردد. دستم را تکان نمیدهم تا آب آرام بگیرد.
– مرداب میشه.
مرداب و بوی بدش را دوست ندارم. نگاهم خیره به دستانش است که با هر تکانش تولید موج میکند.
– زندگی مثل دریاست؛ پر از حرکتهای آرام و موجهای ریز و درشت؛ بیشتر موجهایی که توی زندگی آدمها میافته به خواست خودشونه، با فکر خودشون کاری میکنن یا حرفی میزنن که موج میاندازه توی زندگیشون.
چشم از آب بر میدارد و نگاهم میکند:
– منظورم رو که گرفتی؟
سر تکان میدهم که یعنی: تا حدودی.
– اگر درست عمل کنند مثل این موج نتیجه درست عملشون با زیبایی نوازششون میده. اگرهم بد که…
دستش را محکم توی آب تکان میدهد و موج تندی به لبه حوض میرسد و تا به خودم بجنبم خیس شدهام. جیغ میکشم و از جا میپرم. سرم را بالا میآورم تا حرفی بزنم. ایستاده و سرش را هم چپ و راست میکند:
– باور کن قصد بدی نداشتم. میخواستم بگم، یعنی منظورم این بود که… چرا اینجوری نگام میکنی؟ درس عملی دادم. میدونی تو علم امروز تئوری درس دادن فایده نداره، ولی عملی، برای همیشه توی ذهن میمونه.
#بہشیرینےڪتاب📖
✏️نویسنده: نرجس شکوریان فرد
#ادامهدارد...⏰
📔📕📗📘📙📓📔📕📗📘📙📓
#ڪپے_فقط_باذڪرآیدے_ڪانال👇🌱
♡{ @shohaadaae_80 }♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚اولینجمعهماهمبارڪرمضانِبود
دلمنیومددلتونڪربلایینشه..😔
خصوصاالاڪههمهروزهمیگیریمراحتتر
حال³سالهحسینبنعلیدرڪمیڪنیم..
#شبتونحسینی🌹
#وضو_یادتون_نره💛
@shohaadaae_80
1_5184006989193150483.mp3
2.19M
📖 دعای افتتاح
🎤 باسم کربلایی
التماس دعا🤲
✨@shohaadaae_80✨
🦋¦لیستبرنامههایماهمبارکرمضان¦🦋
1⃣قرائت روزانه یک جزء قرآن توسط اعضاء🎤
⏱👈ساعت ١١
2⃣همگام با کلام وحی✨ (نکاتجزءهمانروز)
⏱👈ساعت ۱۲
3⃣جرعه ای از دریای نهج البلاغه🏝
⏱👈ساعت۱۳
4⃣شرح دعای هرروز ماه رمضان🌤
⏱👈ساعت۱۴:۳۰
5⃣بندگی بهسبک شهدا🌹
⏱👈ساعت ۱۵
6⃣چالش مذهبی(روزانه)🔖
⏱👈ساعت ١۶ عصر
7⃣افطاری ساده🥒
⏱👈ساعت ١٨ عصر
8⃣درس اخلاق روزانه 🌟
⏱👈ساعت ٢١ شب
9⃣بهوقترمان{#جدید}📓
⏱👈ساعت ۲۲
🔟قرائت دعای افتتاح💚
⏱👈 ساعت۲۳
#برنامهروزانهکانال #سربازاندهههشادی
•♥️| @shohaadaae_80 |♥️•
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
🦋¦لیستبرنامههایماهمبارکرمضان¦🦋 1⃣قرائت روزانه یک جزء قرآن توسط اعضاء🎤 ⏱👈ساعت ١١ 2⃣همگام با کل
سلام رفقا🍀
صبح زیباتون بخیر🌤
برنامه های ثابت کانال در ماه مبارک به این صورت می باشد👆💜
#باماهمراهباشید😊
🔶 تلاوت قرآن به نیابت از شهدا
🍃جزء هشتم
🌷 ثواب آن هدیه به امام صادق(ع) به نیابت از شهید محمدهادی ذوالفقاری
در صورتی که خواندید بر روی لینک زیر کلیک کنید و گزینه خوانده شد را انتخاب کنید👇👇👇
EitaaBot.ir/poll/v7hq0?eitaafly
📣 لطفا نشر دهید تا همه در ثواب این ختم سهیم باشند.♥️
•🍀{ @shohaadaae_80 }🍀•
6285551_766.mp3
4.15M
📖|تندخوانے و ترتیل جزء هشتم
🎤|قـارے: استاد معتـز آقایـے
•✨[ @shohaadaae_80 ]✨•
سلام دوستان😊
اگه تو جمع برادری قاری هست که میتواند قرآن کریم را بخواند
حتما بیاد اینجا 👇
👉( @darya321)
وخودشو معرفی بکنه
قراره ان شاءالله برای جزء خوانی قرآن کریم از جمع خودمون استفاده کنیم🌺
منتظرتونیم
یاعلی👋🏻
○| @shohaadaae_80 |○
#هَمـڳآمبـــآڪَلٰامۅَحے
جزء8⃣قرآن کریم:
♦️آیه ۱۱۶ سوره انعام :« وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿۱۱۶﴾»
♦️ترجمه:«و اگر از بيشتر افراد روى زمين اطاعت كنى، تو را از راه خداوند، منحرف و گمراه مىكنند. زيرا آنان جز از گمان پيروى نمىكنند وآنان، جز به حدس و گمان نمىپردازند.»
📌نکته اخلاقی:
از بعضی از مردم که سوال می پرسیم چرا این رفتار را دارید در پاسخ می گویند که همه همین کردار را دارند و ماهم مثل بقیه هستیم. این افراد برایشان مهم نیست که چه راهی را دنبال میکنند.
🌼در این آیه چند نکته را برای ما وجود دارد و ما را از اطاعت از بیشتر افراد زمین نهی می کند؛زیرا:
❇️ما را از راه خدا منحرف و گمراه می کنند.
❇️آنان جز از گمان پیروی نمی کنند؛ریشه ضلالت ها،اعتماد به حدس و گمان است.
❇️آنان جز به حدس و گمان نمی پردازند؛ اکثریتی که به جای حق در پی حدس و هوس باشند قابل پیروی نیستند .در انتخاب راه دلیل و برهان لازم است،نه حدس و گمان.
⚠️باید توجه داشت که اکثریت دلیل حقانیت نیست.ملاک حق است نه عدد. پس در پیمودن راه حق از کمی افراد نهراسیم؛زیرا گذشته ها به ما نشان داده اند که گروهی اندکی که با حق بودند بر گروه بسیاری که راه غیر حق را دنبال می کردند پیروز شدند.
⁉️لازم به ذکر است که این ویژگی ها برای گروه بسیاری که راه غیر حق را دنبال می کند بیان شده است.
🌈الْحَقُّ مِنْجاةٌ لِکلِّ عامِلٍ🌈 🌈 حق وسیله نجات هر انسان 🌈
📿@shohaadaae_80📿.
🌹🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌹
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇
#جرعهایازدریاینهجالبلاغه🏝
💠(به هنگام دفن رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: همانا شكيبایی نيكوست جز در غم از دست دادنت، و بی تابی ناپسند است جز در اندوه مرگ تو، مصيبت تو بزرگ، اما مصيبتهای پيش از تو و پس از تو ناچيزند.
📒 #نهج_البلاغه #حکمت292
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇@shohaadaae_80
#حرفخوب💚
توے ماه رمضون🌙
خدا براے نفساے مهموناش
ثواب مینویسهـ🌱
میدونے یعنـی چـی؟!
میخواد بگہ :👇🏻
قربون نفساٺ برم بندهے من:)🔗😌
.
#ماهِخدا❣
•🍀{ @shohaadaae_80 }🍀•
#دُعآےهَرروزبَݩدگے
شرح مختصری از فراز دعای روزهشتم ماه مبارک رمضان🌙
🍂🍃🍂🍃
مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی میفرمایند: خدایا در ماه رمضان مهرورزی نسبت به یتیمان را روزی ام گردان.اگر قلب ما زنگ بزند، ازچه دوایی میتوان برای رفع آن استفاده کرد. برای اینکارباید سحرها قرآن بخوانید تا قلبتان را جلا دهید.
همچنین جان انسان را استغفار💫جلا میدهد ومیتوان با یتیم نوازی قلب را جلا داد. وی در ادامه درشرح" وَاِفشآءَ السَّلامِ" اظهار میکند؛ خدایا روزی کن با صدای بلند سلام کنم. برخی عارشان میشود که اول سلام کنند؛ اما هستندبرخی که درسلام کردن باصدای بلند پیش دستی میکنن. همچنین باید سلام را به درستی یعنی" سلامُ علیکم" جواب داد واز بیان عبارت های دیگر مثل " سلام ازماست" جلوگیری کنیم.
همچنین سلام کردن مستحب وجواب سلام دادن واجب است.
🍃🍂🍃🍂
"خدایا به حق انعامت چه قدرتو به ما نعمت دادی..به حق نعمت هایی که به ما دادی این دعاها رادرباره ما مستجاب کن، یا《 مَلجَاَ الامِلینَ》 ای کسی که پناه آرزومندانی...🍁
🌟التماس دعای فرج🌟
☆|@shohaadaae_80|☆
🍂🍃🍂🍃
💔🔶شکستن نفس🔶
⛈️ باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. 🧓🧓چند پیرمرد میخواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. ⚡همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، آنها را بهطرف دیگر خیابان برد.
🔶 ابراهیم از این کارها زیاد انجام میداد. هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصاً زمانی که خیلی بین بچهها مطرح بود!
#شهید_ابراهیم_هادی
•♥️| @shohaadaae_80 |♥️•
👤| #حضرت_زهرا(س):
💠| #روزه_دارے ڪه زبـان و گـوش
و چشــم و جـوارح خـــود را #حفـظ
نڪرده، روزه اش بـــه چـــه ڪارش
خواهــــــد آمــــــد...!
📚|بحارالانوار،ج۹۳،ص۲۹۵
•🌧| @shohaadaae_80 |🌧•