سحر اول _ یا عظیم .mp3
8.88M
#حرفهای_من_و_خدا
🌟 پَرسهای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر ....
سحر اول ؛ اسم شریف #یا_عظیم
¤ واحد #موسیقی مؤسسه منتظران منجی
ـ با صدای "سامان کجوری"
ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی "
ـ تنظیم " امید اردلان "
ـ و به قلم "سپیده پوررجب"
@ShugheParvaz
خدای خوبم از همه در های بسته ترسی ندارم. الا دری که قرارست تو به رویم باز نکنی
#مهربونم منم بنده روسیاهت 😔😔
#یارحمنیارحیم
فَلَم اَرَ مولا کریماً
اصبَرَ عَلی عَبدٍ لَئیمٍ مِنکَ عَلَیَّ یا رب
ندیدم مولایی که شکیباتر باشد بر بندهٔ پست، از تو بر من!
#ماه_رمضان
#ابوحمزه
@ShugheParvaz
#شـــوق_پرواز
@Qaf_Q - مناجاتنامه.mp3
1.76M
✍ امشب شبی است که؛
درهای آسمان را باز می کنند ...
و مَحرممان می کنند به حریمِ بارگاهی که "لا یمسّهُ الّا المطهّرون " آنجا حکمرانی میکند!
قرار است درها را باز کنند و ...
و همهی ما تهماندهها و جاماندهها و پَلاسیدههای زمین را، یکجا تطهیر کنند و ...
به حریمِ همنشینیِشان راه دهند!
#ماه_رمضان🌜
🌴💎🌹💎🌴
خدای خوبم سپاس بازم ماه رمضان روزیم کردی
سپاس با همهی روسیاهی دعوتم کردی
سپاس خدای خوبم 😔😭
#خاطرات_خونه_بابا_بزرگ
(در ماه رمضان)
هر کجا روزه گرفتم صفا و حال خونه بابابزرگ نداشت. ☺️
هر سحری ی داستانی بود. البته بگم فضا وصفای وحال زیبای اون خونه جای دیگری احساس نشد.
اولین روز سحری من زمستان بود یک زمستان سرد!مادرم من را بیدار کرد با چه شوقی بیدار شدم. احساس بزرگی بهم دست داد هی در دلم میگفتم منم بزرگ شدم.
خونه قدیمی و یک حیاط که دور تا دورش اتاق چیده شده بود. اشپز خونه بین همین چیدمان اتاقهابود. هوا بقدری سرد بود وقتی دمپای پلاستکی پا کردم خشک یخ شده بود تا رسیدم اشبز خانه خشکیاش رو پایم رد سرخی گذاشت. راستش بخواین حتی سرما شده سرمای قدیم 😕☺️ منم بقدری سردم شده بود دندانهایم اروم وقرار نداشتن مثل دارکوبی بودند میکوبیدن به تنهدرخت مادرم هم هی لقمه میپیچوند دهان یا دستم میذاشت. وسط این سفره بزرگ دم به دم نگاهم به ان گوشهای سفره بود دختری زیبا با موهای لخت فرفری که صورتی سفید چشمانی بزرگ و مژه پر پشت که به التماس باز نمیشدن تا اخر سحری صورت سفیدش از بس خواهر بزرگش به صورتش سیلی ارامی میزد به سرخ اناری میشد. ولی او غرق در خواب قشنگش و همینطور چشم بسته دهانش باز بسته میکرد. همین چند نفر که سفره سحری میخوردن هر به ی دقیقه یکی صدایش میکرد
–ماهرخ بیدار شو الان اذان میگه😁
همه در گیرش بودند ولی او درگیر هیچکس نبود الا خواب!!
(خدایی یکی نبود بهشون بگه ی شب بی سحری بمونه فردا شبش حتما بیدار میشه مثل بقیه ولی این حکایت چند ماه رمضون بود) هم مادر و هم خواهرش از سحری خودشان می گذشتن تا ان بی سحری نماند.(اوج مهربانی)
یک نفری با رادیو ور میرفت تا رادیو خوزستان پیدا کند همیشه خدا نزدیک اذان موجش پیدا میشد😂
_تا اذان صبح به افق اهواز ۱۰دقیقه دیگر رادیو بیخیال میشد، سحری عرض۱۰دقیقهای میخورد. فردا صبح همین اش همین کاسه بود.😞😃
( خونهای که بچه زیاد داشته باشه، میشه این حتی موج رادیو سر جایش نمی ماند)
#قسمت_اول
📝#الهام_موسوی
(کپی و نشر حرام)
#ماه_رمضان
https://eitaa.com/joinchat/164626523C149e9bd43a
هدایت شده از صـاحــب دلم(مهدویت 50)
4_6021653584758704663.mp3
4.79M
👌 #پیشنهادیشدیـد
دَستموبگیر...
نذار ازت جُدابشم....کهجانمی
#عاشقتـشدمامـامزمـانمــ♥️
اللهمعجللولیڪالفرج 🤲🏼
@mahdaviyat50
_ڪلۍاتفاق خوب میوفتھ تویِ زندگیمون، یھ بار نمیگیم خدایا چرا من؟
ڪافیھ فقط یھ اتفاق بد بیوفتھ، اونوقتھ ڪھ همش میگم خدایا چرا من!
+شڪرگذاࢪباشیم:)