eitaa logo
هیئت شهدای گمنام شهر نوش آباد
299 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
343 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۱ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌷طولانیه ولی بخونید بیاد شهدا 🌷 خاطره خاطره خاطره 👇👇 سلام خدمت دوستان مخصوصا حاج مجید فائض پور من دوست داشتم در مراسمدختم یاهفتم شهید ماشاالله گلی این خاطره را بگم ولی بدلایلی که در کاشان نبودم شما برای دوستان نقل کنید وسند گفتارتان را بنده معرفی کنید بعد از مرحله دوم عملیات رمضان در سال ۶۱که تقریبا با شکست همراه بود فرماندهی لشکر به همه نیرووهای مانده از شهادت وجراحت مرخصی وپایان ماموریت داد ما بچه های کاشان جزء گردان شهید معمار بودیم به فرماندهی شهید منصور نعمتی که بعد از مرحله دوم حدود ۴۸نفر از ۳۰۰نفر زنده بودیم وتوفیق شهادت وجراحت واسارت نصیبمان نشده بود ما ۴۸نفر هم مثل بقیه بچه ها مرخصی وپایانی گرفتیم ورفتیم حمام واماده شدیم که عصر به راه اهن رفته وباقطار به منزل برویم تقریبا همه کارهایمان را کرده بودیم وساکها اماده دوش گرفتن ورفتن که ولوله ای در لشکر ۲۵کربلا پیچید وبعد از حدود یک ربع ساعت فرماندهی لشکر مرتضی قربانی ما ۴۸نفررا به اتاق خود فرا خواند وقتی جمع ما۴۸نفر تکمیل شد مرتضی قربانی وارد اتاق شد وبعد از سلام گرم با همه شروع کرد به گریه کردن وکم کم صدای گریه همه بلند شد مافکر میکردیم اقا مرتضی هم مثل ما از فراق دوستان از دست رفته در عملیات وشکست در عملیات گریه میکند اما بعداز چند دقیقه مرتضی شروع به صحبت کرد که من بخاطر ازدست دادن شهدا گریه نمیکنم ولی بخاطر ماندن خود گریه میکنم که لیاقت نداشتم بعد از کمی صحبت کردن راجع به مقام شهید وشهدای به خدا پیوسته وگردان ما که از حدود سیصد نفر ما ۴۸نفر مانده ایم یکمرتبه فریاد زد گفت من نمیدانم چجوری حرفم را بزنم بچه ها امشب شب عاشوراست هر چند کربلا نیستیم ومن امام حسین استغفرالله نیستم ولی پیام حسین زمان را با خود دارم بچه ها امام امر فرموده امشب باید عملیات انجام بشه با هر تعدادنیرو که در توان دارید نیروها را سازماندهی کنید وامشب عملیات کنید هر چند با یک گروهان بچه ها دستم به دامانتان حرف امام را زمین نگذارید هر چند پایانی ومرخصی دارید ولی بخاطر امام حسین ع از اینجا نروید وحسبن زمان را در این شب عاشورا تنها نگذارید من مانع هیچ کس نمیشوم ولی فردای قیامت در محضر حضرت زهرا س خواهم گفت که چه کسانی فرزندت را یاری کردند وچه کسانی رها کردند بچه ها کربلا یکبار تکرار شد وشاید چنین شبی برای شما هم تکرار نشود خلاصه اقا مرتضی گفت وگفت تا با حالت گریه از اتاق بیرون رفت وگفت انها که میمانند برگه های مرخصی وپایانیشان را اینجا بگذارند بعد از رفتن مرتضی ولوله ای افتاد وبعد از نیم ساعت از جمع ۴۸نفره ما ۱۷برگه پایانی ومرخصی روی میز کوچک فرمانده در اتاق باقی مانده بود وهمه رفته بودند یعنی ۳۱نفر رفتن به خانه را با همه گریه های فرمانده بر ماندن ورفتن به عملیات با بهانه های مختلف را ترجیح دادند خلاصه دونفر از این ۱۷نفر شهید ماشاالله گلی وبرادر مرحوم وعزیز وگرانقدرش عباس گلی بودند خلاصه ان شب به عملیات رفتیم ودر داخل میدان مین در کمین دشمن افتادیم وتعدادی از بچه ها انجا شهید شدند ومجروح ولی من به اینجای خاطره کار دارم دشمن در میدان مین مارا زیر تیر تراش قرار داد وبا اینکه در میدان مین دراز کش بودیم تیر به سر وپهلو وبدن بچه ها اصابت میکرد تا اینکه تیر بارچی را بدرک فرستادیم وقتی خواستیم حرکت کنیم ماشاالله گفت من نمیتونم بلند بشم وحرکت کنم که متوجه شدیم ماشاالله مجروح شده وتیر دقیقا به نخاع اصابت کرده وهمین تیر باعث برزمین ماندن بدن قهرمان ما برای حدود چهل سال گردید به هر حال به عباس گفتیم عباس تو بالا سر ماشالله باش تا امدادگرها برسند عباس با حالت غضب گفت من امده ام تا یاری حسین کنم ماندنم اینجا سودی ندارد ماشاالله هم خدایی دارد و حرکت کرد وبا ما به عملیات پیوست صبح که از عملیات بر میگشتیم شهدا ومجروحین را انتقال داده بودند وماشاالله هم به عقب انتقال داده شده بود ولی عباس همچون کوه استوار میگفت خوش به حال ماشاالله که مزد اخلاصش را گرفت ولی مادوباره جاماندیم از ان جمع ۴۸نفر ۱۷نفرماندیم وباز از جمع ۱۷نفره ۸نفر ماندیم ودر کل از جمع۳۰۰نفره ۳۹نفرزنده وسالم ماندند که ۳۱نفرشان شب عاشورا رادرک کردند ولی کربلایی نشدند ندای هل من ناصر ینصری حسین را شنیدند ولی حسینی نشدند وما هم که در جمع ان ۱۷نفر بودیم مثل عباس گلی نشسته ایم تا فرشته مرگ مارا دریابد ولی اینکه به دیدار شهدا نائل شویم برایمان یک ارزو وداغ بر دل مانده است خدا شهید ماشاالله گلی وبرادرش عباس را رحمت کند که زمان شناس بودند شادی روحشان صلواتی عنایت بفرمایید اللم الجعل عاقبتنا بالشهاده سرهنگ حاج حسین فتاحی 🌹🌹🌹🌹🌹 @Shohada_gomnam_noushabad