مردی در خواب دید در جنگلی قدم میزند که #شیر گرسنهایی به او حمله کرد و پا به فرار گذاشت. ولی هر لحظه شیر به او نزدیکتر می شد که ناگهان چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل #چاه آویزان بود.
سریع خود را به داخل چاه انداخت و از #طناب آویزان شد. ولی متوجه شد که در درون چاه ماری بزرگ دهن باز کرده و منتظر بلعیدن اوست.
مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و اژدها فکر میکرد که متوجه شد دو #موش سفید و سیاه مشغول جویدن طناب هستند.
مرد که مطمئن بود هر لحظه ممکن است موشها کار خود را تمام کرده و در دهان مار بزرگ سقوط کنند.
به دنبال راه چاره بود که مشاهده کرد در دیواره چاه لانه زنبوری است که از آن #عسل سرازیر شده،
در همان حال شروع کرد به خوردن عسل و از شیرینی عسل لذت میبرد که ناگهان از خواب پرید.
فردای آن روز نزد عالمی رفت که تعبیر خواب میکرد و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت چنین است:
شیری که دنبالت میکرد ملک الموت(عزراییل) بوده...
اژدهای انتهای چاه همان قبرت است...
طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است...
و موش سفید و سیاهی که طناب را میخوردند همان شب و روز هستند که عمر تو را میگیرند...
مرد گفت ای شیخ پس جریان عسل چیست؟
گفت: عسل همان دنیاست که از لذت و شیرینی آن مرگ و حساب و کتاب را فراموش کردهای...
حکایت ما و #دنیا هم چیزی جز این نیست.
🌷کانال (یس)🌷
🆔@yasin36ir
sapp.ir/yasin36ir
eitaa.com/yasin36ir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸