🔆 #پندانه
✍ گوزنی که به شاخهایش مغرور شد
🔹گوزنی بر لب آب چشمهای رفت تا آب بنوشد.
🔸عکس خود را در آب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد، غمگین شد اما شاخهای بلند و قشنگش را که دید، شادمان و مغرور شد.
🔹در همین حین چند شکارچی قصد او کردند.
🔸گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک میدوید، صیادان به او نرسیدند اما وقتی به جنگل رسید، شاخهایش به شاخه درخت گیر کرد و نتوانست به تندی بگریزد.
🔹صیادان که همچنان به دنبالش بودند، سر رسیدند و او را گرفتند.
🔸گوزن چون گرفتار شد با خود گفت:
دریغ، پاهایم که از آنها ناخشنود بودم، نجاتم دادند اما شاخهایم که به زیبایی آنها میبالیدم، گرفتارم کردند.
🔹چه بسا چیزهایی که از آنها ناشکر و گلهمندیم پله صعودمان باشند و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم، مایه سقوطمان باشند.
🇮🇷 @nohoomeday
🔆 #پندانه
✍ پندهای زندگی
🔹بیهوده متاز که مقصد خاک است.
در برابر کسی که معنای پرواز را نمیفهمد هرچه بیشتر اوج بگیری، کوچکتر خواهی شد.
🔸نماز وقت خداست، آن را به ديگران ندهيم.
نگاه ما به زندگی و کردار ما تعيينکننده حوادثی است که بر ما میگذرد.
🔹هرچه قفس تنگتر باشد، آزادی شیرینتر خواهد بود.
دروغ مثل برف است که هرچه آن را بغلتانند، بزرگتر میشود.
🔸هرگز از کسی که هميشه با من موافق بود، چيزی ياد نگرفتم.
دستی را بپذير که باز شدن را بهتر از مشت شدن آموخته است.
🔹تنها موقعی حرف بزن كه ارزش سخنت بیش از سكوت كردن باشد.
هیچ زمستانی ماندنی نیست حتی اگر تمام شبهایش یلدا باشد.
🔸مرد بزرگ، كسی است كه در سينۀ خود، قلبی كودكانه داشته باشد.
سقف آرزوهایت را تا جایی بالا ببر كه بتوانی چراغی به آن نصب كنی.
🔹دوست داشتن کسی که لايق دوست داشتن نيست، اسراف محبت است.
هيچوقت نمیتوانيد با مشت گره کرده، دست کسی را به گرمی بفشاريد.
🔸هرگاه در اوج قدرت بودی به حباب فکر کن.
کاش در کتاب قطور زندگی سطری باشيم ماندنی، نه حاشيهای از ياد رفتنی.
🔹هرگز برای خوشبختی، امروز و فردا نکن.
هرکه منظور خود از غیر خدا میطلبد، او گدایی است که حاجت ز گدا میطلبد.
▫️با گذشت سالها میرویم از یادها
▫️کی بماند برگ کاهی در ميان بادها
🇮🇷 @nohoomeday
🔆 #پندانه
✍ دنیای جابهجاییها
🔹قضاوتت میکنن؛ اونایی که قاضی نیستن.
🔸حکم میکنن؛ اونایی که حاکم نیستن.
🔹از حست میگن؛ اونایی که احساسو نمیفهمن.
🔸تحقیرت میکنن؛ اونایی که خودشون حقیرن.
🔹تو رو به بازی میگیرن؛ اونایی که خودشون بازیچهاند.
🔸از عشق میگن؛ اونایی که عاشق نیستن.
🔹این دنیا، دنیای جابهجاییهاست.
🔸دنیایی که نخونده، معنات میکنن؛
ندیده، ترسیمت میکنن؛
و نشناخته، ازت انتقام میگیرن.
🔹باید برای سالم فرار کردن از این جابهجاییها، شبیه بقیه نشویم.
🇮🇷 @nohoomeday
🔆 #پندانه
✍ این نیز بگذرد
🔹ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ کفشهای ﮔﺮﺍنقیمت ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ میگریست.
🔸ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ:
"ﺍﯾﻦ میگذرد."
🔹ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﮔﻔﺖ:
ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ میفروختم. ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪﺍﻡ!
🔸ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ:
ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟
🔹گفت ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ:
🔸"ﺍﯾﻦ نیز میگذرد.
🇮🇷 @nohoomeday
🔆 #پندانه
✍ از خودمان شروع کنیم
🔹مغازهدار هر روز صبح زود ماشین سمندش را در پیادهرو پارک میکند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند.
🔸سوپرمارکتی نصف بیشتر اجناس مغازهاش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است.
🔹کارمند اداره وسط ساعت کاری یا صبحانه میل میکند یا به نهار و نماز میرود یا همزمان با مراجعه ارباب رجوع کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک میکند.
🔸بساز بفروش تا چشم صاحب آپارتمان را دور میبیند لولهها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب میزند در حالی که پولش را بیشتر گرفته است.
🔹کارمند بانک از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره میزند تا فیش را خارج از نوبت بیاورد تا کارش راه بیفتد.
🔸استاد دانشگاه هر جلسه ۲۰ دقیقه دیر میآید و قبل از اتمام ساعت کلاس را تمام میکند و جالبتر اینکه مقالات پژوهشی دانشجویان را به نام خودش چاپ میکند.
🔹دانشجو پول میدهد تحقیق و پایاننامه را کپیشده میخرد و تحویل دانشگاه میدهد تا صاحب مدرک شود.
🔸پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمیکند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند یا به همکار دیگر خود پاس میدهد تا بیمار جیب خالی از درمانگاه خارج شود.
🔹همه اینها شب وقتی به خانه میآیند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، بیعدالتی، تبعیض و گرانی سخن میگویند و در اینستاگرام پستهای روشنفکری را لایک میکنند.
🔸همه هم در ستایش از نظم و قانونمداری در اروپا و آمریکا یک خاطره دارند اما وقتی نوبت خودشان میرسد، آن میکنند که میخواهند.
🔹جامعه با من و تو، ما میشود، قبل از دیگران به خودمان برسیم.
🇮🇷 @nohoomeday