eitaa logo
تماشاگه راز
282 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌کنم شکر که درویش نی‌ام             خجل از ماحضر خويش نی‌ام گفت و بنشست و بخورد از آن گند            تا بياموزد از او مهمان پند  عمر در اوج فلک برده به سر              دم زده در نفس باد سحر ابر را ديده به زير پر خويش              حَيَوان را همه فرمانبر خويش  بارها آمده شادان ز سفر                      به رهش بسته فلک طاق ظفر  سينه کبک و تذرو و تيهو                 تازه و گرم شده طعمه او  اينک افتاده بر اين لاشه و گند              بايد از زاغ بياموزد پند؟ بوي گندش دل و جان تافته بود                حال بيماري دق يافته بود گيج شد، بست دمي ديده خويش              دلش از نفرت و بيزاري ريش  يادش آمد که بر آن اوج سپهر              هست پيروزي و زيبايي و مهر  فرّ و آزادي و فتح و ظفرست              نفس خرّم باد سحرست ديده بگشود و به هر سو نگريست               ديد گِردش اثري زينها نيست آنچه بود از همه سو خواري بود                وحشت و نفرت و بيزاري بود  بال بر هم زد و برجَست از جا             گفت: کاي يار ببخشاي مرا سال‌ها باش و بدين عيش بناز              تو و مردار تو و عمر دراز  من نيم در خور اين مهمانی               گند و مردار تو را ارزاني  گر بر اوج فلکم بايد مرد                   عمر در گند به سر نتوان برد شهپر شاه هوا اوج گرفت                  زاغ را ديده بر او مانده شگفت  سوی بالا شد و بالاتر شد                راست با مهر فلک همسر شد  لحظه‌‌اي چند بر اين لوح کبود              نقطه‌اي بود و سپس هيچ نبود
تماشاگه راز
می‌کنم شکر که درویش نی‌ام             خجل از ماحضر خويش نی‌ام گفت و بنشست و بخورد از آن گند        
🌱🌱 گاهی در زندگی انسانهابه اجبار یادلخواه راهی را بر می گزیند. سیاوش درزندگی راه مردانگی ووفای به عهدش را برگزید حربن یزید ریاحی راه امام حسین راه ورسم آزادگی را برگزید. جلال الدین خوارزمشاه شهادت درراه وطن را بر گزید عده ی بیشماری هم را نادرستی وناراستی را برگزیدند وبه لعنت ابدی گر فتار شدند. با خواندن شعر عقاب درمی یابیم که عقاب هم راه آزادگی وبی نیازی را بر گزیده است.. خانلری درشعر عقاب که یکی از بهترین سروده های معاصر است .. چه زییا وپر مفهوم وجذاب، انتخاب راه عقاب را به تصویر کشیده است.. 🌱🌱
هوالحی🍃 از بیرون به درون آمدم از منظر به نظّاره به ناظر نه به هیأتِ گیاهی نه به هیأتِ پروانه‌ای نه به هیأتِ سنگی نه به هیأتِ برکه‌یی من به هیأتِ «ما» زاده شدم به هیأتِ پُرشکوهِ انسان تا در بهارِ گیاه به تماشای رنگین‌کمانِ پروانه بنشینم غرورِ کوه را دریابم و هیبتِ دریا را بشنوم تا شریطه‌ی خود را بشناسم و جهان را به قدرِ همت و فرصتِ خویش معنا دهم که کارستانی از این‌دست از توانِ درخت و پرنده و صخره و آبشار بیرون است. @TAMASHAGAH
معيار شناخت حقّ إنّ الحقَّ لا يُعرَفُ بالرِّجالِ، اعْرِفِ الحقَّ تَعرِفْ أهلَهُ . عليه‌السلام : حقّ به شخصيت‌ها شناخته نمى‌شود ؛ خودِ حقّ را بشناس تا پيروان آن را بشناسی. مجمع البيان: 1/211 روضة الواعظين: 39 @TAMASHAGAH
تا کجا….. من نه خود می‌روم، او مرا می‌کشد.. کاو سرگشته را کهربا می کشد  چون گریبان ز چنگش رها می کنم  دامنم را به قهر از قفا می کشد  دست و پا می زنم می رباید سرم  سر رها می کنم دست و پا می کشد  گفتم این عشق اگر واگذارد مرا  گفت اگر واگذارم وفا می کشد… شعر : @TAMASHAGAH
چندان که گفتم غم با طبیبان درمان نکردند مسکین غریبان آن گل که هر دم در دست بادیست گو شرم بادش از عندلیبان یا رب امان ده تا بازبیند چشم محبان روی حبیبان درج محبت بر مهر خود نیست یا رب مبادا کام رقیبان ای منعم آخر بر خوان جودت تا چند باشیم از بی نصیبان نگشتی شیدای گیتی گر می‌شنیدی پند ادیبان @TAMASHAGAH
مائیم که گَه نهان و گَه پیدائیم گَه مؤمن و گَه یهود و گَه ترسائیم تا این دلِ ما قالب هر دل گردد هر روز به صورتی بُرون می‌آئیم مولانا» @TAMASHAGAH
4_5841476159048521357.mp3
17.02M
«در عاشقی پیچیده ام» شعر: مولانای جان @TAMASHAGAH
وَ هُوَ مَعَكُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡۚ «و او با شماست ، هرجا كه باشيد» (حدید/۴)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان جانان من ! هر چی از من می بینی به گونه ای تظاهر و وانموده، من انقدرا هم محکم نیستما؛ در تنگناهای زندگی ، مرا که دربرمی گیری قدم هایم را استوارتر برمی دارم و با نگاه مهربانت ،بی هیچ خستگی به پیش می روم. ای جان ! این همه سر و صدا به اعتبارنگاه مهربان توست همه را می دانم! حضورت را سپاسگزارم عشق جان سپاسگزارم 🙏 @TAMASHAGAH
عمر پروازم به جست‌وجوی بال‌ و پَر گذشت شمس تبريزى مى گفت: از وحدت خدا تو را چه حاصل؟ تو خود ششصد هزار تکه اى و هر تکه اى به گوشه اى افتاده. @TAMASHAGAH
هوالعزیز🌱 صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست به جان او که به شکرانه جان برافشانم اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار برای دیده بیاور غباری از در دوست من گدا و تمنای وصل او هیهات مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست دل صنوبریم همچو بید لرزان است ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد چو هست مسکین غلام و چاکر دوست @TAMASHAGAH