دل را طلب کن ...❤️
که مقصود از حج ، حج دل است ...
میدانم که می پرسی دل کجاست؟
و من پاسخ میدهم ...
دل آنجاست که درباره اش فرمود :
" دلِ مومن؛
میان دو انگشت از انگشتان خداوند رحمان است."
📘تمهیدات
💠 عین القضات همدانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
باران محبت🍃
حق تعالی چون اصناف موجودات میآفرید، وسایط گوناگون در هر مقام بر کار کرد.
چون کار به خلقت آدم رسید، گفت "اِنّی خالِقُ بَشَراَ مِن طین"
خانه آب و گل آدم من میسازم. جمعی را مُشتبه شد گفتند: "نه همه تو ساخته ای؟"
☄☄
خداوند زمانی که انواعِ موجودات را میآفرید، در ساختنِ هر چیز از واسطه و وسیله ای استفاده کرد. وقتی نوبت به آفرینش انسان رسید، فرمود من بشری از گل میآفرینم.
آب وگل (جسم) انسان را بدون واسطه خلق میکنم. گروهی به اشتباه افتادند و گفتند: مگر همه موجودات را تو نیافریده ای؟!
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
گفت: اینجا اختصاصی دیگر هست که این را به خودی خود میسازم بی واسطه، که در او گنج معرفت تعبیه خواهم کرد.
☄☄
:گفت: این جا ویژگی و امتیاز دیگری دارد. من به تنهایی آن را میسازم؛ زیرا در آن گنجِ شناخت ،جاسازی خواهم کرد..
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
پس جبرئیل را بفرمود که برو از روی زمین یک مشت خاک بردار و بیاور. جبرئیل-علیه السلام- برفت؛ خواست که یک مشت خاک بردارد. خاک جبرئیل را گفت: ای جبرئیل چه میکنی؟گفت: تو را به حضرت میبرم که از تو خلیفتی میآفریند.
☄☄
پس خداوند به جبرئیل فرمان داد: که برو از روی زمین یک مشت خاک بردار و بیار.
جبرئیل (ع) رفت و خواست که یک مشت خاک از زمین بردارد.
خاک به جبرئیل گفت: ای جبرئیل چه کار میکنی؟
– جبرئیل گفت: تو را به بارگاه خداوند میبرم که از تو جانشین میآفرینند.
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
خاک سوگند برداد به عزّت و ذوالجلالی حق مرا مبر که من طاقت قرب ندارم و تاب آن نیارم. من نهایت بعد اختیار کردم که قرب را خطر بسیار است.
☄☄
خاک جبرییل را قسم داد و گفت به عزّت و بزرگواریِ خداوند تو را سوگند می دهم که مرا همراه خود نبر؛ زیرا من توان نزدیکی به خداوند را ندارم و آن را تحمّل نمیکنم.
من نهایتِ دوری را برگزیدم زیرا در نزدیکی، خطرهای بسیار
بسیاری هست...
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
جبرئیل چون ذکر سوگند شنید به حضرت بازگشت. گفت خداوندا، تو داناتری خاک تن درنمیدهد. میکائیل را بفرمود تو برو او برفت. هم چنین سوگند برداد. اسرافیل را فرمود تو برو او برفت هم چنین سوگند برداد برگشت.
☄☄
جبرئیل هنگامی که ذکر سوگند را شنید به بارگاه خداوند بازگشت. گفت خداوندا، تو داناتری.
خاک نمیپذیرد.
به میکائیل فرمود: تو برو .او رفت. همچنین خاک میکائیل را سوگند داد.
خداوند به اسرافیل فرمود: تو برو؛ او رفت خاک اسرافیل را هم سوگند داد .
اسرافیل برگشت.
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
حق- تعالی-عزرائیل را بفرمود برو اگر به طوع و رغبت نیاید به اکراه و اجبار برگیر و بیاور...
☄☄
خداوند به عزرائیل دستور داد که: برو ،اگر خاک به میل و رغبت نیامد او را به زور و اجبار بیاور...
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
عزرائیل بیامد و به قهر یک قبضه خاک از روی جمله زمین برگرفت.
آن خاک را میان مکه و طائف فرو کرد. عشق حالی دو اسبه میآمد..
☄☄
عزرائیل آمد و به زور و غلبه یک مشت خاک را از تمامی زمین برداشت؛ سپس آن را در زمینی میان مکه و طائف ، فرو ریخت. عشق تند و سریع میآمد.
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
جملگی ملایکه را در آن حالت انگشت تعجّب در دندان تحیّر بماند که آیا این چه سرّ است که خاک ذلیل را به حضرت عزّت به چندین اعزاز میخوانند و خاک در کمال مذلّت و خواری، با حضرت عزّت و کبریایی، چندین ناز میکند و با این همه، حضرت غنا دیگری را به جای او نخواند و این سر با دیگری در میان ننهاد....
☄☄
همگی فرشتگان ، از کار خداوند در شگفت ماندند که این چه رازی است که خاک فرومایه را به بارگاه خداوندی، با چندین بزرگداشت و احترام صدا میکنند و خاک در کمالِ فرومایگی و پَستی، در برابرِ خداوند، این چنین ناز میکند و با این همه، خداوندِ بی نیاز ،دیگری را به جای او صدا نمیکند و این راز را برای دیگری مطرح نمی کند...
مرصاد العباد من المبدا الی المعاد، نجم الدین رازی (معروف به دایه)
ادامه دارد....
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍀🍀🍀
وجودم سه نیمه است، نیمی در بیرون، نیمی در درون نیمی در آسمان
در بیرون اسیر نیاز جسم ، در درون همدم جانان، در آسمان پیوستگی
🍀🍀🍀
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واجب الوجود خدای عالم است
و ممکن الوجود عالمِ خداست
خود را و افعال خود را
بشناس
تا خدای و افعال خدای را بشناسی.
#عزیزالدین نسفی
انسان کامل
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
با وصل بگو که: عاشقان رااز دست فراق وارهاند
بیچاره دلم که کشتهٔ توست دور از رخ تو نمیتواند
بویی به نسیم کوی خود ده تا صبحدمی به دل رساند
کاین مرده به بوت زنده گردد وز عشق رُخت کفن دراند
#فخرالدین_عراقی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
در آن مقام که خوبان به غمزه تیغ زنند
عجب مدار سری اوفتاده در پایی
حضرت حافظ
ناظم الاولیا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بِخواه ای دل، چه میخواهی؟
عَطا نقد است و شَهْ حاضر
که آن مَهْ رو نفرماید
که رو تا سالِ آینده
به جانِ شَهْ که نشنیدم
زِنقدش وَعدهٔ فردا
شنیدی نورِ رُخ نَسیه
ز قرصِ ماهِ تابنده؟
#غزل_مولانا
✨🍃✨🍃✨
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
در عشق توام نصیحت و پند چه سود؟
زهراب چشیدهام مرا قند چه سود؟
گویند مرا که بند بر پاش نهید
دیوانه دلست پای در بند چه سود؟
#رباعی_مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🌼
اسْتُنِ این عالَم ای جان غَفْلَت است
هوشیاری این جهان را آفَت است
🍃🍃🍃🍃
در اینجا غفلت به معنای نادانی نیست بلکه به معنای بی اطلاعی از اتفاقات آینده و نداشتن بسیاری از دانش هاست.
اینکه انسان از آینده و اتفاقات آن بی خبر است. و به خیلی از علوم دست پیدا نکرده در حکم ستونی برای این جهان است..
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃🌼🍃🌼
دو کس کُشتی میگیرند یا نبردی میکنند.
از آن دو کس، هر که مغلوب و شکسته شد، حق با اوست، نه با آن غالب!
زیرا که أنَا عِندَ المُنکَسِرَة.
#مقالات_شمس ✨
در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس
بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است
#حضرت_حافظ🔆
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تماشاگه راز
✨🍃🍂🌺🍃🍂🍀🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺
برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز
بر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز
روز اول رفت دینم در سر زلفین تو
تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز
ساقیا یک جرعهای زان آب آتشگون که من
در میان پختگان عشق او خامم هنوز
نام من رفتهست روزی بر لب جانان به سهو
اهل دل را بوی جان میآید از نامم هنوز
در ازل دادهست ما را ساقی لعل لبت
جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز
ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان
جان به غمهایش سپردم نیست آرامم هنوز
در قلم آورد #حافظ قصه لعل لبش
آب حیوان میرود هر دم ز اقلامم هنوز
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
شبی ز شربت وصلش دهان کنی شیرین
چو تلخ کام شوی روزی از مرارت عشق
#سیف_فرغانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزیز من ...!
اگر سرخی روی معشوقان نداری
زردی روی عاشقان باید که بیاری،
اگر جمال یوسف نداری درد یعقوبی باید که بیاری،
اگر عجز مطیعان نداری نالۀ درماندگان باید که بیاری.
ما صوت احب الی الله من صوت عبد هفان.
هیچ آوازی نیست عزیزتر
به درگاه خدای تعالی از آواز بنده عاصی
که از سر درماندگی و بیچارگی و مفلسی بنالد و گوید :
خداوندا بد کردم و ظلم بر خود کردم،
از حضرت عزت ندا آید :
عبدی انگار خود نکردی،
ادعونی استجب لکم
مرا بخوانید تا اجابت کنم...
#سعدی
#مجالس_پنجگانه
#مجلس_پنجم
https://eitaa.com/TAMASHAGAH