eitaa logo
تماشاگه راز
296 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۵ آبان ۱۴۰۱
درویشی مستجاب الدعوة در بغداد پدید آمد. حجاج یوسف را خبر کردند ، بخواندش و گفت: دعای خیری بر من کن. گفت: خدایا! جانش بستان . گفت :از بهر خدای این چه دعاست؟! گفت: این دعای خیرست تو را و جمله مسلمانان را.. ای زبردست زیر دست آزار گرم تا کی بماند این بازار؟ به چه کار آیدت جهانداری؟ مردنت به که مردم آزاری.. @TAMASHAGAH
۲۵ آبان ۱۴۰۱
۲۵ آبان ۱۴۰۱
صیّادان ، ماهی را به یک بار نمی‌کَشَند. چَنگال در حُلقوم چون رفته باشد ، پاره‌ای می‌کَشَند تا خونش می‌رود و سُست و ضعیف می‌گردد ، بازش رَها می‌کنند و همچنین بازش می‌کَشَند تا به کُلّی ضعیف می‌گردد . چَنگالِ عشق نیز چون در کامِ آدمی می‌افتد ، حق تعالی او را به تَدریج می‌کَشَد که آن قوّت‌ها و خون‌های باطل که در اوست ، پاره‌پاره از او برود . جان ، فیه ما فیه @TAMASHAGAH
۲۵ آبان ۱۴۰۱
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم وین دردِ نهان سوز نهفتن نتوانم تو گرمِ سخن گفتن و از جامِ نگاهت من مست چنانم که شنفتن نتوانم شادم به خیالِ تو چو مهتابِ شبانگاه گر دامنِ وصلِ تو گرفتن نتوانم با پرتوِ ماه آیم و چون سایه ی دیوار گامی ز سرِ کوی تو رفتن نتوانم دور از تو، منِ سوخته در دامنِ شب ها چون شمعِ سَحَر یک مژه خفتن نتوانم فریاد ز بی مهری ات ای گل که درین باغ چون غنچه ی پاییز شکفتن نتوانم ای چشمِ سخن گوی تو بشنو ز نگاهم دارم سخنی با تو وگفتن نتوانم @TAMASHAGAH
۲۵ آبان ۱۴۰۱
⭕️ حضورِ دائمی معشوق در دلِ عاشق هر جا که باشی و در هر حال که باشی، جَهد کُن تا مُحِبّ باشی و عاشق باشی. و چون مُحبّت مُلکِ تو شد، همیشه مُحِبّ باشی، در گور و در حَشر و در بهشت اِلی ما لا نِهایَة ( تا بی نهایت). چون تو گندُم کاشتی، قطعاً گندم روید و در انبار همان گندم باشد و در تَنور همان گندم باشد. مجنون خواست که پیشِ لیلی نامه‌ای نویسد. قلم در دست گرفت و این بیت گفت: خَیَالُکِ فِیْ عَیْنِیْ وَاِسْمُکِ فِیْ فَمِی وَ ذِکْرُکِ فِیْ قَلْبی اِلی اَیْنَ اَکْتُبُ؟[۱] خیالِ تو مُقیمِ چشم است و نامِ تو از زبان خالی نیست و ذِکرِ تو در صَمیم(ژرفا) جان جای دارد. پس نامه پیشِ که نویسم؟! چون تو در این مَحلّه‌ می‌گردی. قلم بشکست و کاغذ بدرّید! جان /فیه_ما_فیه [۱] خیالت در چشمم و نامت بر زبانم و ذکرت در قلبم جای دارد، پس نامه به کجا نویسم؟! @TAMASHAGAH
۲۵ آبان ۱۴۰۱
آنان که بیشتر می دانند ، بیشتر رنج میکشند. گم گشتگی در خویش و افسردگی ها بهایی‌ست که انسانها برای شناخت خویش می‌پردازند . هرچه عمیق‌تر به زندگی بنگری، به همان مقدار هم عمیق‌تر رنج می‌بری !✋ @TAMASHAGAH
۲۵ آبان ۱۴۰۱
۲۵ آبان ۱۴۰۱
چون زلف توام جانا، در عین پریشانی چون بادِ سحرگاهم، در بی سر و سامانی من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی خواهم که تو را در بر بنشانم و بنشینم تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی من چشم تو را مانم، تو اشک مرا مانی در سینۀ سوزانم مستوری و مهجوری در دیدۀ بیدارم پیدایی و پنهانی من زمزمۀ عودم تو زمزمه‌پردازی من سلسلۀ موجم تو سلسله جنبانی از آتش سودایت دارم من و دارد دل داغی که نمی‌بینی، دردی که نمی‌دانی دل با من و جان بی‌تو، نسپاری و بسپارم کام از تو و تاب از من، نستانم و بستانی ای چشم سویت، کو چشم رهی جویت؟ روی از منِ سرگردان شاید که نگردانی... 🍃 @TAMASHAGAH
۲۵ آبان ۱۴۰۱
بزرگی می‌گوید: "موقعیتی را که در آن قرار دارید . بدون شک برای شما مناسب است که در آن قرار گرفته‌اید." باید بدانید که این است که شما را در موقعیت خاصی قرار می‌دهد. بنابراین نباید آن را کنید، زیرا است برای رشد و پیشرفت شما. اگر در صدد برآیید، امکان رشد را از خود . هستی از شما می‌کند. بدون دلیل و به طور اتفاقی چیزی به شما داده نمی‌شود. هیچ چیز نیست. آنچه را که نیاز دارید به شما می‌شود. هر چیزی که در راه پیشرفت مورد نیاز است، همیشه برایتان فراهم می‌گردد. هستی چون مادری دلسوز از شما و نگهداری می‌کند. بنابراین نباشید. در عوض فرصت‌ها را بشمارید. باید از این دنیای پر کشمکش و هیاهوی دائمی بیرونی بهره . باید و شاهد رویدادهای آن باشید، و یاد بگیرید که از آنها تأثیر نپذیرید. اگر بتوانید در حین عادی زندگی، سکوت خود را حفظ کنید، هیچ چیز نمی‌تواند بر شما اثر بگذارد. و این یک پیشرفت است... @TAMASHAGAH
۲۵ آبان ۱۴۰۱
چندان دعا كن در نهان چندان بنال اندر شبان كز گنبد هفت آسمان در گوش تو آيد صدا @TAMASHAGAH
۲۵ آبان ۱۴۰۱