eitaa logo
سفره فرهنگى ريحانه
637 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3هزار ویدیو
50 فایل
قرارمان چیدن «روح» و «ریحان» برای شما «ریحانه‌»های این سرزمین سبز در سفره‌ای فرهنگی است. «سفره فرهنگی ریحانه» با همت معاونت فرهنگی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) آماده شده است. @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
مشاهده در ایتا
دانلود
1399-06-11-ShahadatImamSajad-OstadBahari.mp3
3.08M
مداحي شهادت حضرت امام سجاد عليه السلام حجت الاسلام و المسلمين بهاري 1399-06-11 🆔 @SofreFarhangiReyhane @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
Aleimran-16.mp3
221.6K
آيه‌اي از نور🍀📖 اَلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا (سوره آل عمران آيه 16) 🆔 @SofreFarhangiReyhane @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
حيف از شما كه همچو مني نوكرت شده ... يا صاحب الزمان ادركني ... 🆔 @SofreFarhangiReyhane @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
و الشمر جالس علي صدره ... 🆔 @SofreFarhangiReyhane @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
معرفی شهدای بنی‌هاشم در کربلا 💠 حضرت علی‌اکبر هنگام شهادت ۲۵ سال داشت و پیکرش توسط دشمن تکه‌تکه شد، در شب عاشورا امام حسین(ع) خطاب به اصحابشان فرمودند «من یارانی بهتر از یاران خود ندیده‌ام و اهل‌بیت و خاندانی باوفاتر و صدیق‌تر از اهل‌بیت خود سراغ ندارم» 🆔 @SofreFarhangiReyhane @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
💞 هیچ کدوم از اونایی که همسرت رو باهاشون مقایسه می‌کنی، هنوز با تو زندگی نکردن تا نقاط ضعفشون رو ببینی، از دور همه قهرمانن! قهرمان واقعی کسیه که با خوشی و ناخوشی، عاشقانه در کنارت زندگی می‌کنه، قهرمان زندگیت رو باور کن. 🆔 @SofreFarhangiReyhane @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
💞 میدونۍ‌•خدا•به‌بنده‌هاش‌چی‌میگه؟! میگه‌بنده من🌿! دلتنگ°اسم°خودمم‌با صداے تُ!♥️ بَندَت‌فَداےِمِهرَبونیت‌شِہ😍 آخداے‌من‌😌 🆔 @SofreFarhangiReyhane @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
🕊 زینب جــــــان شرمنده ایم که بهای حسینی شدن ما "بی حسین" شدن تو بود💔 وشرمنده تر آنکه تو "بی حسین" شدی و ما حسینی نشدیم ... 🔺سلامٌ عَلی قَلبِ زَینَبَ الصَّبور🔻 🆔 @SofreFarhangiReyhane @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين
🕊🌱 🌺🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🍃 ✍️تلنگر ☘️ حکایت شاید برای شما هم اتفاق بی افتد ✍️✍️✍️✍️✍️✍️✍️✍️✍️✍️✍️ کوتاه اما خواندنی 💐💐💐 🔴چهل و پنج دقیقه ای می شد که در آن سوز سرما ایستاده بود. 🌺 زن٬ کنار جاده منتظر کمک ایستاده بود. ماشین ها یکی پس از دیگری رد می شدند. 🔺انگار با آن پالتوی کرمی اصلا توی برف ها دیده نمی شد. 🌺به ماشینش نگاه کرد که رویش حسابی برف نشسته بود. شالش را محکم تر دور صورتش پیچید و کلاه پشمی اش را تا روی گوش هایش کشید. ☘️یک ماشین قدیمی کنار جاده ایستاد و مرد جوانی از آن پیاده شد. 🌺 زن ، کمی ترسید اما بر خودش مسلط شد ☘️ مرد جوان جلو آمد و به او سلام کرد و مشکلش را پرسید. زن توضیح داد که ماشینش ، پنچر شده و کسی هم به کمک او نیامده است. ☘️مرد جوان از او خواست بیش از این در آن سرمای آزار دهنده نماند و تا او پنچرگیری می کند زن در ماشین بماند. 🌺 او واقعا از خداوند متشکر بود که مرد جوان را برایش فرستاده است. ☘️ در ماشین نشسته بود که مرد جوان تق تق به شیشه زد. 🌺 زن پولی چند برابر پول پنچرگیری در مغازه را، برداشت و از ماشین پیاده شد و بعد از اینکه از وی تشکر کرد، پول را به طرفش گرفت. ☘️ مرد جوان، با ادب، پول را پس زد و گفت که این کار را فقط برای رضای خاطر خداوند انجام داده است و به او گفت: ✍️"در عوض ، ." از هم خداحافظی کردند و زن که به شدت گرسنه بود به طرف اولین رستوران به راه افتاد. 💐از فهرست غذای رستوران یکی را انتخاب کرده بود که 🌷 زن جوانی که ماه های آخر بارداری خود را می گذراند با لباس بسیار کهنه و مندرسی به طرفش آمد و با مهربانی از او پرسید چه میل دارد. 🌺 زن، غذایی 80 دلاری سفارش داد و پس از آنکه غذا را تمام کرد، یک اسکناس صد دلاری به زن جوان داد. 🌷 زن جوان رفت تا بیست دلار بقیه را برگرداند. اما وقتی بازگشت خبری از آن زن نبود.🍁 ✂️ در عوض، روی یک دستمال کاغذی روی میز یادداشتی دیده می شد. 🌷زن جوان یادداشت را برداشت. در یادداشت نوشته شده بود که آن بیست دلار به علاوه ی چهارصد دلار زیر دستمال کاغذی برای وی گذاشته شده است تا برای زایمان دچار مشکل نشود. برای آن زن بود و در آخر نوشته شده بود: . 🔹شب که شوهر زن جوان به خانه بازگشت، بسیار محزون بود و گفت که به خاطر پول بیمارستان نگران است ‼️چون نزدیک زمان زایمان است و آن ها آهی در بساط ندارند. ❓زن جوان ماجرای آن روز را برایش تعریف کرد: 🌺درباره ی زنی با پالتوی کرم روشن که مبلغ کافی برای او گذاشته بود و نامه را هم به او نشان داد. ☘️قطره ی اشکی از گوشه ی چشم مرد جوان فرو ریخت و برای همسرش تعریف کرد که ✨آن روز صبح در جاده به همین زن برای رضای خداوند کمک کرده است . 💫تا "خدا" هست، هیچ لحظه ای آنقدر سخت نمیشود که نشود تحملش کرد! شدنی ها راانجام ده و تمام نشدنی هایت رابه "خداوند"بسپار...✨ 🍃 🌺🍃 🆔 @SofreFarhangiReyhane @farhangimoaseseAdmin : ارتباط با ادمين