eitaa logo
شوق پرواز🕊🇮🇷
343 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
910 ویدیو
36 فایل
بسم الله ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ #سیده_موسوی نویسنده(گاهی می‌نویسم) «نشر بدون لینک و نام نویسنده #جایز_نیست. #ادمین_تبادل @Mousavii7 #کانالهای دیگر @seedammar @sodaneghramk @Eliidooz #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام روز دوم ماه رمضونتون بخیر سلامتی ان شاءالله😊🌱🌺 اعضای جدید خییلی خوش اومدین امیدوارم از فعالیت این کانال خوشتون بیاد.😊🌱🌹🌹
شوق پرواز🕊🇮🇷
#خاطرات_خونه_بابا_بزرگ (در ماه رمضان) هر کجا روزه گرفتم صفا و حال خونه با‌بابزرگ نداشت. ☺️ هر سحر
(در ) دوره راهنمایی یک سال تحصیل را در خانه بابابزرگ که نزدیک شهر بود گذارندیم. خونه‌ای که بیشتر شبیه خوابگاه بود. 😁 من و خواهرم و چند نفر از دخترای دیگه در یک اتاق بودیم. بذار حال هوای خانه را بگم. یکی از خانه های کارخانه قندو شکر بود. فضای سبز با درختان بسیار قدیمی انگار خانه‌ها وسط جنگل قرار گرفته بودند. به فضاسبز کارخانه خیلی خوب رسیده و رسیدگی می‌کردند. خانه‌ها بسیار قدیمی بودند، فکر کنید ساخت قبل انقلاب بودند. و اما خونه بابابزرگ خونه سالنی بود. چند اتاق و دو پذیرایی، که با یک در از اتاق و اشبز خونه جدا می‌شدند. پذیرایی قسمت پسرا (عموها) بود و یکی از این اتاق‌ها این قسمت برای ما دخترا بود.دیگه اتاق ها اشبزخونه، حمام، انباری و اتاق مطالعه و استراحت پدربزرگ بود. ماه رمضان در زمستان و در فصل امتحانات افتاد. خییلی سخت بود. بعد ظهرا بی حال بودیم و شبها از بس می‌خوردیم و خاموشی زود هنگام خانه، تصمیم گرفتیم بعد سحری هم این دوساعت تا ساعت ۷بنشینیم امتحاناتمون بخونیم. اما ی مشکلی پیش می‌امد مجبور بودیم زود خودمون به کلن خواب بزنیم.😂 دلیل؟الان میگم بعد سحری که کتابهایمان در می اوردیم که خیره سرمان امتحان بخونیم صدای بحدی ترسناک می‌شنیدیم که مجبور می‌شدیم کلن خودمان را به خواب بزنیم. ولی با اینکه ترسناک بود. خیلی دلم برایش می‌سوخت. و اما صدا چی بود؟ فریاد، زجه یک ادم از اعماق زمین انگار بیرون می‌امد. یجوری که داشتن شکنجه‌اش می‌کردند از اعماق وجودش ناله و زجه میزد. به شوخی به هم دیگه می‌گفتیم شاید صدای ازاهل جهنم باشه؟ صبح می‌شد به خانواده می‌گفتیم می‌گفتن شاید صدایی ی پرنده باشه! ولی پرنده همون ساعت همون لحظه شروع می‌کنه به ناله فریاد؟ کل ماه رمضون همین داستان داشتیم. یک روز هم بیخیال نمی‌شد تا ما مثل ادم بشینیم امتحانات بخونیم. اخر هم معلوم نشد ان صدا چی بود.😕 واقعا صدای پرنده بود؟ هرچه بود ولی ماه رمضون خوبی بر ما گذشت. 📝 (کپی و نشر حرام) https://eitaa.com/joinchat/164626523C149e9bd43a
"قَریبُ اُجیبُ دَعوَةَ الدّاعِ اِذا دَعان" من نزديڪم و دعاۍدعاكنندھ را هنگامۍڪھ مرا بخوانداجابت مۍڪنم...•
چه می گویند؟ پ.ن: طبیب درد دلهای آشفته
شوق پرواز🕊🇮🇷
چه می گویند؟ #تمرین57 پ.ن: طبیب درد دلهای آشفته
یاسَامِعَ‌ کُلِّ نَجْوى(موسوی): +گرفته‌ای چیزی شده؟ –نه +نه! مگه میشه با این حال روزی که تو داری –مشکل من فقط به دست خدای صاحب اینجا حل میشه! +خوبه! ولی با تکیه دادن به ستون زانوی غم بغل گرفتن دیدی کاری حل شد؟ –نه اما دیگه راهی برم نمونده +ببین جون از وقتی اومدی حواسم بهت بود. منم از اوناش نیستم بگم به من چه؟ بگو شاید خدا امام رئوف منو وسیله قرار داد حل شد. در صورت جوان دانه‌ی امیدی جوانه زد –یعنی شما میتونی ؟ +تا چی باشه –پدر بیمارم و مادر و خواهر برادرم صاحب خونه جوابشون کرده باید بار کنن منم سرباز! +خب ؟ –خب بجمالتون؛ من نه درامدی نه پس‌ندازی دارم. اونم دراین شهر +نگفتم خدا بنده‌ هاشو وسیله قرار میده! –چطور؟ +چون واحد خالی دارم. چند ماهه بعد فوت خانومم تنها موندم. دنبال ی همسایه خوب بودم که خدا جورش کرد. –شوخی می‌کنید؟ +نه والا چه شوخی؟ –اخه نمیشه اینقد زود... +مگه باب حوائج امام رئوف را باور نداری ؟ –این چه حرفیه ولی هنوز دردلهام باهاشون تموم نکردم. خدایا شکرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق نشدے بدونے چیه عشق💕 چه حال عجیب قریبے عشق🌾 ᴊᴏɪɴ↷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @ShugheParvaz
• وحَقیقت اینه کِھ . . . شهدا زنده‌اند!! و ما مُردگان دنیا💔(: •
روز ششم خدایا به شش گوشه به گلوی بریده علی اصغر امام حسین الهی العفو خدایا ببخش خدایا ادمم کن خدایا مرا جز بندگانی قرار بده که در ماه رمضان تقدیر یکساله شون نوشتی الهی بالحسین😭
شاهرخ مسکوب: «اول باید بد بنویسی، تا بعداً بتوانی بهتر بنویسی.» @nahal313