شهر خالیست ز عشاق بُوَد کز طرفی
مردی از خویش برون آید و کاری بکند
#حافظ
تماشاگه راز💐
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
إن كنتَ صديقي ساعِدني
كَي أرحَلَ عَنك..
أو كُنتَ حبيبي..
ساعِدني كَي أُشفي منك
لو أنِّي أعرِفُ أنَّ الحُبَّ خطيرٌ جِدَّاً
ما أحببت
لو أنِّي أعرفُ أنَّ البَحرَ عميقٌ جِداً
ما أبحرت..
لو أنِّي أعرفُ خاتمتي
ما كنتُ بَدأت...
إشتقتُ إليكَ..
فعلِّمني أن لا أشتاق
علِّمني
كيفَ أقُصُّ جذورَ هواكَ من الأعماق
علِّمني
كيف تموتُ الدمعةُ في الأحداق
علِّمني
كيفَ يموتُ القلبُ وتنتحرُ الأشواق
إن كنت نبياً ..
خلصني من هذا السحر..
من هذا الكفر
حبك كالكفر..
فطهرني
من هذا الكفر..
إن كنتَ قويَّاً..
أخرجني من هذا اليَمّ..
فأنا لا أعرفُ فنَّ العوم
الموجُ الأزرقُ في عينيك..
يُجرجِرُني نحوَ الأعمق
وأنا ما عندي تجربةٌ
في الحب..
ولا عندي زورق..
إن كنت أعز عليك ..
فخذ بيديّ
فأنا عاشقةٌ من رأسي ..
حتى قدميّ
إني أتنفَّسُ تحتَ الماء..
إنّي أغرق..
أغرق..
اگر دوستم داري ،،،
كمكم كن تا از تو بگذرم ...!
اگر عاشقم هستي ،،،
كمك كن از درد عشقت رهايي يابم ...!
اگر مي دانستم، عشق اينقدر مخاطره آميز است ،،،
به تو دل نمي بستم ...!
اگر مي دانستم، درياي عشق اينقدر عميق است ،،،
در آن غوطه ور نميشدم ...!
اگر پايانم را مي دانستم ،،،
آغازي نداشتم ...
دلتنگ توام !
به من بياموز، دلتنگ نباشم !
بياموز
چگونه ريشه هاي عشقت را از تار و پود وجودم بركَنَم؟!
بگو
چگونه اشك، در آغوش ديده جان مي بازد؟!مرگِ دل ها و پرپر شدنِ دلتنگي ها را برايم بياموز !
اگر تو فرستاده خدايي،از اين افسون،
از اين كفر نجاتم دِه !
عشقِ تو همان، كفر است ،،،
پس از اين كفر، مُنزّهم گردان ...!
اگر قدرتش را داري ،،،
از اين دريا نجاتم دِه
چرا كه من، شنا كردن نمي دانم ...!
اموج آبي چشمانت،
از تهِ حنجره، مرا به اعماق فرا مي خواند ،
مرا كه نه عاشقي مي دانم و نه قايقي دارم ...!
اگر عزيزِ توام ،،،
دستانم را بگير ...
چرا كه من با تمام وجود عاشق توام ...!
من زير آب نفس مي كشم !
در حالِ غرق شدنم !
غرق مي شوم !
غرق !
#نزار_قباني
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
🍀🍀
یکی از مجنون پرسید :
قبله کدام سوی است؟
مجنون گفت :
اگر همچون کلوخ، ناآگاهی!
به سنگِ خانهٔ کعبه بنگر
وگرنه قبله ، رویِ لیلی است
آن یکی پرسید از مجنون مگر
کز کدامین سوی، قبلهست ای پسر؟
گفت اگر هستی کلوخی بیخبر
اینت کعبهست در سنگی نگر!
کعبهٔ عشاق مولی آمدست
آنِ مجنون رویِ لیلی آمدست
#شیخ_عطار
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
هوالعزیز💐
این حنجره این باغِ صدا را نفروشید
این پنجره این خاطرهها را نفروشید
در شهرِ شما باری اگر عشق فروشیست
هم غیرت آبادیِ ما را نفروشید
تنها، بهخدا، دلخوشی ما به دل ماست
صندوقچهی رازِ خدا را نفروشید
سرمایهی دل نیست بهجز اشک و بهجز آه
پس دستکم این آب و هوا را نفروشید
در دست خدا آینه ای جز دلِ ما نیست
آیینه شمایید، شما را نفروشید
در پیلهی پرواز به جز کرم نلولد
پروانهی پروازِ رها را نفروشید
یک عمر دویدیم و لبِ چشمه رسیدیم
این هَرولهی سعی و صفا را نفروشید
دور از نظرِ ماست اگر منزلِ این راه
این منظرهی دورنما را نفروشید
#قیصر_امین_پور
تماشاگه راز💐
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
🤍
دلم را به آسمان بردند...
گِرد همهی ملکوت
بگشت و بازآمد
گفتند: چه آوردی؟
گفت:
محبّت و رضا
که پادشاه این هردو بودند.
#شیخ_بایزید_بسطامی
#تذکرة_الاولیاء
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
سخن چه حاجت بودی؟
چون قلب گواهی میدهد
اگر دل را استغراق باشد
همه محوِ او گردند، محتاجِ زبان نباشد
آخر لیلی را که رحمانی نبود
و جسمانی و نفس بود و از آب و گل بود،
عشقِ او را آن استغراق بود که
مجنون را چنان فرو گرفته بود
و غرق گردانیده که
محتاج دیدنِ لیلی به چشم نبود
و سخن او را به آواز شنیدن محتاج نبود
که لیلی را از خود او جدا نمیدید
عشق، او را بدان حال گرداند
که خود را از او جدا نبیند
و حسهای او جمله درو غرق شوند
از چشم و سمع و شم و غیره
اگر دل حظیّ تمام یابد
همه در ذوق آن غرق شوند...
#فیه_ما_فیه
#حضرت_مولانا
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا
مرا از شرّ خودم خلاص کن ❗️
#دکتر_الهی_قمشه_ای
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
جان جانان من!
هرگاه که تو را خواندم پاسخم گفتي
هرچه از تو خواستم عنايتم فرمودی
هرگاه اطاعتت کردم، قدرداني و تشکر کردي
و هر زمان که شکرت را بر جا آوردم، بر نعمتهايم افزودی
و اينها همه چيست ...
جز نعمت تمام و کمال و احسان بيپايان تو؟
#دعای عرفه
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
«كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْني فَمَنْ دَخَلَ حِصْني اَمِنَ مِنْ عَذابي»
«بشروطها و انا من شروطها»
آمدم ای شاه، پناهم بده...!
اگر عشق
آخرین عبادت ما نیست،
پس آمدهایم اینجا
برای کدام درد بی شفا،
از دل بگوئیم و باز به خانه برگردیم؟!
#سید علی صالحی
سلام همدلان مهربان
عیدتان فرخنده باد
میلاد فرخندهی سلطان عشق
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام برشما مبارک💐✋
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
هوالعزیز💐
نظری کن اگرت خاطر درویشانست
که جمال تو ز حسن نظر ایشانست
روی ازین بندهٔ بیچارهٔ درویش متاب
زانکه سلطان جهان بندهٔ درویشانست
پند خویشان نکنم گوش که بی خویشتنم
آشنایان غمت را چه غم از خویشانست
بده آن بادهٔ نوشین که ندارم سرخویش
کانکه از خویش کند بیخبرم خویش آنست
حاصل از عمر بجز وصل نکورویان نیست
لیکن اندیشه ز تشویش بد اندیشانست
نکنم ترکش اگر زانکه به تیرم بزند
خنک آن صید که قربان جفا کیشانست
مرهمی بردل خواجو که نهد زانکه طبیب
فارغ از درد دل خستهٔ دل ریشانست
📚 #خواجوی کرمانی - غزلیات - غزل شماره ۱۶۳
۲۱ خرداد ۱۴۰۱