عارفانى که از این رشته، سَرى یافتهاند
بىخبر گشته ز خود تا خبرى یافتهاند
سالها مرکز پرگار حوادث شدهاند
تا از این دایرهها پا و سرى یافتهاند
بار برداشتهاند از دل مردم، عُمرى
تا ز احسان بهاران ثمرى یافتهاند
سالها غوطه چو شب، در دل ظلمت زدهاند
تا ز چاک جگر خود سحرى یافتهاند
بستهاند از دو جهان چشم هوس، چون یعقوب
تا ز پیراهن یوسف نظرى یافتهاند
همچو پروانه در این بزم، ز سوز دل خویش
بارها سوخته، تا بال و پرى یافتهاند🦋🔥
#صائب از گریۀ مستانه مکن قطع نظر
که زِ هر قطرۀ اشکى گهرى یافتهاند
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
داوود نبی را وحی آمد که ای داوود...
خانه ای را برای من پاکیزه کن تا بدان خانه آیم.
داوود گفت: بار خدایا کدام جا و
چه خانه ای گنجایش تو را دارد،
که عظمت و جلال تو را شاید؟
ندا آمد: « آن دل بنده ی مومن من است. »
گفت: خداوندا...! چگونه آن را پاکیزه کنم و پاک گردانم
پاسخ شنید: #عشق در او زن
تا هرچه به ما نسبت ندارد سوخته گردد.
آنگاه با جاروب حسرت، جاروب کن
تا اگر چیزی مانده باشد پاک بروبد.
ای داوود ...
از آن پس اگر سرگشته ای بینی در راهِ طلبِ ما،
آنجا را نشانش ده که بارگاه قدس ما آنجاست.
#کشف_الاسرار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار
که شد نامور لؤلؤ شاهوار
بلندی از آن یافت کاو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
تواضع کند هوشمند گزین
نهد شاخ پر میوه سر بر زمین
🌹بوستان سعدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تماشاگه راز
💫💫💫💫💫 🔽اصطلاحات عرفانی ( 2 ) 🔸 حضور: مقام وحدت را گویند. 🔸 حیات: عبارت است از تجلی و تنور نفس به ا
💫💫💫💫💫
🔽اصطلاحات عرفانی ( 3 )
🔸 آب حیات:
کنایت از چشمه عشق و محبت که هر که از آن بچشد هرگز معدوم و فانی نگردد و نیز اشارت به دهن معشوق می کنند.
🔸 آب حیوان:
تابش انوار و تجلیات الهی است.
🔸 آتشکده:
دیر مغان و آتشکده عبارتند از عالم عشق و عشق حق تعالی نیز دایم است ، چنانکه آن را زوال نیست.
🔸 آدم:
خلیفه خداست و روح عالم آدم است و آنچه بر خدا اطلاق کرده می شود رواست اطلاق او بر خلیفهء او.
🔸 آزاد:
کسی است که طمع او را بنده نکرده است.
🔸 آزادی:
مقام حیرت را گویند.
🔸 امام:
انسان کامل را اسامی بسیار است ، انسان کامل را شیخ و پیشوا و... امام و قطب... گویند.
🔸 اول:
نام خدای تعالی است و اول پیدا کنندهء وجود و آخر فنا کنندهء وجود و نیز اول همیشه بود و آخر همیشه باشد.
🔸 باده:
عشق را گویند ، وقتی که ضعیف باشد...
🔸 بت:
مقصود و مطلوب را گویند.
🔸 بحر:
مقام ذات و صفات بی نهایت حق است....
🔸 بقا:
عبارت است از بدایت سیر فی الله.
🔸 بوسه:
استعداد قبول کیفیت کلام را گویند...
🔸 بی خودی:
حالت سکر و جذبه است که سالک را باشد. و مرحله فنا را نیز گویند.
🔸 پرده:
مانعی را گویند که عاشق را از معشوق باز دارد.
🔸 پریشانی:
عالم تفرقه است.
🔸 پیاله:
کنایت از محبوب است و گویند هر ذره از ذرات موجود ، پیاله است که از آن مرد عارف شراب معرفت می خورد.
🔸 پیر:
دوستی حق تعالی را وقتی که طلب به حد تمام بود ، از آن جهت که مستحق دوستی اوست از جمیع وجوه.
🔸 تر دامن:
آنکه از دریای بیکران توحید قطره ای چشیده و دامنی تر کرده باشد.
🔸 جام جهان نما:
انسان کامل را جام جهان نما گویند.
🔸 جذبه:
عبارت است از نزدیک گردانیدن حق مر بنده را به محض عنایت ازلیت...
🔸 جفا:
پوشانیدن دل سالک را گویند ، از معارف و مشاهدات.
🔸 جلوه:
انوار الهی را گویندکه بر دل سالک عارف ، ساطع گردد و او را واله و شیدا کند و عالم و آدم همه جلوات انوار حق تعالی می باشد.
🔸 چشمه:
منبع فیض الهی و عالم و نیز قلب عارف واصل.
🔸 چشمه حیوان:
منبع و اساس معرفت است که معرفت حق باشد.
🔸 حجاب:
مانعی را گویند که عاشق را از معشوق باز دارد به نوعی از انواع ، از جهت عاشق.
🔸 حریف:
به معنای هم شان و هم مقاله و هم پیاله و معاشر آمده است.
🔸 حرم:
مراد مقام بیرنگی و بی خودی است.
🌹عراقی_نامه
_فصل ششم اصطلاحات عرفانی
(با اندکی تلخیص)
تالیف: دکتر سیدحمید طبیبیان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
اگر چه
این معانی در عبارت
همچو آب در کوزه است،
بی واسطهٔ کوزه
من آب نیابم.
🌹شمس تبریزی
مقالات
https://eitaa.com/TAMASHAGAH