طایفهی رندان به انکار درویشی بدر آمدند و سخنان ناسزا گفتند و بزدند و برنجانیدند؛
شکایت از بیطاقتی پیش پیرِ طریقت برد که چنین حالی رفت.
گفت: ای فرزند خرقه درویشان، جامهی رضاست؛
هر که در این جامه تحملِ بیمرادی نکند ،مدعی است و خرقه بر وی حرام است.
"دریای فراوان نشود تیره به سنگ
عارف که برنجد، تُنُکآب است هنوز"
#گلستان سعدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
از تو بعید نیست جهان عاشقت شود
شیطان رانده، سجده کنان عاشقت شود
از تو بعید نیست میان دو خنده ات
تاریخ گنگی از خفقان، عاشقت شود
توران به خاک خاطره هایت بیافتد و
آرش، بدون تیر و کمان عاشقت شود
از تو بعید نیست قیامت کنی و بعد
خاکستر جهنمیان، عاشقت شود
وقتی نوازش تو شبیخون زندگیست
هر قلب مات بی ضربان، عاشقت شود
از من بعید بود ولی عاشقت شدم
از تو بعید نیست جهان عاشقت شود
#افشین_یداللهی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
الهی!✨
عظیم شأنی و همیشه مهربانی،
قدیم احسان و روشن برهانی،
هم نهانی هم عیانی
از دیده ها نهانی و جانها را عیانی،
نه به چیزی مانی تا گویم که چنانی،
آنی که خود گفتی و چنانکه خود گفتی آنی.
#خواجه_عبدالله_انصاری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیرهتن و تیزتاز
دوچشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیرهگون
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران سنگ خرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
#سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این #سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد
#شاهنامه
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مُصطفی را _صَلَّی الله عَلَیْهِ وَسَلَّمَ_
اوّل به کلّی مشغولِ خود کرد،
بعد از آن امر کرد که خَلق را دَعوت کن
و نَصیحت دِه و اصلاح کن.
مُصطفی صَلَّی الله عَلَیْهِ وَسَلَّمَ
در فغان و زاری درآمد که:
آه چه گناه کردم،
مرا از حضرت چرا میرانی؟
من خَلق را نخواهم. حق تعالی گفت:
ای محمّد...
هیچ غَم مَخور که تو را نگذارم
که به خلق مشغول شوی،
در عینِ آن مشغولی، با من باشی
و یک سَرِ موی از آنچه این ساعت با منی،
چون به خلق مشغول شوی؛
هیچ از آن، از تو کم نگردد.
در هر کاری که ورزی در عینِ وَصل باشی.
فیه ما فیه🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH