eitaa logo
🌎 سیاست و دیانت 🌎
7.7هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
23.2هزار ویدیو
309 فایل
🌹کپی کن با اسم کانال خودت ولی با ذکر یک صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹 لینک کانال سیاست و دیانت⁦👇🏻⁩ https://eitaa.com/joinchat/2025062426C61efef37df ___________________ https://eitaa.com/Sticker22
مشاهده در ایتا
دانلود
🌠☫﷽☫🌠 ⁦✴️⁩ آزادی معنوی، بزرگترین برنامه انبیاء 📜 بزرگترین برنامه انبیاء آزادی معنوی است. اصلًا تزکیه نفس یعنی آزادی معنوی: قَدْ افْلَحَ مَنْ زَکیها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّیها . و بزرگ‌ترین خسران عصر ما این است که همواره می‌گویند آزادی، اما جز از آزادی اجتماعی سخن نمی‌گویند؛ از آزادی معنوی، دیگر حرفی نمی‌‏زنند و به همین دلیل به آزادی اجتماعی هم نمی‌رسند. 📌 در عصر ما یک جنایت بزرگ که به صورت فلسفه و سیستم‌های فلسفی مطرح شده است این است که اساساً درباره انسان، شخصیت انسانی و شرافت معنوی انسان هیچ بحث نمی‌کنند؛  🔰 نَفَخْتُ فیهِ مِنْ روحی‏ فراموش شده است، می‌گویند اصلًا چنین چیزی وجود ندارد، انسان یک موجود دوطبقه‏‌ای نیست که طبقه عالی و طبقه دانی داشته باشد، اصلًا انسان با یک حیوان هیچ فرق نمی‌کند، یک حیوان است، زندگی ‏تنازع بقاست و جز تنازع بقا چیز دیگری نیست، ➿ یعنی زندگی جز تلاش کردن هر فرد برای خود و جنگیدن برای منافع خود چیز دیگری نیست! ⁦⁉️⁩می‌دانید این جمله چقدر به بشریت ضربه وارد کرده است⁦⁉️⁩ 🔖 می‌گویند زندگی جز جنگ و میدان جنگ چیز دیگری نیست. بلکه جمله‌ای می‌گویند که بعضی هم خیال می‌کنند که خیلی حرف درستی است؛ می‌گویند: «حق گرفتنی است نه دادنی.» 🎌 حق، هم گرفتنی است و هم دادنی. اصلًا این جمله که حق را فقط باید گرفت و کسی به تو نمی‌دهد، ضمناً تشویق به این است که تو حق را باید بگیری نه اینکه حق را باید بدهی؛ صاحب حق باید بیاید، اگر توانست به زور از تو بگیرد، اگر نتوانست که نتوانست. ⁦🗣️⁩اما پیغمبران نیامدند این حرف را بزنند. پیغمبران گفتند حق، هم گرفتنی است و هم دادنی؛ یعنی مظلوم و پایمال شده را توصیه کردند به اینکه برو حق را بگیر، و از آن طرف ظالم را وادار کردند علیه خودش قیام کند که حق را بدهد، و در این کار خودشان هم کامیاب و موفق شدند. دعا می‌کنم: ⁦🙏🏻⁩ خدایا از تو می‌خواهیم به حق آن آزادمردان واقعی که آزادی معنوی را در درجه اول داشتند، به ما توفیق عنایت کنی که از نفس امّاره خودمان آزاد شویم. ⁦🙏🏻⁩ خدایا به ما آزادی معنوی عنایت کن، آزادی اجتماعی عنایت کن، خیر دنیا و آخرت به همه ما کرامت بفرما. ⁦🙏🏻⁩ خدایا ما را به حقایق اسلام آشنا بفرما، حاجات مشروعه همه ما را برآور. ⁦🙏🏻⁩ خدایا اموات همه ما را ببخش و بیامرز. 🥀 رحم الله من قرأ الفاتحة مع الصّلوات‏ از کتاب فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
🌠☫﷽☫🌠 1_عبادت و دعا 🔖کلمه «احیاء» ⁦✍🏻⁩ من بحث خودم را از همین کلمه «احیاء» شروع می‌کنم که عرض کردم احیاء یعنی زنده‌کردن، نقطه مقابل «اماته» که به معنی میراندن است. این کلمه چنین می‌رساند که شب- که قسمتی از وقت انسان است- دو حالت دارد: ⁦1️⃣⁩ ممکن است شبِ کسی زنده باشد ⁦2️⃣⁩ ممکن است شبِ او مرده باشد. 🌠 شبِ زنده آن شبی است که انسان تمام یا لااقل پاسی از آن شب را با یاد خدا و با مناجات و راز و نیاز با ذات پروردگار به سر ببرد، 🌌 شب مُرده آن شبی است که انسان تمام آن شب را با غفلت و فراموشی ذات مقدس پروردگار بسر ببرد. 🔸ممکن است کسی خیال کند که این تعبیر یک تعبیر مجازی است، یک نوع تعارف است: شب که زنده و مرده ندارد، شب بالاخره شب است، زمان است. مقداری از زمان که این نیمکره زمین که ما در روی آن زندگی می‌کنیم مواجه با خورشید نیست و نور خورشید نمی‏‌تابد، به آن می‌گویند «شب». شب به هر حال شب است؛ شب نه زندگی دارد و نه مردگی. 🔺این سخن راست است ولی آن کسی که می‌گوید احیاء، شب را زنده نگه‌داشتن، مقصودش این نیست که این قطعه زمان را شما زنده نگه دارید؛ مقصود زنده نگه‌داشتن خود شماست در این قطعه از زمان. ⁦☄️⁩به عبارت دقیق‏‌تر، برخلاف آنچه که ابتدائاً تصور می‌شود، ما خیال می‌کنیم زمان یک چیز است که همه ما در داخل آن قرار گرفته‌ایم؛ درصورتی که این‏جور نیست. آن زمانی که فکر می‌کنیم همه در داخل آن قرار گرفته‌ایم آن زمانِ ما نیست. 🌐زمانی که ما روی آن حساب می‌کنیم، ساعات و دقایق و هفته‏‌ها و ماه‌ها و سال‌ها را حساب می‌کنیم، آن، زمان ما نیست، زمان این زمین است. زمان ما یک حقیقتی است متحد با وجود خود ما، جزء وجود ماست. زمانِ ما، زمان وجود ما از خود ما منفک و جدا نیست؛ چیزی که هست ما این زمان را که مقدار و اندازه دارد با زمان زمین حساب می‌کنیم، با آن تطبیق می‌کنیم، بعد خیال می‌کنیم زمان یک چیز است و همه ما در آن قرار گرفته‌ایم. نه، زمان من یک چیز است، زمان شما یک چیز دیگر است یعنی مخصوص خودتان است؛ همین‌طور که قد شما که مثلًا صد و شصت سانتیمتر است، این کمّیت و مقدار مال شماست و قد من که صد و هشتاد سانتیمتر است، کمّیت و مقداری است مخصوصِ من. شما یک قد و یک اندازه دارید، من هم یک قد و یک اندازه مخصوص به خود. (حالا اینها برابر با یکدیگر باشند یا نباشند مطلب جداگانه‌ای است.) شما چون وجودتان یک وجود متحرک و سیال و متغیر است، یک زمان در درون خودتان دارید، من هم یک زمان در درون خودم دارم، آن گل هم یک زمان در درون خودش دارد، آن درخت هم یک زمان در درون خودش دارد، این سنگ هم یک زمان در درون خودش دارد؛ و زمانی که در درون هر چیزی هست عین وجود آن چیز است. 🌠حال که این مطلب را دانستیم معنی احیاء شب قدر را می‌دانیم. زمان را زنده نگه داریم یعنی زمان خودمان را زنده نگه داریم، هر کداممان آن زمانی را که در درون ماست زنده نگه داریم. آن زمانی که در درون ماست چیست؟ آن همان خود ما هستیم، از حقیقتِ ما جدا نیست. پس زمان خودمان را، شب خودمان را زنده نگه داریم یعنی خودمان یک شب واقعاً زنده باشیم، واقعاً زنده زندگی کنیم نه اینکه مرده زندگی کنیم. 📚 در اخبار و احادیث وارد شده است که در روز قیامت، گذشته انسان و زمان گذشته انسان را به انسان ارائه می‌دهند و انسانها مختلف می‌بینند؛ وقتی نگاه می‌کنند یک موجودی را می‌بینند که قطعاتی از آن سیاه و تیره است و قطعاتی از آن سفید و درخشان، به اختلاف. یک نفر می‌بیند بیشترِ این قطعات تیره است، دیگری می‌بیند بیشتر این قطعات سفید و برّاق است. یکی ممکن است در تمام اینها چند نقطه سیاه ببیند، همه را سفید ببیند، و دیگری برعکس چند نقطه سفید ببیند و همه را سیاه ببیند. تعجب می‌کند: این چیست که به او ارائه داده‌اند؟! می‌گویند این زمانِ توست، این عمر توست. آن ساعاتی که این زمان را، این عمر را روشن و نورانی نگه داشته‌‏ای، آن ساعاتی که پروازی داشته‏‌ای، شوری داشته‏‌ای، عشقی داشته‏‌ای، دلت به یاد خدایت زنده بوده است، آن ساعات همان ساعات درخشان نورانی است. آن ساعاتی که در آن ساعات خدمتی کرده‌ای، کار مفیدی انجام داده‌ای، ساعات نورانی توست. و اما آن ساعاتی که در آن ساعات غافل بوده‌ای، غرق در شهوات بوده‌ای، برخلاف رضای خدا قدم برداشته‏‌ای، آنها دوران تیرگی و تاریکی عمر توست. این زمانِ توست، این عمر توست. از کتاب فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
🌠☫﷽☫🌠 🍃 روح عبادت یاد پروردگار است. 🔸روح عبادت این است که انسان وقتی که عبادت می‌کند، نمازی می‌خواند، دعایی می‌کند و هر عملی که انجام می‌دهد، دلش به یاد خدای خودش زنده باشد: 📖 وَ اقِمِ الصَّلوةَ لِذِکری‏ قرآن می‌گوید نماز را بپا بدار، برای چه؟ برای اینکه به یاد من باشی. و در جای دیگر قرآن کریم می‌فرماید: انَّ الصَّلوةَ تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکرِ وَ لَذِکرُ اللهِ اکبَرُ . در این آیه خاصیت نماز ذکر می‌شود، البته نماز حقیقی، نماز واقعی، نمازی که با شرایط و آداب صحیح صورت گرفته باشد. 📌 می‌فرماید اگر واقعاً انسان نمازخوان باشد و نمازِ درست بخواند خود نماز جلو انسان را از کار زشت و منکرات می‌گیرد. محال است که انسان نماز درست و مقبول بخواند و دروغگو باشد. محال است که انسان نماز صحیح و درست بخواند و دلش به طرف غیبت کردن برود. محال است که انسان نمازخوان درست و صحیح باشد و شرافتش به او اجازه بدهد که دنبال شراب برود، دنبال فحشاء برود، دنبال هر کار زشت دیگری برود. این، خاصیت نماز است که انسان را به سوی عالم نورانیت می‌کشاند. روایتی است از امام صادق علیه السلام که در کتاب معروف مصباح الشریعه نقل شده است. 📗 ما کتابی داریم به نام «مصباح الشریعه» که بسیاری از علمای بزرگ این کتاب را معتبر می‌دانند گو اینکه بعضی از علما مثل مرحوم مجلسی چندان معتبر نمی‌دانند به اعتبار اینکه مضامین آن یک سلسله مضامین عرفانی است. ولی کتاب معروفی است. مثل حاجی نوری، سید بن طاووس و دیگران از این کتاب نقل می‌کنند. در این کتاب احادیث زیادی هست. مردی است به نام فضیل بن عیاض، معاصر با امام صادق علیه السلام. او از معاریف است. یکی از مردانی است که دورانی از عمر خودش را به گناه و فسق و فجور و دزدی و سرقت و این حرفها بسر برده است، بعد یک انقلاب روحی عجیبی پیدا می‌کند و تتمه عمر خودش یعنی نیمی از آن را در تقوا و زهد و عبادت و در معرفت و حقیقت خواهی بسر می‌برد. از کتاب فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
🌎 سیاست و دیانت 🌎
🌠☫﷽☫🌠 🍃 روح عبادت یاد پروردگار است. 🔸روح عبادت این است که انسان وقتی که عبادت می‌کند، نمازی
🌠☫﷽☫🌠 📌 داستان معروفی دارد. 📍او یک دزد معروفی بود سر گردنه گیر و خودش داستان خود را این‏طور نقل می‌کند، می‌گوید شبی خانه‌ای را در نظر گرفته بودم که آن شب آن خانه را بزنم. دیوار بلندی داشت. از نیمه شب گذشته بود. از دیوار بالا رفتم. به آن بالای دیوار که رسیدم و می‌خواستم پایین بیایم، در یکی از خانه‌های همسایه (یا در بالاخانه) مرد عابد و زاهد و با تقوایی، از آن مردمی که شبهای خودشان را زنده نگه می‌‏دارند، اتفاقاً مشغول خواندن قرآن بود، با یک آهنگ خوش و لحن بسیار زیبایی‏ . از قضا تا فضیل به بالای دیوار رسید، مرد قاری قرآن و عابد به این آیه رسیده بود: الَمْ یأْنِ لِلَّذینَ امَنوا انْ تَخْشَعَ قُلوبُهُمْ لِذِکرِ اللهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِ‏. 🎌 عرب بود، معنا را می‌دانست. معنی آیه این است: آیا نرسیده است آن وقتی که دل مردم با ایمان، دل مردمی که ادعای ایمان می‌کنند نرم بشود برای پذیرش یاد خدا؟ قساوت قلب تا کی؟ غفلت و بی‌خبری تا کی؟ خوابیدن تا کی؟ حرام‌خواری تا کی؟ دروغ‌گویی و غیبت‌کردن تا کی؟ شرا‌ب‌خواری و قماربازی تا کی؟ معصیت تا کی؟ این صدای خداست، مخاطبش هم ما مردم هستیم، 🥀 خدا دارد به ما می‌گوید: ای بنده من، ای مسلمان! آن وقتی که این دل تو می‌خواهد برای یاد خدا نرم و خاضع و خاشع بشود کی می‌خواهد برسد؟ 🔰 آنچنان این مرد عابد این آیه را خواند که فضیل که بالای دیوار بود برایش چنین تجسم پیدا کرد: این خداست که این بنده‌اش فضیل را مخاطب ساخته است، می‌گوید: فضیل! دزدی و غارتگری و چپاول تا کی؟ تا آیه را شنید، تکانی خورد. یک وقت گفت خدایا همین الآن وقتش است؛ و همان جا از دیوار پایین آمد، توبه‌ای کرد توبه نصوح، توبه‌ای که این مرد را در ردیف عُبّاد درجه اول قرار داد. کارش به جایی رسید که تمام مردم در مقابل او خاضع بودند. 💠 او مردی نبود که به دربار هارون الرشید برود. هارون الرشید خیلی آرزو داشت فضیل بن عیاض را ببیند ولی گفتند فضیل هرگز به دربار هارونی نمی‌آید. هارون گفت فضیل اگر نمی‌آید ما می‌رویم. یک وقت رفت به سراغ فضیل. هارون است خلیفه مقتدری است که در دنیا کم پادشاهی آمده است که سِعه مُلکش به اندازه او باشد. یکی از مقتدرترین سلاطین دنیاست. مردی است فاسق و فاجر. مردی است که شبها را تا صبح به شراب‌خواری و به زدن و رقصیدن و این حرفها بسر برده است. آمد در حضور فضیل، همین فضیل با چند جمله صحبت کردن [او را منقلب کرد.] تمام کسانی که آنجا حاضر بودند گفتند دیدیم هارون در حضور فضیل کوچک و کوچک شد و اشکهای او مثل باران جاری شد. نصیحت و موعظه‌اش می‌کرد، گناهانش را یک یک برای او شمرد. ⁦🧔🏻⁩یک چنین مردی است فضیل بن عیاض. او با این حالتی که در این دوره پیدا کرد که به این درجه از تقوا و معرفت رسید معاصر امام جعفر صادق علیه السلام است و زمان هارون یعنی زمان موسی بن جعفر علیه السلام را هم درک کرده است. از کتاب فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
🌎 سیاست و دیانت 🌎
🌠☫﷽☫🌠 📌 داستان معروفی دارد. 📍او یک دزد معروفی بود سر گردنه گیر و خودش داستان خود را این‏طور نقل م
🌠☫﷽☫🌠 📚 کتاب مصباح الشریعه کتابی است که این مرد مدعی است که من رفتم خدمت امام صادق و مسائلی از امام سؤال کردم و امام این جوابها را به من داد. بدیهی است مردی اینچنین عارف و بامعرفت و باتقوا و زاهد وقتی نزد امام صادق برود، خیلی فرق می‌کند با فلان ساربان که مثلًا مسئله‌ای از شکیات می‌خواهد بپرسد و نزد امام صادق می‌رود. قهراً سؤالات او در یک سطح بالاتر است و جوابهای امام هم از جوابهایی که به دیگران می‌دهد در یک سطح بالاتر است. طبعاً کتاب در یک سطح بالاتری قرار می‌گیرد. مثلًا امام صادق در این کتاب اسرار وضو و اسرار نماز را بیان می‌کند. ◻️حدیثی از امام صادق علیه السلام‏ جمله‌‏ای که محل شاهد من است در آن کتاب است و این جمله را شاید کم و بیش در کتاب‌های عرفانی دیده باشید. ⭐ امام صادق به فضیل فرمود: یا فُضَیلُ الْعُبودِیةُ جَوْهَرَةٌ کنْهُهَا الرُّبوبِیةُ (خیلی جمله عجیبی است و از یک نظر جمله زننده‏‌ای هم هست.) فضیل! آیا تو می‏دانی که عبودیت چیست؟ آیا می‏‌دانی عبودیت چه گوهری است؟ عبودیت گوهری است که ظاهرش عبودیت است و کنه و نهایت و باطنش، آخرین‏ منزل و هدف و مقصدش ربوبیت است. ممکن است بگویید یعنی چه؟ آیا امام جعفر صادق خواسته بفرماید که عبودیت اولش بندگی است و آخرش خدایی؟ آیا می‌خواهد بگوید که یک بنده از بندگی به خدایی می‌رسد؟ نه، در تعبیرات ائمه هرگز چنین تعبیراتی نمی‌آید. اهل عرفان برای اینکه مردم دیگر را دست بیندازند، معانی‌‏ای که در نظر می‌گیرند با یک تعبیراتی می‌گویند که دیگران تکان بخورند و ناراحت بشوند. این یک نوع قلقلک دادن به مردم است. ♦️ مثلًا مولوی یا شبستری چنین تعبیراتی دارند. شبستری می‌گوید: مسلمان‏ گر بدانستی که بت چیست‏ یقین کردی که دین در بت پرستی است‏ این خیلی حرف عجیبی است ولی مقصود او غیر از این حرف‌هاست. یک مقصود صحیح دارد. با یک تعبیری می‌گوید که به قول خودش زاهدنماها را قلقلک داده باشد. 📍یک شعر معروفی هست که به مولوی نسبت می‌دهند، نمی‌دانم در مثنوی هست یا نه؛ می‌گوید: از عبادت می‌توان الله شد نِی توان موسی‏ کلیم الله شد خیلی عجیب است! می‌گوید از عبادت نمی‌شود موسای کلیم الله شد ولی از عبادت می‌شود الله شد. یعنی چه؟ حال این حدیث را که من برایتان معنی کنم معنی این شعر هم واضح می‌شود. 🌾 اصلًا معنی ربوبیت یعنی تسلط، خداوندگاری، نه خدایی. فرق است میان خداوندگاری و خدایی. 🔺خداوندگاری یعنی صاحب‌بودن، صاحب‌اختیار بودن. در قضیه اصحاب الفیل که ابرهه آمد و می‌خواست کعبه را خراب کند و غارت می‌کردند، شترهای جناب عبدالمطّلب را هم که در بیابان بود گرفته و با خودشان برده بودند. عبدالمطّلب رفت نزد ابرهه. قیافه و عظمت و شخصیت عبدالمطّلب خیلی ابرهه را گرفت به گونه‌ای که با خود فکر کرد که اگر این مرد بزرگ شفاعت کند و از من بخواهد که متعرض کعبه نشوم و آن را خراب نکنم خراب نمی‌کنم. ولی برخلاف انتظار او عبدالمطّلب وقتی که لب به سخن گشود فقط درباره شتران خودش صحبت کرد، درباره کعبه یک کلمه هم صحبت نکرد. ابرهه تعجب کرد، گفت من تو را خیلی آدم بزرگی حساب می‌کردم، من خیال کردم تو آمده‌ای برای اینکه برای کعبه شفاعت کنی، حالا می‌بینم آمده‌ای برای شترهای خودت شفاعت می‌کنی. او هم جواب خوبی داد، گفت: «انَا رَبُّ الْابِلِ وَ لِلْبَیتِ رَبٌّ» من خداوندگار شتران هستم و آن خانه هم از خود خداوندگاری دارد. 📌کلمه «ربّ» یعنی خداوندگار، صاحب. ما به خدا هم که می‌گوییم رَبّ، از باب اینکه خداوندگار و صاحب حقیقی تمام عالم و تمام عالم‌هاست. می‌گوییم: الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ‏ سپاس خدای را که خداوندگار و صاحب است، صاحب تمام عالم‌ها. 🛑 پس اصل معنی «ربّ» یعنی صاحب و خداوندگار، و ربوبیت یعنی خداوندگاری نه خدایی. فرق است میان خدایی و خداوندگاری. هر کسی مالک هر چیزی که هست، ربّ و خداوندگار آن چیز هم هست. حال معنی این حدیث چیست که امام فرمود عبودیت یک جوهره‌‏ای است که نهایت و کنهش ربوبیت است. نکته بسیار جالبی است. 🔸 عبودیت، بندگی خدا خاصیتش این است که هرچه انسان راه بندگی خدا را بیشتر طی کند بر تصاحب و قدرت و خداوندگاری‌‏اش افزوده می‌شود، چطور؟ من در این جلسه فقط یک موضوع کوچکش را برایتان عرض می‌کنم؛ فهرستی از بعضی مسائل دیگرش را عرض می‌کنم ولی یک موضوعش را بسط می‌دهم. از کتاب فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
🌠☫﷽☫🌠 ⭐ اولین درجه ربوبیت: تسلط بر نفس‏ اوّلین درجه ربوبیت و خداوندگاری که در نتیجه عبودیت پیدا می‌شود این است که انسان ربّ و مالک نفس خودش می‌شود، تسلط بر نفس خودش پیدا می‌کند. 🔻یکی از بیچارگی‌های ما که کاملًا احساس می‌کنیم این است: زمام نفس خودمان دراختیار ما نیست، اختیار خودمان را نداریم؛ اختیار زبان خودمان را نداریم، اختیار شهوات خودمان را نداریم، اختیار شکم خودمان را نداریم، اختیار دامن خودمان را نداریم، اختیار چشم خودمان را نداریم، اختیار گوش خودمان را نداریم، اختیار دست خودمان را نداریم، اختیار پای خودمان را نداریم؛ و این نهایت بدبختی است. 🔸 ما می‌رویم در این خیابانها ولی این چشم دراختیار ما نیست، ما در اختیار این چشم هستیم؛ یعنی این ما هستیم که این چشم دلش می‌خواهد چشم‌چرانی کند، دلش می‌خواهد به نوامیس مردم نظر شهوت بکند، دل ما هم تابع این چشم است. گفت: دل برود چشم چو مایل بود دست نظر رشته کش دل بود ما مالک زبان خودمان نیستیم، اختیار زبان خودمان را نداریم. وقتی که گرم می‌شویم به حرف زدن، به اصطلاح چانه‌مان گرم می‌شود، نمی‌فهمیم که چه‏ می‌گوییم. مجلس گُل انداخته، حالا که مجلس گل انداخته است نه راز خودمان را می‌توانیم نگه داریم نه راز مردم را؛ نمی‌توانیم عیب‌پوش مردم باشیم، نمی‌توانیم از مردم غیبت نکنیم... اختیار گوش خودمان را نداریم. هرچه که گوشمان از آن خوشش بیاید، مثلًا از غیبت خوشش می‌آید ما هم تسلیم هستیم، از لهو و لعب خوشش می‌آید ما هم تسلیمش هستیم. اختیار دستمان را نداریم. اختیار پای خودمان را نداریم. اختیار غضب خودمان را نداریم. می‌گوییم (خود من یکی از آن اشخاص هستم) آقا دیگر عصبانی شدم، هرچه به دهانم آمد گفتم. عصبانی شدم یعنی چه؟! عصبانی شدم یعنی من یک آدمی هستم که مالک نفس خودم نیستم، همین قدر که عصبانی شدم اختیار من دیگر دست اوست، هرچه که به دهانم می‌آید چون عصبانی هستم می‌گویم. آن دیگری مالک شهوت خودش نیست. آیا نباید انسان مالک نفس خودش باشد؟ اصلًا تا ما مالک نفس خودمان نباشیم آیا می‌توانیم مسلمان باشیم؟ نه، مسلمان باید مالک نفس خودش باشد. از کتاب فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
🌠☫﷽☫🌠 📍دومین درجه: مالک خاطرات نفس بودن‏ 🔶تازه من تا این درجه گفتم. یک درجه برویم بالاتر، مالک خاطرات نفس خودمان، خاطرات ضمیر خودمان [باشیم.] 🔻این مسئله‌ را کاملًا توجه بفرمایید. همانهایی از ما که مالک چشم خودمان هستیم، مالک زبان خودمان هستیم، اراده‏مان قوی است، مالک دست خودمان هستیم، مالک پای خودمان هستیم، مالک شهوت خودمان هستیم، مالک عصبانیت خودمان هستیم، مالک یک موضوعی نیستیم؛ هیچ کدام از همین افرادی که اینجا نشسته‌ایم (شاید در اینجا اولیاء الله باشند، من نمی‌دانم) مالک خاطرات ذهنی و خاطرات نفسانی خودمان نیستیم. یعنی چه⁉️ ⚪ یعنی این تداعی معانی‌‏ای که در ذهن ما رخ می‌دهد بدون اینکه اختیارش دست ما باشد. از این شاخ می‌رود به آن شاخ، از آن شاخ می‌رود به آن شاخ،... قوه خیال ما حکم یک گنجشک را دارد. گنجشک را بالای درخت دیده‌اید، می‌رود روی این شاخه، فوراً می‌رود روی شاخه دیگر و باز می‌‏پرد روی شاخه دیگر. 🌿 قوه خیال ما دائماً از این شاخه به آن شاخه می‏‌پرد. به ما می‌گویند خواهش می‌کنم ده دقیقه تمرکز ذهن برای‏ خودت ایجاد کن که فقط درباره یک موضوع بیندیشی. اگر توانستیم؟! به ما و شما می‌گویند نماز که می‌خوانی تمرکز ذهن و حضور قلب داشته باش.  ⭐لا صَلوةَ الّا بِحُضُورِ الْقَلْب‏ نماز بدون حضور قلب قبول نیست؛ صحیح است، یعنی به تو نمی‌گویند چرا نماز نخواندی، اما قبول نیست یعنی تو را به جایی نمی‌برد، خاصیتی برای تو ندارد. تا گفتیم‏ الله اکبر، اگر فرض کنید مغازه‌دار هستیم مثل این است که قفل درِ مغازه‏مان را باز کردیم، حمد و سوره را می‌خوانیم اما دلمان در مغازه است، دلمان در اداره است، دلمان در فلان مِلکمان است، دلمان دنبال فلان شهوت است، یک وقت متوجه می‌شویم که گفتیم‏ السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. از بس هم زیاد نماز خوانده‌ایم قهراً عادت شده است، اشتباه نمی‌کنیم، به طور خودکار از الله اکبر تا السلام علیکم‏ می‌رویم و تمام می‌کنیم بدون اینکه هیچ بفهمیم؛ و حال آنکه در نماز باید حضور قلب و تمرکز ذهن باشد. نگویید نشدنی است. خیر، شدنی است، خیلی هم شدنی است، با عبودیت‏ (الْعُبودِیةُ جَوْهَرَةٌ کنْهُهَا الرُّبوبِیةُ). ☘️اگر شما کوشش کنید در راه عبودیت قدم بردارید واقعاً می‌توانید نمازی بخوانید که اگر پنج دقیقه طول می‌کشد در تمام این پنج دقیقه فقط متوجه خدا باشید، ده دقیقه نماز می‌خوانید متوجه خدا باشید، اصلًا ذهنتان از غیر خدا به هیچ چیزی منصرف نشود؛ نیم ساعت، یک ساعت [به همین حال باشید،] بعد مثل بعضی از اولیاء الله باشید که از اول شب تا صبح یکسره عبادت کنید و ذهنتان به هیچ چیزی غیر از خدا التفات پیدا نکند، آنچنان غرق بشوید که حتی اگر بیایند بیخ گوش شما داد و فریاد هم بکنند شما نشنوید و نفهمید و متوجه نشوید، اینقدر ذهن شما متمرکز بشود. از کتاب فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
12.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 ♻️ معاویه و عمروعاص زمانه‌ات را بشناس فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
🌠☫﷽☫🌠 🔹شرافت زن اقتضا می کند که : 👈 هنگامی که از خانه بیرون می رود، متین و سنگین و باوقار باشد. 👈 در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچ گونه عمدی که باعث تحریک شود به کار نبرد زباندار لباس نپوشد، 👈 زباندار راه نرود، زباندار و معنی دار به صدای خود آهنگ ندهدگاهی اوقات ژست ها سخن می گویند راه رفتن سخن می گوید؛ 🔺چنین چیزی در حجاب های غیر اسلام بوده است‼️ 📚کتاب پاسخ پیرامون مسئله ۱۴۴۴ فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🔰 مطهری ساواکی بود! 🔹 برشی از سخنرانی در حرم مطهر رضوی، به مناسبت سالروز شهادت و فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
🌠☫﷽☫🌠 ✍🏻 فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝
......... 🌠☫﷽☫🌠 ......... یک زن بی‌حجاب، طوری بیرون می‌آید که کفش و لباس و عطر و زینتش، همه فریاد می‌زنند که من را ببین؛ من عفت خودم را حراج کرده‌ام(، یادداشت‌ها، ج‌۱۵، ص۱۲۰). این بیان نشان می‌دهد که بی‌حجابی، تلازم حتمی با بی‌عفتی دارد و حجاب، شرط لازم برای عفت است. ضعف در ، ضعف در عفت است. فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭‌🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗ @SiasatoDianat ╚══••⚬🌍⚬••═╝