eitaa logo
شوق پرواز🕊🇮🇷
276 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
870 ویدیو
35 فایل
بسم الله ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ #سیده_موسوی نویسنده(گاهی می‌نویسم) «نشر بدون لینک و نام نویسنده #جایز_نیست. #ادمین_تبادل @Mousavii7 #کانالهای دیگر @seedammar @sodaneghramk @Eliidooz #ناشناس👇🏻 https://gkite.ir/es/9463161
مشاهده در ایتا
دانلود
الحمدالله علی کل حال
... و غم دارم که چطور برگردم؟ _از کتاب به سفارش مادرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🍉 @ShugheParvaz
حقش نبود تیر به تابوت او زدند؛ این کعبه در عبادت مردم سهیم بود _ @ShugheParvaz
بسم الله الرحمن الرحیم " يَوم جَدِيد بِحُب الحُسَّين .. صَلى الله عَليكَ يا أبَا عَبدالله صَلّىٰ اللَّهُ عَلَيْكِ يا فَاطِمة الزَّهراء السَلام عَلىٰ جبَل الصبر زيَنب السَّلامُ عليكَ يا صَاحبْ الزْمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠اى فرزند آدم اندوه روز نيامده را بر امروزت ميفزا، زيرا اگر روز نرسيده، از عمر تو باشد خدا روزى تو را خواهد رساند. 📘 حکمت_267 @ShugheParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امان از دل اربعین🥺😔
63073 (1).mp3
4.89M
کلها راحت کربله ملا محمد فریدون 😭😭 https://eitaa.com/sodaneghramk
🌷 یڪ ڪرب وبلا بده بہ این وامانده خیلے بہ دلم حسرتش آقا مانده نگذار بگویند همہ با طعنہ: امسال هم آیا تو شدے جامانده؟ 💚
پارسال بعد کلی اصرار و گریه زاری، بلاخره اجازه دادن راهی بشم. رفتن به کربلا یعنی خود پرواز سوی خداست. ساعت دو شب ماشین دنبالمان آمد و راهی مرز چذابه شدیم. تا مرز رسیدیم هوا گرگ میش بود، هنوز باورم نشده بود نگران بودم، نکنه باز خواب هرشب منه! هرقدم سمت مرز عراق بر میداشتم ندایی در گوشم میگفت:«خواب نیستی داری میری کربلا حسین...» نزدیک های دروازه ی مرز عراق، نگاهم سمت کانال کمیل کردم، در دلم با حرف زدم:«ممنونم کربلام جور کردید» این بگویم سه بار کربلا رفتم، آن هم با واسطه‌ی شهدا و حضرت ابوالفضل (ع) بوده. امسال نشد از بی لیاقتی من است. افتاب بالا زد وارد مرز عراق شدیم یکی یکی پاسپورت ها مهره میخورد. نوبت من که رسید هی به سیستم میزد نمی‌شد! تپش قلب گرفتم، بغض کردم و خدا خدا میکردم که «خدایا نکنه منو برگردونند یا امام حسین...» پاسپورت بی مهر دستم داد!! انگار قیامت شده نامه اعمالم در دست چپم به من داده باشند. زبانم نمی‌چرخید چشمانم پر اشک شد..... . @ShugheParvaz
enc_16989271762548325552639.mp3
4.03M
به کام ما.... دنیا نبود....😭 @ShugheParvaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«عزیز من! اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست بگذار یکی نباشد، بگذار فرق داشته باشیم. بگذار در عین وحدت، مستقل باشیم. بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم. بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید.» نادر ابراهیمی. @ShugheParvaz
بسم الله الرحمن الرحیم " يَوم جَدِيد بِحُب الحُسَّين .. صَلى الله عَليكَ يا أبَا عَبدالله صَلّىٰ اللَّهُ عَلَيْكِ يا فَاطِمة الزَّهراء السَلام عَلىٰ جبَل الصبر زيَنب السَّلامُ عليكَ يا صَاحبْ الزْمان
زنی را داده بودند، و به ازدواج بَرده‌ای در آورده بودند. زن، بعد از ازدواج متوجه شده بود که شوهرش بَرده است. امیرالمومنینﷺ حکم داد و فرمود: زن، اختیار دارد که از شوهرش جدا شود؛ عقد نکاح فسخ است... | النکاح‌،باب‌الرجل‌،حدیث @ShugheParvaz
در مورد مردان هم فرموده بود: اگر مردی، بی خبر از عیب زنی، با‌ او ازدواج کند؛ مهریه زن به عهده‌ی خود زن است. ی_مرد_نشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این گوشه خلوت با حضرت حبیب آرزوست. 🥺💔 @ShugheParvaz
انسان گاهی لحظه‌هایی را پشت سر می‌گذارد که بعدها، وقتی به یاد بیاورد، از تاب آوریِ خودش تعجب می‌کند… @ShugheParvaz
آنقدر سبز شوی که درختان بگویند: او هم‌‌ریشه‌ی ماست.🌱 @ShugheParvaz
شوق پرواز🕊🇮🇷
#سفرنامه_ی_جامانده #سیده_ال_موسوی پارسال بعد کلی اصرار و گریه زاری، بلاخره اجازه دادن راهی بشم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت:« بده گیت روبه رو اینجا نت قطع شد.» اوفی کشیدم به گیت روبه رو دادم. بچه ها که بیرون گیت و روبه روی من ایستاده بودند، از دور با دست بهم می‌گفتند چی شد؟! این فاصله سید یوسف چند قدمی جلو آمد در همین لحظه پاسپورتم دستم داد. پاسپورتم بالا گرفتم سمتشون رفتم. تمام شد! استرسم، نفس راحتی کشیدم و حالا وقت پرواز بر بال ملائکه آغاز شد. در مساحت بزرگ خاکی بیرون محوطه مرز عراق پر از ماشین و زائر منتظر ماندیم تا سید یوسف، ماشین با کرایه مناسب پیدا کند. گرمای آفتاب،ایستادن مدت طولانی در این گرما و شلوغی اصلا اذیت نبود همه اینها را به جون خریدم. چون دارم پیش مولایم امام حسین! می روم. وقتی می‌گویند همه چیز عشق قشنگه این را در حرارت عشق امام حسین علیه السلام دیدم. در این فاصله بچه ها به موکب ها رفتند صبحانه آوردند. تا صبحانه خوردن ماشین هم رسید. راننده عراقی چنان سرعت داشت که هر لحظه فکر می‌کردیم الانِ چپ کنه! روضه گذاشته بود در این فاصله هی موبایلش زنگ می‌خورد. یکی از بچه ها گفت:« گمونم کسی از فامیلش نموند حرف نزده این.» خندیدیم در مسیر هرکسی خوراکی داشت تعارف می‌کرد. ام مجتبی که خواهر سید یوسف بود، پشت سر سید نشسته بود. متوجه چیز جالبی شد و هیچ کدوم ما حواسمان نبود. به برادرش گفت:« یوسف نگاه کن راننده رو الان کار دستمون بده!!» . @ShugheParvaz