🟢 #جنگال؛ رمز جنگ
1⃣ قسمت اول
قرار بود هر کدام از ما ۵ دقیقه حرف بزنیم و وضعیت آبادان و شرایط واقعی منطقه را به حضرت امام(ره) گزارش بدهیم. من هم با عصا رفتم اما وقتی وارد اتاق ملاقات شدم حضرت امام فرمودند: "یک صندلی برای ایشان بیاورید." ولی من ...
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس؛ یحیی نیازی مجری تاریخ شفاهی سردار #دکتر_علیاصغر_زارعی؛ به مناسبت درگذشت ایشان با اشاره به جنگال و نقش سردار زارعی در این حوزه نوشته است:
ارتباطات مخابراتی و الکترونیکی بهمنزله سلسله اعصاب سیستم فرماندهی و کنترل جنگ نقش بسیار تعیین کنندهای بر صحنه نبرد دارد؛ در عین حال میتواند مسیری برای نشت و هدر رفت اطلاعات بوده و فعل و انفعالات صحنههای نبرد را خواسته یا ناخواسته در اختیار دشمن قرار دهد. بر این اساس #جنگ_الکترونیک در ارتشهای دنیا شکل گرفت تا از این ظرفیت ارتباطی استفاده نموده و علاوه بر کسب اطلاعات از ارتباطات دشمن در صورت لزوم عملیات اختلال؛ جهتیابی و قطع ارتباط را نیز انجام داده و در مقابل با انجام جنگ ضد الکترونیک مانع دسترسی طرف مقابل به اطلاعات خودی گردد. به همین دلیل امروزه موضوع جنگ الکترونیک از عناصر تأثیرگذار و کلیدی نبردهای جهانی و منطقهای بهحساب میآید.
در دوران دفاع مقدس در حالی که جمهوری اسلامی ایران با تنگناهای بیشماری در حوزههای مختلف روبهرو بود و دشمنان این مرز و بوم راه هرگونه استفاده از فنآوریهای نوین را بر ایران بسته بودند؛ ابتکارات و خلاقیتها توانست عملکردی را بجای بگذارد که دنیا را به حیرت وا دارد. یگان جنگ الکترونیک سپاه که اختصاراً #جنگال نامیده میشود؛ ازجمله ابتکاراتی است که علاوه بر تأثیر تعیین کننده در زمان جنگ؛ اکنون نیز یک تجربه قابلاتکا برای برون رفت از مشکلات موجود به ویژه در حوزههای فنآوری و ارتباطات میباشد.
زمانی که صدام از سوی شرق و غرب و به سرکردگی آمریکا؛ حمایت میشد و ۱۴ گردان جنگ الکترونیک از بهترین تجهیزات مورد استفاده ناتو(ساخت کشور انگلستان) را در اختیار او قرار داده شد؛ نیروهای ایران در حوزه فنآوریهای نوین با دستخالی و در میان شدیدترین تحریمهای تسلیحاتی و محاصره اقتصادی توانستند به یک اقدام ماندگار و مؤثر دستزده و بر تکنولوژی پیش رفته دشمن فائق آیند.
ایده تأسیس یگان جنگال سپاه؛ زمانی به وجود آمد که دستاندرکاران این حوزه متوجه شدند باید کار را از یک شنود ساده به سطح بالاتری از دانش فنی ارتقاء دهند و یگان عملیاتی "جنگ الکترونیک" را با همه مشخصههایش راهاندازی کنند. تجهیزات مورد نیاز نیز عموماً از وسایل به غنیمت گرفته شده از دشمن تأمین شده بود؛ یعنی جنگال سپاه توانست با استفاده از تجهیزات غربی در اختیار صدام؛ سیگنالهای مورد نیاز را شناسایی کرده و به فراخور شرایط صحنه نبرد از محتوای مکالمات آنها استفاده نموده و یا در صورت لزوم ارتباطات او را قطع یا مختل نماید. اقدامی که در یک تلاش مجاهدانه با کشف الگوریتم رمز دستگاههای مدرن و پیشرفته شرکت راکال انگلستان به ثمر رسید و نهایتاً بیآنکه دشمن متوجه شود؛ رمز دستگاههای پیشرفتهاش به وسیله فرزندان امام امت شکسته و رحمت واسعه خداوند نصیب رزمندگان اسلام شد. به نحوی که پس از این اقدام؛ همواره ارتباطات دشمن در دسترس نیروهای خودی بوده و هرگونه فعل و انفعالات آنها رصد اطلاعاتی شده است.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در راستای انجام رسالت تاریخنگاری مستدل و مستند؛ برای بازخوانی و واکاوی حوادث مهم جنگ الکترونیک در دفاع مقدس گفتگو با سردار سرتیپ پاسدار دکتر علیاصغر زارعی از مسئولان ارشد و از تأثیرگذاران تشکیل و توسعه یگان جنگال سپاه در دفاع مقدس از ۲۵ دیماه ۱۳۹۷ شروع و طی حدود ۲ سال و ۲۲ جلسه گفتگوی فعال به زوایای پیدا و پنهان این یگان مهم پرداخته است. حاصل این گفتگو در قالب تاریخ شفاهی آماده چاپ آماده است و گوشهای از نقش برجستهی این سردار برومند سپاه اسلام و رزمندگان جنگال را در تاريخ پر افتخار دفاع مقدس ثبت و ضبط و به نسل آینده منتقل نماید. در ادامه به فرازهای کوتاهی از متن کتاب "رمز جنگ" اشاره میشود:
♦️ملاقات با امام خمینی (ره):
وقتی در خرمشهر مجروح شدم و برای مداوا به تهران آمدم؛ مرحوم #آقای_جمی با دفتر حضرت امام هماهنگ کرد که تعدادی از مسئولان آبادان با امام ملاقات کنند. برای همین #آقای_ده_دشتی؛ #شهید_جهان_آرا؛ #آقای_رشیدیان؛ #آقای_حیاتی_مقدم و #آقای_رکنالدین_جوادی از سپاه آبادان به منزل ما در تهران آمدند و گفتند: "هماهنگ شده که فردا به ملاقات حضرت امام(ره) برویم." آن زمان آقا #محسن_رضایی مسئول اطلاعات سپاه و در واقع مسئول اطلاعات کل کشور بود. چون هنوز وزارت اطلاعات نداشتیم.
ادامه👇👇
♦️لیلاهای سرزمین من
🌴 عشق رباب
راوی: کبری عارف زاده
دو ماه پس از اِشغال #خرمشهر؛ وقتی روزها و ساعت های ما به سختی میگذشت؛
من و بقیه دخترها در بیمارستان طالقانی مشغول امدادرسانی به مجروحان جنگی
بودیم. غم دوری از شهرمان؛ سخت ما را دلتنگ کرده بود. در اتاق بالای
بیمارستان مکانی را برای خلوت های خودمان درست کرده بودیم. گاه و بیگاه به آنجا می رفتم و با یاد شهدای شهرمان اشک می ریختم.
رباب با آنکه باردار بود اما در بیمارستان؛ کنار بقیه امدادگران تا جایی که در توان
داشت کمک می کرد. چیز زیادی به زایمانش نمانده بود. همسرش اسماعیل برای خداحافظی آمده بود. او رفت. ولی رفتنش غمی را در نگاه رباب باقی
گذاشت. عملیات شروع شده بود. صدای انفجارها و بمباران ها بیشتر از هر روز به
گوش می رسید. از پشت پنجرههای بیمارستان میتوانستیم آسمان شهرمان را ببینیم و در آرزوی اینکه در زیر آسمان شهرمان دوباره قدم بزنیم لحظه شماری
می کردیم. مجروحین عملیات را به بیمارستان میآوردند. صحنههای دلخراشی بود. کارمان دو برابر شده بود. به ما آماده باش صد در صد داده بودند.
روزها سپری میشد و اخبار فراوانی از عملیات میآمد. مجروحین و شهدای
زیادی می آوردند. بعضی از آن ها بعد از مداوای سطحی؛ منتقل میشدند به
استان های دیگر. اردیبهشت ۱۳۶۱؛ طبق معمول به بیمارستان می رفتیم. رانندهمان
آقای شاه حسینی با ناراحتی گفت:
- شنیدی رضا #شهید شده؟
- کدام رضا؟
- #رضا_موسوی. او دومین فرمانده سپاه خرمشهر بعد از #شهید_جهان_آرا بود. وقتی به بیمارستان رسیدیم به طرف خلوتگاهمان در بیمارستان رفتیم. دعای توسل و زیارت عاشورا خواندیم و به یاد فرمانده شهیدمان اشک ریختیم.
روز به روز زایمان رباب نزدیکتر میشد و مادرش آمده بود که در این لحظات
کنارش باشد. اردیبهشت ۱۳۶۱ شهدای زیادی را آورده بودند. بهطرف سردخانه
رفتیم. دیدن چهره شهدا؛ غممان را افزون می کرد. ناگهان در بین پیکرها شهیدی
که در پتو پیچیده بودند و فقط جوراب هایش را میدیدم توجهم را جلب کرد.
نزدیکتر شدم. اشتباه نمیکردم. او #اسماعیل_خسروی همسر رباب بود. روزی که برای خداحافظی آمده بود خودم جوراب هایش را شسته بودم. حالا چطور باید به رباب میگفتیم که همسرش شهید شده؟ هیچکدام از بچهها حاضر نبودند این خبر را بدهند. تصمیم گرفتیم به مادرش بگوییم.
آن روز رباب بیتاب بود و پریشان به این طرف و آنطرف می رفت. به سمت
مادرش رفتیم و حال و احوالی پرسیدیم. اما چهره هر کدام ما حکایت از خبری
دردآور داشت. پرسید:
- چیزی شده؟
- نه
- خبری از اسماعیل آمده؟
بیاختیار با شنیدن نام شهید اشک از چشمانمان سرازیر شد. مادر؛ شِلِه عربیاش را از سر درآورد و زیر آب گرفت و خیس کرد و دوباره به سر گذاشت. این اوج دردش را نشان می داد. مادر به سمت دخترش رفت که خبر را به او بگوید؛ اما تا آمد حرفی بزند دختر با نگاه به چهره مادرش گفت:
- اسماعیل شهید شده؟ همه مات و مبهوت مانده بودیم. انگار رباب همه چیز را از اول میدانست. وضو گرفت و به خلوتگاه رفت. بعد از چند ساعت به طرف سردخانه رفت. گلاب تهیه کرد و چهره همسرش را با گلاب شست و برای همیشه از او خداحافظی کرد.
شهید اسماعیل خسروی را در گلزار شهدای #آبادان دفن کردند. بعد از چند روز دخترش ودیعه به دنیا آمد. هیچگاه این خاطره از یادم نمی رود و هرگاه یادش میافتم بیاختیار اشک از چشمانم سرازیر میشود.
#دفاع_مقدس
#مدافـعان_شهر
#قهرمــانان_وطن
#رزمندگــان_اسلام
کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇
🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
33.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️گروه چریکی فداییان اسلام بفرماندهی شهید سیدمجتبی هاشمی
📽 ببینید | فیلمی زیبا و دیدنی از حضور آیت الله خامنه ای در جمع گروه #فدائیان_اسلام در اوایل جنگ صحبتهای شنیدنی ایشان با رزمندگان:
شما را احساس تکلیف به اینجا آورده است. اینجا که چیزی نبود شما بیایید؛
همه چیز؛ جاهای دیگر است. خوراک؛ پول؛ مقام؛ نام و نشان جای دیگر است.
اینجا خمپاره؛ گلوله توپ و آفتاب داغ است.
اگر شما در سنگر؛ عکس ما را دارید؛ ما در دلمان که سنگر خداست؛ عکس همه شما را داریم.
گروه فدائیان اسلام در نخستین روزهای جنگ در #خرمشهر تشکیل شد. فرماندهی این گروه #شهید_سیدمجتبی_هاشمی بود و #شهید_شاهرخ_ضرغام و یاران دلاورش هم از رزمندگان آن؛ نیروهای مجتبی هاشمی آموزش نظامی ندیده بودند اما جنگهای نامنظم انجام میدادند. آن ها نقش بسزایی در مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر داشتند.
#شهید_جهان_آرا فرمانده سپاه خرمشهر در وصف این گروه گفت: اگر سیدمجتبی هاشمی و گروهش در شهر نبودند؛ خرمشهر ۲۰ روزه سقوط میکرد ...
#دفاع_مقدس
#قهرمانان_وطن
#رزمندگان_اسلام
کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇
🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
33.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گروه چریکی فداییان اسلام به فرماندهی #شهید_سیدمجتبی_هاشمی
📽 ببینید | فیلمی زیبا و دیدنی از حضور #آیت_الله_خامنه_ای در جمع گروه فدائیان اسلام در اوایل جنگ
🎙صحبتهای شنیدنی ایشان با رزمندگان:
شما را احساس تکلیف به اینجا آورده است. اینجا که چیزی نبود شما بیایید؛ همه چیز جاهای دیگر است. خوراک؛ پول؛ مقام؛ نام و نشان جای دیگر است.
اینجا خمپاره؛ گلوله توپ و آفتاب داغ است.
اگر شما در سنگر عکس ما را دارید؛ ما در دلمان که سنگر خداست؛ عکس همه شما را داریم.
♦️گروه فدائیان اسلام در نخستین روزهای جنگ در #خرمشهر تشکیل شد. فرماندهی این گروه شهید سید مجتبی هاشمی بود و #شهید_شاهرخ_ضرغام و یاران دلاورش هم از رزمندگان این گروه؛ نیروهای مجتبی هاشمی آموزش نظامی ندیده بودند اما جنگهای نامنظم انجام میدادند. آن ها نقش بسزایی در مقاومت ۳۳ روزه خرمشهر داشتند.
#شهید_جهان_آرا فرمانده سپاه خرمشهر در وصف این گروه گفت: اگر هاشمی و گروهش در شهر نبودند؛ خرمشهر ۲۰ روزه سقوط میکرد.
#دفاع_مقدس
#قهرمانان_وطن
#رزمندگان_اسـلام
کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇
🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra