‏مادرم بهم زنگ زده میگه نارگیل بگیر بیار، نارگیل نداریم ما کی نارگیل داشتیم آخه مادرِ من ، انگار پیازه 😂 بعد معلوم شد عمم اونجا بوده😂 سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran

🏴 صاحب ضیافت اربعین 🎤 سخنرانی و مداحی 🎧 مناسب گوش دادن در مسیر زیارت اربعین 🏷 #امام_حسین علیه السلام #امام_زمان علیه السلام #اربعین

و خدایی که اینگونه با بندگانش سخن میگوید☺️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran

🏴 صاحب ضیافت اربعین 🎤 سخنرانی و مداحی 🎧 مناسب گوش دادن در مسیر زیارت اربعین 🏷 #امام_حسین علیه السلام #امام_زمان علیه السلام #اربعین

و خدایی که اینگونه با بندگانش سخن میگوید☺️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran

یه عصر تابستونی من و دخترم خواهر زادم و دختر و پسرش که هفت سالش بود و خواهرم رفتیم با ماشین دور دور همین طور که میچرخیدیم یه پارک پیدا کردیم و پیاده شدیم و نشستیم هوا بخوریم یه ساعتی توپارک بودیم بعد همگی سوار ماشین شدیم و سر خوش و خرم وسطای راه دختر خواهرم که رانندگی میکرد گفت پسرم شیشه آب و میدی دوبار تکرار کرد اما صدایی نیومد تازه فهمیدیم پسرش و جا گذاشتیم 😳😳😂😂😂😂😂 حالا هم استرس پیدا کردیم هم خندمون گرفته هم جای پارک و بلد نبودیم آنقدر چرخیدیم و گشتیم تا پارک و پیدا کردیم دیدیم طفلک پسرش میله جلو در پارک و چسبیده بود چشمش به مامانشو که خورد زد زیر گریه حالا اون گریه مادرش گریه خلاصه یه صحنه هندی شده بود که نگو 😜😜😜😂😂😂ولی تا مدتها به کار خودمون میخندیدیم که چطور متوجه نشدیم پسر هفت ساله سوار ماشین نشده سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran

🏴🏴🏴عرض سلام و ادب و قبولی عزاداریها خدمت شما عزیزان. دوستان چالش این سری این باشه که هر خاطره خوب و بد و جالب از ایام محرم و عزاداریها و مراسم ابا عبدالله الحسین که واستون خاطره انگیز شده رو واسمون ارسال کنید👇👇👇 @FFF_MMM

سلام به همه😘 ۳۰ سال پیش پسرهمسایمون خاستگارم بود شغلش فنربندی بود خیلی لباساش همیشه سیاه وروغنی بودازوقتی مامانش اومدخاستگاری تایک هفته که بابام جواب منفی داد این بنده خدا صبحها تیپ میزد وسواردوچرخه میشدومیرفت سرکار اونجا لباس کارمیپوشید منم دزدکی مامانم از سوراخ در دیدمیزدم😃ولی بعدازیک هفته بابام به خاستگاردیگه که الان شوهرمه جواب مثبت دادوبه پسرهمسایه جواب منفی وایشون دوباره شروع کرد باهمون لباس کثیف وپاره به سرکاررفتن😀😀 سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran

روی بسته های خوراکی، جای اینکه بنویسن "از اینجا باز شود" باید بنویسن: "اگه تونستی از اینجا باز کن!"😂 سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran

🍃 برای کسی که برایت نمی جنگد، نجنگ! جنگ نابرابر چیزی جز شکست برایت ندارد چرا هرروز اشکهایت را پاک کنی کسی که باعث گریه ات می شود را پاک کن و قوی باش...! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

ما مجرد که بودیم همیشه با دختر خواهرم بیرون ولو بودیم 😁برای خرید یه روز رفتیم بیرون و خیلی گرسنه بودیم کل پول دختر خواهرم 5تومان بود 😐 گفت بریم کیک بخریم یا چیپس من گفتم نه بریم کافی شاپ معالی آباد یه چیزی داره خیلی خوشمزه اس و با کلاس اینقدر زیاده که یکی میگیریم  هر دو تامون میخوریم سیر میشیم خلاصه رفتیم نشستیم چند تا پسر خوشتیپ هم اونجا کار میکردن  یکیشون گفت چی میل دارین منم با غرور گفتم لطفا یه کاپوچینو با یه قاشق اضافه😌😎   چند لحظه بعد پسره یه لیوان کوچیک قهوه با یه قاشق پلاستیکی کنارش برامون آورد و هی میخندیدن 😢 تازه بعد من فهمیدم اسم اون که من تو ذهنم بودچیز دیگه ای بوده خلاصه دختر خواهرم قهر کرد و نخورد کلی هم بهم فحش داد هنوز بعد ده سال وقتی کاپوچینو درست میکنم شوهرم میگه یه قاشق اضافه هم بزار😂😂😂😂😂😂😂