eitaa logo
تماشاگه راز
273 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالعزیز💐 بلبل عشقم و از آن گل خندان گویم سخن از آن گل خندان به سخندان گویم غزل آموز غزالانم و با نای شبان غزل خود به غزالان غزلخوان گویم شعر من شرح پریشانی زلفی است شگفت که پریشان کندم گر نه پریشان گویم ✨آنچه فرزانه به آزادی و زنهار نگفت ✨من دیوانه به زنجیر و به زندان گویم گر چه خاکسترم و مصلحتم خاموشی است آتش افروزم و شرح شب هجران گویم گله زلف تو با کوکبه شبنم اشک کو بهاری که به گوش گل و ریحان گویم شهریارا تو عجب خضر رهی چون حافظ که من تشنه هم از چشمه حیوان گویم سلام ودرود خداااا.... https://eitaa.com/TAMASHAGAH 🌼🍃
🍃بسم الله الرحمن الرحیم
معشوق به همگي خود جمال است و كمال است و جلال است همه دیده باش تا او جمال بنماید همه گوش باش تا او همه نطق بُوَد همه سوال باش که او همه اجابت است... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
در کوی خرابات کسی را که نیاز است هشیاری و مستیش همه عین نماز است اسرار خرابات به جز مست نداند هشیار چه داند که درین کوی چه راز است؟! سلاااام یاران جان،همدلان مهربان روزگارتان سبز و بهارین💐✋ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
به زیر سایه‌ زلف تو آمده‌ست دلم به غم بگوی که این خسته در پناه من است ابتهاج https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود وارهد از حد جهان بی‌حد و اندازه شود خاک سیه بر سر او کز دم تو تازه نشد یا همگی رنگ شود یا همه آوازه شود هر که شدت حلقهٔ در زود برد حقه زر خاصه که در باز کنی محرم دروازه شود آب چه دانست که او گوهر گوینده شود خاک چه دانست که او غمزه غمازه شود روی کسی سرخ نشد بی‌مدد لعل لبت بی تو اگر سرخ بود از اثر غازه شود ناقه صالح چو ز که زاد یقین گشت مرا کوه پی مژده تو اشتر جمازه شود راز نهان دار و خمش ور خمشی تلخ بود آنچ جگرسوزه بود باز جگرسازه شود غزل ۵۴۶ شمس /مولانای جان https://eitaa.com/TAMASHAGAH
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم دولت صحبت آن مونس جان ما را بس! https://eitaa.com/TAMASHAGAH
4_202349412691738996.mp3
5.31M
"هین سخن تازه بگو" غزل شماره ۵۴۶ دیوان شمس ناظری https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای روز برآ ، که ذره‌ها رقص کنند آنکس که از او چرخ و هوا رقص کنند جانها ز خوشی بی‌سر و پا رقص کنند در گوش تو گویم که کجا رقص کنند هر ذره که درهوا و در هامون است نیکو نگرش که همچو ما مفتون است هرذره اگرخوشست،اگرمحزون است سرگشته خورشید خوش بیچون است https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ترسایی شنید که در میان مسلمانان اصحاب فراست می باشند. به خانقاه شیخ ابوالعبّاس قصّاب درآمد. شیخ گفت: «بیگانه در کوی آشنایان چه کار دارد؟» ترسا بازگشت و گفت: «یکی معلوم شد.» از آنجا عزم خانقاه شیخ ابوالعبّاس نهاوندی کرد. چون به آنجا درآمد، شیخ هیچ نگفت. چهار ماه با ایشان وضو می ساخت و نماز می کرد. بعد از چهار ماه پای افزار در پای کرد که برود، شیخ فرمود که: «جوانمردی نبود که چون حقّ نان و نمک افتاد، بیگانه بیایی و بیگانه بروی!» ترسا مسلمان شد و آنجا مقام کرد و بعد از شیخ به جای شیخ بنشست. https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تو بخند ... بهار خودش می‌شکُفد . https://eitaa.com/TAMASHAGAH