eitaa logo
ملک سلیمان
3.5هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
اینجا با استفاده از آیات قرآن و احادیث و روایات معصومین و کلام بزرگان دینی یاد میگیری که چطوری حال دلت و، وضع مالیت خوب بشه👌 https://eitaa.com/joinchat/4132962888Ce54afeabfb تبلیغات شما پذیرفته میشود👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✍دو دوست با هم برای سفری مهیّا شدند. روز نخست سفر، شب را برای استراحت و در امان ماندن از گزند درندگان و حیوانات در کاروانسرایی اتراق کردند. در کنج کاروانسرا مرد جوان معلولی را یافتند که گرسنه بود. یکی از آنان طعام خود با آن جوان تقسیم کرد و دیگری همه طعام‌اش را خورد و گفت: تو دیوانه‌ای که در این سفر طعام خود به کسی می‌دهی و نمی‌دانی در این بیابان از گرسنگی تلف می‌شوی و از طیِ طریق باز می‌مانی و کسی نیست به تو رحم کند و طعامی به تو دهد. چون صبح شد به راه خود ادامه دادند. نزدیک ظهر بود که متوجه شدند مشک آب خود در کاروانسرا جای گذاشته‌اند که نه توانِ برگشت به آنجا داشتند و نه توانِ طی طریق برای یافتن آبی در بیابان برای زنده ماندن! هر دو از مرکب پایین آمدند و به سجده رفتند و از خدا طلبِ نشان دادن آبی در بیابان نمودند. رفیق بخیل چون دقت کرد دید رفیق صاحب سخاوت‌اش در سجده گریه می‌کند. چون از سجده برخاستند پرسید: من هرچه کردم مرا اشکی نیامد، تو به چه فکر کردی و خدا را چگونه خواندی که گریه کردی؟! رفیق مؤمن گفت: من زمانی که سجده رفتم و خود را نیازمند خدا یافتم، یادم آمد شب طعام خود با بنده‌ای تقسیم کرده‌ام پس جرأت یافتم تا از خدا طلب حاجتی کنم و گفتم: خدایا! تو را به عزت‌ات سوگند بخاطر آن که بر من رحم نمودی و عنایتی کردی که طعامی از خویش بخشیدم، بر من رحم فرما و در این بیابان آبی بر ما بنمای. تو هم از خدا این را بخواه، بگو: خدایا! شب من طعام خود سیر خوردم و به کسی ندادم، به حرمت آن شکمی که شب سیر کردم و خوابیدم دعای مرا اجابت فرما و مرا آبی نشان ده!!! رفیق از این کلام دوست خود احساس تمسخر شدن کرد و گفت: مرا مسخره کرده‌ای، این چه دعایی است که مرا به آن سفارش می‌کنی؟ رفیق مؤمن گفت: دوست من! بدان ما در سختی‌های زندگی به خورده‌ها و خوابیده‌ها و لذت‌هایی که از زندگی برده‌ایم نزد خدا تکیه نمی‌کنیم تا حاجتی از او بخواهیم؛ بلکه به سختی‌هایی که در راه او کشیده‌ایم در خود احساسِ طلب از رحمت او کرده و در زمان دعا به آن تکیه می‌کنیم. پس باید سعی کنیم در دنیا کاری برای رضای خدا کنیم تا در زمان سختی، تکیه‌گاهی برای دعا و خواستن از خدا داشته باشیم.... !🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃
✨﷽✨ ✍️روزی جوانی از پدرش پرسید: پدرم! تو از نظر دارایی مشکلی نداری و وضع مالی‌ات از من بهتر است. آیا دوست داری برایت عیدی بخرم؟! پدر، پسرش را به حیاط خانه، کنار درخت سیبی آورد و گفت: پسرم! به‌ نظر تو من سالی چقدر هزینۀ این درخت سیب می‌کنم؟! پسر گفت: نمی‌دانم. پدر گفت: اگر هر سال آب، کود، هرس و سمّی که برای این درخت هزینه می‌کنم را حساب کنی چندین هزار تومان این درخت برایم هزینه دارد. می‌دانی هر سال چهار کیلو سیب هم به من نمی‌دهد! یعنی هر کیلو سیب آن، چه مبلغ زیادی برای من تمام می‌شود، علاوه بر آشغال‌هایی که در خانه ریخته می‌شود. پسرم! فکر می‌کنی من احمق هستم برای این درخت این همه زحمت می‌کشم و پولم را هدر می‌دهم؟ می‌توانم با این همه هزینه چندین کیلو سیب را بی‌زحمت و بی‌دردسر بخرم. پسر گفت: حتماً حکمتی دارد، پدرم بگو! پدر گفت: من این درخت را برای خوردن سیب‌اش نکاشتم؛ برای این کاشتم که در پاییز چند عدد سیبی بچینم؛ که محصول تلاش خودم است و خود آن را پرورش داده‌ام. اگر تو برای من عیدی بخری درست است که من نیاز ندارم، ولی لذت‌اش مثل لذت چیدن سیب این درخت، برایم شیرین است. تو هم میوه یک عمر زندگی من هستی. 🥀پسر از شرم سرش را به زیر انداخت و رفت. آری، اگر پدر و مادری داریم که حتی وضع مالی‌شان خیلی عالی است؛ صله‌رحم، هدیه و عیدی دادن را فراموش نکنیم، ما محصول و میوۀ دل آنان هستیم. این میوه مزه‌اش به خوردنش نیست، بیرون هم ارزان‌تر می‌فروشند؛ مزه‌اش در دست پرورده بودن خود انسان است. !🌺🍃🌸🍃 🌤 🌺🍃🌸🍃 @Solomon110 🌸🍃🌺🍃