eitaa logo
خاطرات همسران
48.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.6هزار ویدیو
3 فایل
سوتی هاتون رو اینجا ارسال کنید👇 @FFF_MMM نرخ تبلیغات کانال(فقط تبلیغات ) 🤩🙊👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2756182185C5e3c10daec
مشاهده در ایتا
دانلود
رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند : با برکت‌ترین ازدواج آن است که کمترین هزینه‌ها را داشته باشد. أعْظَمُ النِّکاحِ بَرَکَةً أیْسَرُهُ مَؤُونَةً. کنز العمّال، جلد 16، صفحه 299
شوهر عمم رفته حموم، سر دوش شل بوده ول شده خورده تو سرش فکر کرده زلزله شده ... همونجوری دویده تا دم در که خانواده با بیل متوقفش کردن 😱😂 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭﯼ ﮐﻪ خانما تو ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ به ﺩﺭﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺗﺎ ﺳﻮﺳﮏ نباشه... ﺍﮔﻪ تو انتخاب شوهر انقد دقت میکردن بدبخت نمیشدن😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran
پسر داییم همش با لپتاپش توی تلگرامه،هر جا میره داییم میگه مهندس کار داره میکنه. منه بدبخت هم اگه در حال هک کردن سایت ناسا باشم بابام بهم میگه باز داری آتاری بازی میکنی خاک تو سرت کنن ://😑😂 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran
یه دختر عمو دارم ک خنگ هستش😂چند ماه تو واتساب یه مردی رو ب عنوان خاله ش سیو کرده حالا جدی جدی نمیدونسته مرد هست فکر میکرده خالشه.(اشتباه کرده تو شمارها) همیشم بهاش احوال پرسی میکرده مرده هم جواب میداده (ولی خدایش ب عنوان خاله جواب میداد😂)بعد تصادفی مادرش میبینه ک پروفایل خاهرش یه تصویر دیگس تو گوشیش و تو گوشی دخترش یه عکس دیگس تصویری زنگ میزنه از گوشی دخترش ب خاهرش ک یهویی یه مرد در میاد تو تصویر🙊😂خانمه میگه تو کیی خاهرم کجاست .مرد هم میگه من شوهرشم خاهرتم حمومه الان میاد😂😂خانم هم میگه مردک مگ من شوهر خاهرمو نمیشناسم و....بعدم کلی دخترشو سرزنش میکنه 😂امیدوارم خوشتون بیاد☺️ 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran
سلام..یه بار واس پسرم و خاهرزادم گوشی اسباب بازی خریدم همونای ک با باتری روشن میشن و بچگونن واس پسرم صورتی گرفتم و واس خاهرزادم سبز حالا خاهرم گیر داده صورتی دخترونس بدش ب دخترم😂بعد کلی دعوا ندادمش همش میگفتم رنگ ک پسر دختر نمیشناسه رنگ رنگه دیگ..حالا خودمم ب این گفتم ایمان ندارم ک😅..حالا اصل ماجرا خاهر زادم خواب بود ک خاهرم گوشی روشن کرد صداشم بلند بود خاهرمم هر کاری کرد خاموش نشد .میترسید بچه شو بیدار کن ..زود کمد رو باز کرد گوشیو لای لباسا گزاشت 😂🤦‍♀😂 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran
اسم بچه هاتون رو یه جور بذارید که چار روز دیگه که خودشون بچه دار میشن بچه هاشون ازشون حساب ببرن شما خودت اگه اسم بابات رایان یا سامی باشه ازش حساب میبری ناموسا؟ 😑 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran
یبار همسایمون به شوهرم سلام داد. فقط گفت سلام. شوهرم هم در جوابش گفت سلام خوب هستین؟ مرسی ممنون. همسایمون و زن و بچش هم یه نیم نگاهی کردن و رفتن. فکر کنم تو دلشون گفتن برو خدا شفات بده‌‌.🤣🤣🤣 یبارم توی یک جمعی بودیم، دوست شوهرم داشت تعارف میکرد که بریم خونشون. میگفت محله ما همه چی داره. روباه داره یا جغد داره. یهو شوهرم برگشت گفت یهو بگو باغ وحشه دیگه. بدبخت خودش و زنش مات و مبهوت یک لحظه فقط نگاه کردن. منم داشتم زمینو گاز میگرفتم. 😅😅 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran
سلام دوستان عزیزان شبتون بخیر .روز گارتون خوش.طاعات مقبول حق 😍😍😍 اونقداز موش گفتین یاد اومد.من ازبچگی ازموش نمی‌ترسم. ی روز زنعموی خدابیامرزم .خونه تکونی می‌کرد زیر زمین منم کمک میکردم ی موش فرار کرد دنبالش رفتم رو پله ها بادست گرفتم فرارکرد.8سالم بود😇😇😇 یبار تنهاشام میخورم ی موش رفت پشت پشتی وقتی همسرم از دراومد گفتم ی دمپایی بیارگف چ خبره گفتم ی موش پشت پشتیه زدم وکشتمش🤪🤪🤪 ی بار دیگه موش خونمون بود .ورودی و خروجی هارو بستم پشت کمد باکمک جارو برقی گرفتم .کیسه اش یبار مصرف بود بردم کشتمش باکیسه انداختم🥴🥴🥴 دفعه آخ چسب موش گذاشته بودم موش افتاد.زنده بود بادستکش ازش جداکردن از طبقه 3 پرتاب کردم پایین 😜😜😜 مدال شجاعت گرفتن موش میرسه ب 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran
توی ایستگاه اتوبوس بودم دختره گفت امروز چند شنبس؟ گفتم شنبه گفت آقا دارمم با تلفن صحبت میکنم منم واسه اینکه ضایع نشم زدم رو شونه ی رفیقم گفتم شَنبَه چَیکار مِیکُنی؟😑😂 ‌ 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran
سلام به همه دوستان گلم 😍😍 یه سوتی تعریف کنم 😁😁 یه روز نامزدی منو برد بیرون چون سواری نداشت با ماشین سنگین که جک هستش منو برد، یه کافه که توی باغ بود، البته اهل قیلیون نیستیم رفتیم هم کنارهم باشیم و هم چیزی بخوریم خدایی خیلی خوش گذشت چون واقعا دوسش دارم، بگذریم اینا باعث شد من کمی هول بشم ایشون خواستن برن حساب کنن، به من سویچ دادن و. گفت تا موقعه تو برو تو ماشین، قبلش گفت احتمالا درش دیر باز بشه این کلید و بزن باز میشه، منم گفتم باشه از درب کافه اومدم بیرون بارون میومد گفتم برم بشینم تو ماشین، هرچی میزدم باز نمیشد، ای خدا چرا باز نمیشه، با خودم گفتم بزار با کلید درشو باز کنم کلید جا میخورد اما نمی چرخید، طرف راننده طرف شاگرد همه رو امتحان کردم😬 با خودمم میگفتم الان نامزدم میاد با خودش میگه عرضه باز کردن در ماشینم نداشته😢 ایشون خوش صحبت کمی دیرتر اومد نا امید شدم نگاهی به در وردی کافه انداختم ببینم میاد یا نه، دیدم داره بدو بدو به طرف مخالف من میره یه نگا انداختم 😳ای خدا اصلا این ماشینش نبود😕😂منم سریع بدو رفتم طرفش گفت نیومدی چرا تو. ماشین، منم واسه کم نیارم گفتم دیدم هوا خوبه بیرون موندم تا بیایی☺️😁 باور کنید ماشین مو نمی زد با ماشین ما همش تو ذهنم میگفتم اگه صاحب ماشین منو می دید چی میگفت ابروم میر فت البته دلم طاقت نیورد، تو. ماشین به کارم ریزمیخندیدم، هی نامزدم میگفت چی شده بگو منم بخندم، اخر براش تعریف کردم😂کلی خندید، و. گفت ماشینو این طرف پارک. کرده بودیم که یادت رفت😂 نمیدونم خیلی هول شده بودم 😂😂 خدا برام نگهش داره. الان یه مدتیه با هم قهریم، خیلیم دوسش دارم 😢😢برام دعا کنید، آشتی کنیم 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran
یه شاخه از درخت توت همسایه تو حیاط خونمونه.‌ آقای همسایه اومد گفت توتهای اون شاخه سهم شماست😍 بابام اینقد اون شاخه رو کشید که الان همه‌ش تو خونه ی ماست و فقط ریشه‌ش تو خونه همسایه اس😂 خو نکن پدر من ، نکن 😐😂 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran