eitaa logo
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
527 دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
187 فایل
🔺کانال شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهـــــــواز 🔹ارتباط با مدیر کانال @SeyedAmirhosseinHosseini #تصاویر_شهدا #زندگینامه_شهدا #خــــاطــرات_شهــدا #وصیت_نامه_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
19.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 🔊 بشنوید | سردار : امروز؛ مؤمنین در راه جهاد؛ از هر روزی محکم‌تر شده‌اند ... 🗓تاریخ: ۱۹ بهمن ۱۳۶۴ 🌴 🎙سخنرانی در جمع رزمندگان لشگر ۸ نجف اشرف: امروز؛ مجاهدین بیشتر به خودشان آمادگی می‌دهند که مقاومـت کننـد و امـروز خودشـان را برای مقاومت بزرگ‌تری آماده می‌کنند؛ چون خودشان می‌دانند که برای کفار؛ خیلی سخت بود که ما بـه این شکل هر روزی به‌ گونه‌ای پُر جمعیت‌تر در جبهه شرکت بکنیم و جبهه‌مان را رونق بدهیم ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
روایت_رهبر_انقلاب_از_عملیات_والفجر8.mp3
1.95M
⏰ بیستم بهمن مـــاه سال ۱۳۶۴ _ سالروز عملیات‌ بزرگ 📢 بشنوید | رهبر معظــــم انقلاب: این‌ عملیات با شرکت‌ هزاران رزمنده و در زیر دیدِ ماهواره‌های‌ آمریکایی انجام شد. آن ها توانستند از عبور کرده و بندر استراتژیک را به تصرف خود تصرف‌ درآورند. 🌴 ⏳بهمن مـــاه ۱۳۶۴ کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
8.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺به صورت قاطع باید خط بشکند. اینجا(فاو) ریسک یعنی کل عملیات ... 🎥 ببینید | روایتی جذاب از زاده؛ مسئول واحد طرح و عملیات در کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ببینید | خاطره ی شنیدنی سردار حاج_احمد_سیاف_زاده از لحظات اولیه ورود به شهر فاو عراق 📍منطقه عملیاتی فاو؛ سال ۱۳۷۵ کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
📸👆شب ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ اردوگاه کوثر _ دروازه قرآن حرکت رزمندگان لشگر ۱۰ سیدالشهداء و آغاز ساعت ۲۲:۱۰ عملیات والفجر ۸ شروع شد ... طولانی‌ترین عملیات دوران جنگ؛ که ۷۵ روز طول کشید و تقریباً تنها عملیات مهمی بود که توانستیم منطقه بسیار مهمی از خاک عراق (فاو) را به تصرف خود در بیاوریم. در والفجر ‌هشت؛ ارتباط دریایی عراق با خلیج فارس قطع شد. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
📸 آخرین وداع فرمانده با سربازانش ... زمستان ۱۳۶۴ وداع حاج حسین بصیر با غیور لشگر ۲۵ کربلا کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
صبح پیروزی نزدیکست ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
« نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ » این آیه مبارک به رزمنده‌ها نوید می‌داد که یاری خداوند و پیروزی نزدیک است ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
ذکر مصیبت و توسل به اهل‌ بیت(ع) مایه تقویت روحیه معنوی در جبهه‌ها بود ... بهمن ماه ۱۳۶۴ بیمارستان طالقانی رزمندگان اسلام در لشگر ۱۰ سیدالشهداء در حال توسل و استماع ذکر مصیبت اهلبیت(ع) قبل از عزیمت به کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💢 شب بیستم بهمن ماه ۱۳۶۱؛ در ؛ گردان کوثر به عنوان گردان عمل کننده مرحله دوم و برای عبور از کانال های خط دوم وارد عمل شد. به عنوان معاون دسته و همچنین کمک آرپی جی برادر در عملیات حاضر شد. بنده کمک دوم وهاب بودم و کوله آرپی جی بر دوش در آخرین دسته گروهان به فرماندهی بودیم. در طول مسیر از حسین و وهاب عقب افتادم و در انتهای دسته در کنار به جلو رفتیم. امیر؛ عنوان ارکان دسته را داشت. یعنی اگر مثلاً زخمی داشتیم؛ بایستی برای حمل او وارد کار می شد و اگر اسلحه به دست می آورد؛ در نقش یک تفنگدار عمل می‌کرد. در همین اثنا؛ گردان جلویی ما که از لشگر ۸ نجف بود با خط دشمن درگیر شدند. مقرر بود که گردان کوثر پس از شکستن خط توسط برادران لشگر نجف؛ از خط عبور کرده و با عبور از دو کانال؛ خود را به خط عقبه دشمن رسانده و دشمن را مضمحل کند. به محض شروع درگیری گردان جلویی؛ هم زیر آتش شدید خمپاره ها و تیر تراش تیربارها قرار گرفت. بنده نگران از وجود کوله موشک های آرپی جی؛ روی زمین دراز کشیده بودم؛ یا بهتر بگویم به زمین چسبیده بودم. تیرها و گلوله ها با فاصله میلیمتری از کنار ما عبور می کرد و ما جان پناه نداشتیم؛ روی یک جاده گیر کرده بودیم. گرمای گلوله‌های تیربار را نزدیک صورتمان حس می کردیم. در همین حین؛ چیزی محکم به ساق پایم خورد؛ به شکلی که پایم مثل حالت پرتاب به عقب رفت. تا صدای آخ من درآمد؛ امیر به تمسخر و تقریباً با خنده؛ بلند گفت: آخ جون اسلحه گیرم اومد و همزمان چفیه خودم را از دور گردنم در آورد و ساق پایم را که خون از آن جاری بود را بست. بلافاصله اسلحه وخشاب ها و کوله آرپی جی را برداشت و به من گفت برو عقب. لنگان لنگان خودم را به عقب کشیدم تا به پشت خاکریز موازی مسیرمان برسانم و به سمت عقب برگردم؛ تا اینکه برادر به کمکم آمد و بنده را تا خاکریز اصلی؛ عقب آورد و مجدداً به جلو رفت. همان شب جمع کثیری از پاره های تن اهواز به اوج رسیدند و آسمانی شدند ... حسین و امیر هم از قافله عقب نماندند و رفتند و در اعلی علّیین جا خوش کردند ... سلام بر شهدا و مفقودین 🌺 راوی: قـــاسم پورعباس ┈••❈✿🌹🔷🌹✿❈••┈ ❇️ هدیه به ارواح طیبه شهدای هشت سال دفاع مقدس؛ به ویژه ۵ شهید مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) در این عملیات؛ صلواتی را هدیه بفرمایید. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃