eitaa logo
شوق پرواز🕊🇮🇷
324 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
946 ویدیو
36 فایل
بسم الله ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ #سیده_موسوی نویسنده(گاهی می‌نویسم) «نشر بدون لینک و نام نویسنده #جایز_نیست. #ادمین_تبادل @Mousavii7 #کانالهای دیگر @seedammar @sodaneghramk @Eliidooz #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
«سلام دوستان عزیز، ممنون می‌شم سه صلوات بفرستید و هدیه کنید به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و حضرت امام زمان (عج)، به نیت اینکه رزق نوشتن دوباره به من برگرده. 🌹🌱»
أحياناً يا كابتن أبكي، و قد استسلمت عيني و لساني لنبض ذكراك.. هذا هو جهادي.. عندما أسير في طريق نظرتك.. ناخدا گاهی گریه می کنم و چشم و زبانم تسلیم نبض خاطره تو شده است.. این جهادِ من است .. وقتی در مسیر نگاهت قدم می‌زنم.. @ShugheParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام به ما آموخت که [ انتظار در مبارزه است ] و این بزرگترین پیام او بود ، و پس از او ، اگر باز هم امیدی ما را زنده می‌دارد همین است که برای ظهور آخرین حجت حق ، مبارزه کنیم .. - سیدمرتضی‌آوینی . @ShugheParvaz
«مردی که پدر همه بود.» ✍ قلم به دست می‌گیرم، بارها قصد نوشتن می‌کنم، اما تار و پود کلمات از همان ساعت، از همان تماس، و از همان خبری که هنوز بعد از این چند روز نتوانسته‌ام باورش کنم، پاره شده است. آه می‌کشم و چشمانم پر از اشک می‌شود، گاهی بی‌اختیار قطره‌هایی از آن می‌چکد. نه هضم این خبر آسان است، نه باورش... بگذار بگویم از مردی که پدر همه بود. از کودکی به یاد دارم که در مسیر شهر تا روستا، هر جا توقف می‌کرد، یا مشکلی را حل می‌کرد، یا دست به جیب می‌شد و کمک می‌کرد، یا واسطه‌ی صلح میان گروهی می‌شد. همیشه در ماشینش صوت قرآن و دعا پخش می‌شد. او نه تنها مبلغ دین بود، بلکه مبلغ قرائت قرآن و حفظ آن هم بود. همیشه تشویق می‌کرد که قرآن را به دقت بخوانیم و در آن تأمل کنیم. جلسات شبانه‌ای که در کنار هم می‌نشستیم، همیشه پر از سفارش‌های ایشان بود؛ سخن از قرآن، حدیث و آموزه‌های اهل‌بیت. گویی هر شب فرصتی برای یادگیری و رشد بود. همین یک ماه پیش، دخترعمویم نهج‌البلاغه‌ای را از او به امانت گرفت. نه‌تنها تشویقش کرد، بلکه گفت: «نهج‌البلاغه را نباید فقط خواند، باید در آن تأمل کرد. هر سؤالی برایت پیش آمد، بیا از من بپرس!» به مطالعه اهمیت زیادی می‌داد. یک‌بار کتابی قدیمی به نام چرا شیعه شدم را از کتابخانه‌ی پدربزرگ امانت گرفتم. وقتی فهمید، چنان خوشحال شد که هنگام بازگرداندن کتاب، گفت: «هدیه‌ی من به تو.» اولین کتابی بود که از او هدیه گرفتم. خادمی اهل‌بیت یکی از بارزترین ویژگی‌های او بود. صاحب حسینیه بود و همیشه در ایام شهادت اهل‌بیت، مراسم برگزار می‌کرد. همیشه توصیه می‌کرد نماز را اول وقت بخوانیم. یادم نمی‌آید که در حضورش، سخنی بیهوده گفته باشد. یا از گذشته می‌گفت، یا از قصص انبیا، یا از احکام دین سخن می‌گفت. و همیشه می‌گفت: «از من بپرسید، قبل از آن‌که دیر شود.» (چه زود دیر شد...) یادم هست که کارگری داشتیم که اهل نماز و روزه نبود. با نرمی و مهربانی او را اهل نماز کرد، و در ماه رمضان، به ازای هر روزی که روزه می‌گرفت، مبلغی به او می‌داد. او از روحانیت، تنها لباسش را نداشت، بلکه در عمل، آیینه‌ی اخلاق و دیانت بود. همیشه می‌گفت: «روحانی واقعی کسی است که نه با سخن، بلکه با رفتار و کردار خود مردم را به دین دعوت کند.» و او دقیقاً چنین بود؛ ساده‌زیست، مردمی، و دلسوز. اگر بخواهم بنویسم، کتابی می‌شود... به همین اندازه بسنده می‌کنم. یادش با ماست، در هر لحظه‌ای که به کمک نیاز داشتیم، در هر کجا که سخن از قرآن و اهل‌بیت بود، در عمل به آموزه‌هایی که خود همیشه پایبند بود، و در مهربانی‌هایی که هیچ‌گاه از او دریغ نشد. "صلواتی هدیه به روح بزرگ روحانیت و پدربزرگم که نه تنها در مسیر دیانت، بلکه در راه آزادی و انقلاب نیز با ایمان راسخ خود ایستاد و درخت امید را در دل مردم کاشت، بفرستید." @ShugheParvaz
enc_1703582629031607380992 (1).mp3
1.99M
تو منو خوب بلدی 😔 دست رد نزدی 💔 الهی ...🥀
‌شـب به تنـهایی خودش، مأمـور بر آزارِ ماسـت وای از آن ساعت که با "غم" هم تبانی می‌کند @ShugheParvaz