4_5818912071617609964.mp3
15.36M
#ترتیل_سوره_به_سوره
#سوره_یس
#استاد_منشاوی
🌸🌷🌸
🌺کانال ترتیل صفحه
به صفحه قرآن🌺
🌸🍀🌸🍀🌸
@Tartil604Quran
🍀🌸🍀🌸🍀
4_6017267108889494041.mp3
1.01M
#صفحه_206
🌷کانال ترتیل صفحه
به صفحه قرآن🌷
🌸🍀🌸🍀🌸
@Tartil604Quran
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸 برنامه ريزى درست، دارایی اندک را افزايش مى دهد؛ و برنامه ريزى نادرست، ثروت بسيار را نابود مى كند.
🆔@yasin36ir
sapp.ir/yasin36ir
eitaa.com/yasin36ir
دو چیز انسان را نابود میکند
👌مشغول بودن به گذشته
👌مشغول شدن به دیگران
✨🌹هر کس در گذشته بماند آینده را از دست میدهد!
و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد، نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست میدهد!
بهترین انتقام در زندگی این است که با توکل به خدا و تلاش، به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید.
به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد!
شاد بودن را سرمشق زندگی خود قرار دهید که بدون توکل به خدا میسر نیست.
🌷کانال (یس)🌷
🆔@yasin36ir
sapp.ir/yasin36ir
eitaa.com/yasin36ir
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
اربابی آوازه کنیزی نوجوان و زیباروی را شنید، که قدی بلند و چشمانی خمار و صدایی دلکش داشت. 20 هزار دینار قیمتش بود و هر کسی را توان پرداخت این مبلغ برای خرید آن نبود، این کنیز ماهها در خانه بود، همه میدیدند، اما کسی توان خرید او را نداشت.
ارباب به غلام خود یک گونی سکه داد و او را روانه شهر کرد تا آن کنیز ماهرخ را بخرد.
پسر ارباب به پدر گفت: «پدر میخواهم دیوانگان شهر را لیست کنم تا به آنها طعامی دهیم.»
پدر گفت: «اول مرا بنویس و دوم غلام مرا.»
پسر پرسید: «چرا پدرم؟»
گفت: «اولین دیوانه منم که به غلامی اعتماد کرده و یک گونی زر به او دادم. اگر او هم کنیز را بخرد و برای من بیاورد او هم دیوانه است، چون من بهجای او بودم، اگر پول را نمیدزدیدم، کنیز زیباروی را دزدیده و به بیابانی روان شده و تا آخر عمر با او زندگی میکردم. در این حالت هر دو دیوانهایم.»
غلام کنیز را خرید و در حال برگشت کنیز گفت: «بیا هر دو سمت بیابانی روان شویم، من دوست ندارم دیگر در بند و همخوابی اربابی باشم. به خود و من رحم کن.»
غلام گفت: «من غلامم و هیچ گنجی روی زمین ندارم، اما در دلم گنجی به نام امانتداری و صداقت است که هرگز آن را با آزادی و لذت خود عوض نمیکنم و جواب ارباب را با خیانت نمیدهم، چون اگر چنین کنم مردهام و مرده از لذت بینصیب است.»
غلام کنیز را به خانه آورده و به ارباب تسلیم کرد. ارباب چون داستان را شنید از صداقت غلام گریست و کنیز زیباروی را به او بخشید و هر دو را آزاد کرد.
🌷کانال (یس)🌷
🆔@yasin36ir
sapp.ir/yasin36ir
eitaa.com/yasin36ir
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
مردی در حال نشاط و خوشحالى خدمت امام جواد (علیه السلام) رسید.
حضرت فرمود چه خبر است که این چنین مسرور و خوشحالى؟
آن مرد عرض کرد ای فرزند رسول خدا، از پدر شما شنیدم که مى فرمود بهترین روز شادى انسان، روزى است که خداوند توفیق انجام کارهاى نیک و خیرات و احسانات به او دهد و او را در حل مشکلات برادران دینى موفق بدارد.
امروز نیازمندانى از جاهاى مختلف به من مراجعه کردند و به خواست خداوند گرفتاری هایشان حل شد و نیاز ده نفر از نیازمندان را برطرف کردم، بدین جهت چنین سرور و شادى به من دست داده است.
حضرت فرمود به جانم سوگند که شایسته است که چنین شاد و خوشحال باشى، به شرط این که اعمالت را ضایع نکرده و نیز در آینده باطل نکنى.
#بحارالانوارج٦٨ص١٥٩
🌷کانال (یس)🌷
🆔@yasin36ir
sapp.ir/yasin36ir
eitaa.com/yasin36ir
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
پنج سفارش فوق العاده زیبا
از امیر المومنین علی (ع) به مومنین:
شما را به پنج چیز سفارش می کنم
که اگر در طلب آنها متحمل رنج زیاد
شوید سزاوار است:
1⃣ جز به خدا امیدوار نباشید .
2⃣ غیر گناه خود از چیزی نترسید.
3⃣ اگر چیزی بلد نیستید از گفتن
نمیدانم خجالت نکشید.
4⃣ اگر چیزی را نمیدانید در یادگیری آن خجالت به خود راه ندهید .
5⃣ همواره صبر پیشه کنید که صبر در ایمان مانند سر در بدن است. بدنی که سر نداشته باشد خیری در آن نیست و ایمانی که صبر نداشته باشد نیز خیر ندارد.
#نهج_البلاغه_ص٤٨٢
🌷کانال (یس)🌷
🆔@yasin36ir
sapp.ir/yasin36ir
eitaa.com/yasin36ir
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
4_5884225175431413923.mp3
12.78M
〖ترتیل #جزء_10〗
🌷اسثاد #عبدالباسط
لطفانشر_دهید
🌷کانال ترتیل صفحه
به صفحه قرآن🌷
┏━☆🍃🌸🍃☆━┓
🆔@Tartil604Quran
┗━☆🍃🌸🍃☆━┛
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#خیاط_در_کوزه_افتاد
در روزگار قدیم در شهر ری خیاطی بود که دکانش سر راه گورستان بود.
وقتی کسی می مرد و او را به گورستان می بردند از جلوی دکان خیاط می گذشتند.
یک روز خیاط فکر کرد که هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت کوزه ای به دیوار آویزان کرد و یک مشت سنگ ریزه پهلوی آن گذاشت.
هر وقت از جلوی دکانش جنازه ای را به گورستان می بردند یک سنگ داخل کوزه می انداخت و آخر ماه کوزه را خالی می کرد و سنگها را می شمرد.
کم کم بقیه دوستانش این موضوع را فهمیدند و برایشان یک سرگرمی شده بود و هر وقت خیاط را می دیدند از او می پرسیدند چه خبر؟
خیاط می گفت امروز چند نفر تو کوزه افتادند.!
روزها و سالها بدین منوال گذشت تا اینکه روزی قرعه فال به نام خود خیاط افتاد و خیاط هم مرد.!
یک روز مردی که از فوت خیاط اطلاعی نداشت به دکان او رفت و مغازه را بسته یافت، از یکی از همسایگان پرسید: «خیاط کجاست؟»
همسایه به او گفت: «خیاط هم در کوزه افتاد.»
و این حرف ضرب المثل شده و وقتی کسی به یک بلائی دچار می شود که پیش از آن درباره اش حرف می زده، می گویند: «خیاط در کوزه افتاد.»
🌷کانال (یس)🌷
🆔@yasin36ir
sapp.ir/yasin36ir
eitaa.com/yasin36ir
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
🌷
💟⇦•شخصی از رسول خدا (ص) پرسید:
چه کنم بین من و بهشت مانعی نباشد؟
فرمود:
🔸خشمگین مشو
🔸چیزی از مردم مخواه
🔸آنچه برای مردم میپسندی
برای خودت هم بپسند
📚میزان الحکمه،ج۲
🌷کانال (یس)🌷
🆔@yasin36ir
sapp.ir/yasin36ir
eitaa.com/yasin36ir
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃