🏴 #شب_ششم_محرم
🔺حضرت قاسم علیه السلام
#️⃣ هشتگ های مربوطه:
📜 اشعار
#مدح_مرثیه_حضرت_قاسم علیه السلام
#مرثیه_حضرت_قاسم علیه السلام
🎵 سبکهای عزاداری
سینهزنی_حضرت_قاسم علیه السلام
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_قاسم علیه السلام
شد مقدر که شود جامْ حسن ، باده حسین
بنویسند حسن خوانده شود ساده حسین
قاسم ای پنجره ی باز شده رو به بقیع
مجتبای حرمی و به تو دل داده حسین
داغ سرخ تو مبادا جگرش را بدرد
آه ای اکبر و ای اصغر و سجاد حسین
نیزه ها هلهله کردند به روی بدنت
تا به بالا نرود ناله و فریاد حسین
نعل ها روی تنت نقش ضریحی زده اند
تا شود سینه ی تو پنجره فولاد حسین
دست و پا میزنی افتاده عمو یاد حسن
زخم پهلوی تو آورد که را یاد حسین
مجمع کوچه و گودال شده روضه تو
هم حسن پیش تو جان داده ، هم افتاده حسین
شاعر/ محسن حنیفی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_قاسم علیه السلام
در سرخی غروب نشسته سپیده ات
جان بر لبم ز عمر به پایان رسیده ات
آخر دل عموی تو را پاره پاره کرد
آوای ناله های بریده بریده ات
در بین این غبار به سوی تو آمدم
از روی رد خون به صحرا چکیده ات
خون گریه می کنند چرا نعل اسبها
سخت است روضه تن در خون تپیده ات
بر بیت بیت پیکر تو خیره مانده ام
آه ای غزل! چگونه ببینم قصیده ات
«احلی من العسل» ز لبان تو می چکد
ای گل زبانزد است بیان عقیده ات
باید که می شگفت گل زخم بر تنت!
از بس خدا شبیه حسن آفریده ات
شاعر/ سید محمد جواد شرافت
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_قاسم علیه السلام
هر که از عاشقی خبر دارد
در دلش میل ترک سر دارد
آنکه از نسل حیدر و زهراست
شوق پرواز بیشتر دارد
کربلا جای پر کشیدن هاست
قاسم از راز آن خبر دارد
رنگ و بوی حسین دارد
او همنشینی گل اثر دارد
سیزده ساله است و با این حال
جگری مثل شیر نر دارد
ذکر احلی من العسل به لبش
پیش او مرگ هم شکر دارد
بی زره آمده، عدو می گفت:
چقدر این پسر جگر دارد
آمده مثل شیر می غُرَّد
نسل حیدر عجب ثمر دارد
یاد صفین زنده شد امروز
بس که او جلوۀ پدر دارد
زاده یوسف است و یوسف
روی جلوه هایی چنان قمر دارد
نور چشم حسن نظر نخوری
چشم این گرگ ها خطر دارد
تو برای حسین یک حسنی
با تو انگار بال و پر دارد
هم برایت عمو و هم پدر است
نشده چشم از تو بر دارد
مجتبای حسین صبری کن
که عمو چشم های تر دارد
قول داده مراقبت باشد
چه کند کربلا خطر دارد؟
«تو برای حسین یک حسنی
گر چه مثل حسین بی کفنی»
زاده مجتبی زمین افتاد
ناگهان، بی هوا، زمین افتاد
فرق او تا شکافت دشمن گفت:
آفرین، مرحبا، زمین افتاد
ناله اش بین هلهله گم شد
گر چه او با صدا زمین افتاد
مثل حیدر شهید شد قاسم
یا علی گفت تا زمین افتاد
پیش قاسم رسید و از گریه
حضرت کربلا زمین افتاد
یادش آمد مدینه مادر هم
وسط کوچه ها زمین افتاد
بر زمین خوردن ارث مادری ست
هر که از نسل ما، زمین افتاد
آن طرف تر کنار علقمه هم
ساقی با وفا زمین افتاد
«بر زمین پای می کشد از درد
صورتش گاه سرخ و گاهی زرد»
شاعر/ حسین ایزدی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
🏴 #شب_هفتم_محرم
🔺حضرت علی اصغر علیه السلام
#️⃣ هشتگ های مربوطه:
📜 اشعار
#مدح_مرثیه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
🎵 سبکهای عزاداری
سینهزنی_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مدح_مرثیه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
ای به سر دست همه هست من
تبسّمت برده دل از دست من
ای در دریای امید حسین
اول و آخرین شهید حسین
سوخته و سوخته و سوخته
دیده به شانة پدر دوخته
تو سند زندة کربلایی
تو مهر پروندة کربلایی
تو کودک شیری نه، طفل شیری
صغیر نه، صغیر نه، کبیری
ستارة برج سعادتی تو
سورة کوچک شهادتی تو
نگاه کن به چشم نیم بازت
که فاطمه آمده پیشبازت
بس که ز تشنگی به تاب و تبی
اشک نداری که کنی تر لبی
تشنه تر از تشنه لبان گوش کن
آب ز پیکان بلا نوش کن
می برمت تا که فدایت کنم
باش که تقدیم خدایت کنم
چشم گشا کودک مدهوش من
قتلگه توست در آغوش من
سینه سپر باش که حظی کنی
خنده بزن چند تلظی کنی
تلظی ات قلب مرا آب کرد
رباب را ز گریه بی تاب کرد
خنده بزن روز شهادت توست
شهادت تو نه، ولادت توست
خون تو عمر جاودان من است
آب تو اشک شیعیان من است
روی به قتلگاه کن اصغرم
حرمله را نگاه کن اصغرم
روز بزرگ امتحان آمده
حرمله با تیر و کمان آمده
آه خدایا جگرم پاره شد
حنجر خشک پسرم پاره شد
تیر که بر حنجر خشکت نشست
راه نفس را به گلوی تو بست
حرمله حلق پسرم را شکافت
حلق پسر نه، جگرم را شکافت
تیر برون کشیدم از حنجرت
گشت جدا بر سر دستم سرت
غنچة پرپر شده دیده کسی؟
کودک بی سر شده دیده کسی؟
چشم کسی دیده که روی پدر
سرخ شود ز خون حلق پسر؟
خون تو از گلو به عرش خیزد
نمی گذارم به زمین بریزد
زخم گلوی تو کند دوست دوست
خون تو بی واسطه تقدیم اوست
خدای من قسم به جان رسول
فدایی حسین را کن قبول
دسته گل آخر من همین بود
تمامی لشکر من همین بود
شاعر/ غلامرضا سازگار
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
رفت میدان ماند درگهواره بوی کودکش
ماند مادر باخیال گفتگوی کودکش
حرمله، سوز عطش، تیرسه شعبه، آفتاب
لشگری بی رحم بوده روبروی کودکش
اودعا میکرد برگردد بلا سمت خودش
تیراما تندتر میرفت سوی کودکش
واژه ها راگشت، اما تیرهم پیدا نکرد
معنی نازکتری را ازگلوی کودکش
تیر از خون گلوی او سه جرعه نوش کرد
آسمان نوشید مشتی از سبوی کودکش
سرنوشت عالم هستی به مویی بند بود
به گلوی زخمی بسته به موی کودکش
آب شد مردش چرا که در جواب تشنه اش
خاک را با پشت دستش ریخت روی کودکش
طفل خود را در میان قلب بابا دفن کرد
ماند خاک کربلا در آرزوی کودکش
شاعر/ محسن حنیفی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
🔺از زبان تیر سه شعبه
قبول دارم؛ در کربلا صواب نکردم
ملامتم نکن! آغوش را جواب نکردم
همه توان خودش را گذاشت حرمله اما
خداگواه؛ به سمت علی شتاب نکردم
به زهر کام مرا تلخ کرد حرمله اما
هوای بوسه بر آن شیشه ی گلاب نکردم
هزار بار مرا سمت مشک آب فرستاد
ولی به حضرت عباس فکر آب نکردم
دو راه داشتم: اصغر... حسین... ساده بگویم
که چشم را بستم و از این دو انتخاب نکردم
به تیره بختی من تیر نیست در همه عالم
که هیچ کار برای دل رباب نکردم
شاعر/ محمد حسین ملکیان
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
دلم زبانه ی آتش، دلم خرابه ی شام
مرا به خاطر این خانه ی خراب ببخش
ببین! خرابی من از حساب بیرون است
مرا بگیر در آغوش و بی حساب ببخش
تمام عمر حواست به حال و روزم بود
تمام عمر خودم را زدم به خواب ، ببخش
اگر شکسته پر و روسیاه آمده ام
مرا به نور حسین ابن آفتاب ببخش
حسین گفتم و گفتی حسین عشق من است
مرا به عشق عزیز ابوتراب ببخش
همیشه جانب او گفتم "السلام علیک..."
مرا به لطف فراوان آن جناب ببخش
شنیده ام که تو با کودکان رفیق تری
مرا به گریه ی شش ماهه ی رباب ببخش
شاعر/ ناصر حامدی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
زخم را اینبار بر قلب پدر می خواستند
مادر بی تاب را بی تاب تر می خواستند
این هدف انگار با اهداف دیگر فرق داشت
که برایش تیر انداز قدر می خواستند
دشمن نام علی بودند... ورنه چله ها
تیرشان تک شعبه هم میشد اگر می خواستند
تیغ های ظالم بی رحم، خون می ریختند
نیزه های وحشی خونخوار، سر می خواستند
از کبوترها کبوتروار تر پرواز کرد
گرچه او را کودکی بی بال و پر می خواستند
شاعر/ رضا حاج حسینی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
شب شب اشک و تماشاست اگر بگذارند
لحظه ها با تو چه زیباست اگر بگذارند
فکر یک لحظه بدون تو شدن کابوس است
با تو هر ثانیه رؤیاست اگر بگذارند
مثل قدّش، قدمش، لحن پیمبروارش
روی فرزند تو زیباست اگر بگذارند
غنچه آخر چقدر آب مگر می خواهد؟
عمر طفل تو به دنیاست اگر بگذارند
ساقی ات رفته و ای کاش که او برگردد
مشک او حامل دریاست اگر بگذارند
آب مال خودشان، چشم همه دلواپس
خیمه ها تشنه ی سقاست اگر بگذارند
قامتش اوج قیام است قیامت کرده ست
قد سقای تو رعناست اگر بگذارند
سنگ ها در سخنت هم نفس هلهله ها
لحن قرآن تو گیراست اگر بگذارند
تشنه ای آه، و دارد لب تو می سوزد
آب مهریه ی زهراست اگر بگذارند
بر دل مضطرب و منتظر خواهر تو
یک نگاه تو تسلاست اگر بگذارند
شاعر/ سید محمدرضا شرافت
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |
#مناجات_امام_زمان عجل الله فرجه الشریف
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
به اين غبار، نگاهی كه آفتاب شود
بسوز قلبِ مرا، كز غمت مُذابّ شود
دوباره روی تو را آسمانِ جمعه نديد
كدام جمعه، جمالِ تو ماهتاب شود؟
برای آمدنت، شب به شب دعا كردم
اشاره كن به دعايم كه مستجاب شود
زمان به خاطرِ ما دير دير می گذرد
برای خاطرِ تو كاش پُر شتاب شود
امير گريه، مرا هم صحابهي خود كن
كه آسمانِ نگاهم پر از سحاب شود
نبايد اشكِ تو بر صورتِ زمين بچكد
سرشكِ چشمِ تو بايست كه گلاب شود
من آمدم كه سلامِ مرا جواب دهي
سلام می كنم و وای اگر جواب شود
اگر اجازه دهی روضه خوان شوم امشب
كه قلبِ سوخته ات بيشتر كباب شود
برای كودكِ خود آب خواست امّا حيف
همين دليل بر اين شد، حسين آب شود
بگويم از شررِ خنده های حرمله ای
كه پاسخِ شرر گريه ی رباب شود
شاعر/ محمد بیابانی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |