حیف نون شب قبل از خواستگاری زنگ میزنه به دختره میگه : الو ! سوالای فردای بابات رو نداری؟😏😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

از بزرگی پرسیدند فلسفه حرام بودن #نگاه به نامحرم چیست؟ گفت : میبینی،میخواهی،به وصالش نمیرسی،دچار #افسردگی میشوی! میبینی،شیفته میشوی،عیب هارا نمیبینی،ازدواج میکنی، #طلاق میدهی! میبینی ،دائم به او فکر میکنی،از یاد خــدا غافل میشوی،از #عبادت لذت نمیبری! میبینی،باهمسرت مقایسه میکنی،ناراحت میشوی، #بداخلاقی میکنی! میبینی،لذت میبری،به این لذت عادت میکنی، چشم چران میشوی،درنظر دیگران #خوار میگردی! میبینی،لذت میبری،حب خدا دردلت کم میشود،ایمانت #ضعیف میشود! میبینی،عاشق میشوی،از راه حلال نمیرسی،دچار #گناه میشوی! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #اِللَّھُم‌َّعَجِل‌ݪِوݪیَڪ‌َاݪفَࢪُج

امروز تولد مادرشوهرم بود بعد چون اونا شهرستانن نتونستیم بریم پیش شون مجبور شدیم تصویری تبریک بگیم... شوهرم شروع کرد به تبریک گفتن و نوبت من رسید منم گفتم تولدتون مبارک باشه ایشالله صد سال سیاه سایه تون رو سرمون باشه😐😂 یعنی مردم از خجالت🤦🏼‍♀ حالا خداروشکر پدرشوهر مادرشوهرم جنبه دارن و خیلی راحتن باهام وگرنه معلوم نبود الان کجا بودم😂 #سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran

سلام به دوستان عزیز خاطره اون دوستیو خوندم که گفت دوران بچگیش رابطش باخواهرش خوب نبود اونم سواستفاده میکردمیگفته خودکشی میکنه... عزیزم من بدتر از اون بودم😂😂😂😂یه خواهر دارم که۵سال از من کوچیکتره زمانی که بچه بودیم من۱۰سالم بوداون۵سالش بود من خودمو به مردن میزدم اونم میومدبالاسرم گریه میکرد توسروصورتش میزد خواهربلندشو دیگه به حرفات گوش میدم خدا خواهرمو زنده کن انقدر گریه میکرد تا دلم خنک میشد یه چشمم باز میکردم میگفتم دارم کم کم زنده میشم حتی یبار رفته بود مامانمو که تواشپزخونه بود صدا زده بود که خواهرم مرده بدو بیا...مامانمم تو اوج محبتش گفته اشکال نداره بذاربمیره راحت شیم😂😂😂😂 تازه زمانی که براش خوراکی میخریدن باهاش دکتر بازی میکردم میگفتم تو دکتری من مریضتم باید از اون خوراکیات بهم بدی تا خوب بشم منم همه خوراکیاشو میخوردم تموم که میشد میگفتم بازی تموم شد😈😂 مدیونید فکر کنید من بدجنس بودم نه فقط بیش از حد شیطون بودم مثلا یبار از مهمونی برگشته بودیم مامانم یادش رفت بود کلید برداره همه اخرشب پشت در مونده بودیم منم به مامانم گفتم من درو باز میکنم اما دعوا نکنی بعدا گفت باش چجوری میخوای بازش کنی؟ منم اون موقع۱۱سالم بود از دیوار رفتم بالا از لابلای ایرانیت گذشتم تا رسیدم به لبه دیوار از اونجا از میله ها خودمو اویزون کردم پریدم تو حیاط درو باز کردم بعدش مامانم گفت چجوری اومدی تو حیاط مسیرو بهش نشون دادم با چوب دنبالم کرد که اره داره راه نشون دزد میدی🤕😂هیچوقت به قولی که مامانا میدن اعتماد نکنید این نکته اخلاقیش بود🤪 یه سوتی دیگم همین چند روز پیش دادم اومدم به صاحبکارم بگم کولر گفتم کونل😂😂😂😂 خودمو به زور کنترل کردبودم نخندم اخه دختر خوش خندیم... راستی اینم بگم خواهرم الان تلافی همه اون جنایتایی که علیه اش کردمو داره جبران میکنه😂😂😂😂 #سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran

رفتیم ثبت احوال برا کارت ملیم دوران عقد بود خانمه از شوهرم پرسید اسم خانمتون رو بگین شوهرم برگشت گفت عزیزم اسمت چی بود😂😂 یعنی هنوزه ک هنوز یادم میفته میخندم #سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran

تنها دعوتی که تو زندگی از من شد... مجری اخبار بود که منو به دیدن ادامه اخبار دعوت کرد 😕😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @mashhadplus

به خدا ﮔﻔﺘﻢ خسته ام ﮔﻔﺖ ↯ "ﻻ ﺗﻨﻘﻄﻮا ﻣﻦ رﺣﻤﺖ ﷲ" از رﺣﻤﺖ ﻣﻦ ﻧﺎاﻣﻴﺪ ﻧﺸﻮﻳﺪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻧﻤﻴﺪوﻧﻪ ﺗﻮ دﻟﻢ ﭼﻲ ﻣﻴﮕﺬره. ﮔﻔﺖ↯ "ان ﷲ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﺮء و ﻗﻠﺒﻪ" ﺧﺪا ﺣﺎﺋﻞ اﺳﺖ ﻣﻴﺎن اﻧﺴﺎن وﻗﻠﺒﺶ ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻴﭽﻜﺲ وﻧﺪارم. ﮔﻔﺖ ↯ "ﻧﺤﻦ اﻗﺮب اﻟﻴﻪ ﻣﻦ ﺣﺒﻞ اﻟﻮرﻳﺪ" ﻣﺎ از رگ ﮔﺮدن ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺰدﻳﻜﺘﺮﻳﻢ ﮔﻔﺘﻢ:اﺻلا اﻧﮕﺎر ﻣﻦ و ﻓﺮاﻣﻮش ﻛﺮدی؟ ﮔﻔﺖ‌‌↯ "ﻓﺎذﻛﺮوﻧﻲ اذﻛﺮﻛﻢ‌‌" ﻣﻨﻮ ﻳﺎد ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ را ﻳﺎد ﻛﻨﻢ 🌸🌸🌸

سلام به سایه جون و دیگر اعضای گروه.. چند سال پیش میخواستیم با خواهرم و دخترم که بچه تر بود بریم ملاقات یکی از اقوام که مریض بود.. واسه اینگه دست خالی نباشیم به خواهرم گفتم برو از سوپری سر کوچه آبمیوه بگیر تا موقع منم میام..دخترم هم با خواهرم رفت.. چند دقیقه بعد هم من دنبالشون رفتم. دیدم این خانوما از خنده روده بر شدن و دارن فرار میکنن سمت خونه..🏃🏃 گفتم چی شده، چرا میخندین، چکار کردین باز😲😲 گفتن داشتیم فکر میکردیم آبمیوه چی بخریم یه هو خاله به فروشنده گفته آب موز دارین؟؟ فروشنده گفته چیییی؟؟!!!! ما متوجه شدیم چی سوتی دادیم از خجالت فرار کردیم 😂😂😂 سیب، موز رو آب موز گفتن 🤣🤣🤣 #سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran

.امروز خونه بابام بودم دخترم ی کم سرما خورده بود😕 ماسک نداش بابام میخواس بره مغازه گفتم بابا ماسک بچگونه بخرید برا دخترم بابامم گفت باشه رفت و اومد دیدم تو نایلون چیزی مث ماسک نیس گفتم حتما تو جیبشه🧐 اومد گفتم بابا پس خرید ما کو؟ میگه ماست بچگونه هاشون تموم شوه بود😂😂😂 میگم گفتم ماسک بچگونه گفت من فک مردم ماست میگی گفتم اخه باباجون ماست بچگونه مگه هس😄😄😄😄 جالبیش اینجاس ک سوپریه هم گفته ماستای بچگونه تموم شده 😝😝😝 #سوتی_بفرست 😁🖐 🤣 @Sooti_Hamsaran

سلام به همه عزیزان من بچه سومم رو ناخواسته باردارشدم. چون ۳۹ سالم بود خیلی نگران بودم که نکنه خدایی نکرده بچه ام عقب مانده ذهنی باشه . از اونطرف هم همسرم مرتب بهم نق میزد برو سقط کن ، دوتا بچه داریم ایناو..... رفتم درمانگاه محله تشکیل پرونده بدهم . خانم بهداشت محله ، گفت : برای چی تشریف آوردید گفتم : دوماهه باردار هستم . چشمتون روز بد نبینه ، شروع کرد به غر زدن و نق زدن ... گفت : برا چی باردار شدی ؟ چرا تو این سن باردارشدی ؟ با اینکارتون یه بدبخت به بدبختها اضافه کردی ! دو تا بچه داری ، برای چی دوباره باردار شدی ؟ گفت‌و گفت‌و گفت ... منم صبرم تموم شد گفتم : خانم محترم ، من خودم نگران هستم ، خواهش میکنم شما دیگه بدترش نکن. شما بدبختی و احساس بدبختی می کنی ؟ من خدا رو شکر خیلی هم خوشبخت هستم و مطمئنم فرزندم هم خوشبخت و سالم و سلامت و سربراه خواهد بود.... خیلی جا خورد و شروع کرد به خندیدن و خوش اخلاقی . هر ماه که میرفتم، خیلی خوش اخلاقی میکردو تحویل میگرفت