تماشاگه راز
ای صورت روحانی امروز چه آوردی آورد نمیدانم دانم که مرا بردی ای گلشن نیکویی امروز چه خوش بویی بر شا
مگذار که غصه در میانت گیرد
یا وسوسههای این جهانت گیرد
رو شربت عشق در دهان نه شب و روز
زان پیش که حکم حق دهانت گیرد
حضرت مولانا
🍃🍃🍃🍃
تماشاگه راز
صبحی مبارکست
نظر بر جمال دوست
#حضرت_سعدی
"نمایی از قله دماوند - دشت آزو - مازندران"
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
چشم فرو بسته اگر وا کنی
در تو بود، هر چه تمنا کنی
عافیت از غیر، نصیب تو نیست
غیر تو ای خسته، طبیب تو نیست
#رهی_معیری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تماشاگه راز
چشم فرو بسته اگر وا کنی در تو بود، هر چه تمنا کنی عافیت از غیر، نصیب تو نیست غیر تو ای خسته، طبیب ت
خودبینی و خودخواهی و خودکامگیِ نفس
جان را چو روان کرده زمینگیر و دگر هیچ...
گفت که با بال و پری
من پر و بالت ندهم
در هوس بال و پرش
بیپر و پرکنده شدم
#حضرت_مولانا✨
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تماشاگه راز
گفت که با بال و پری من پر و بالت ندهم در هوس بال و پرش بیپر و پرکنده شدم #حضرت_مولانا✨ https:/
در هوس خیال تو همچو خیال گشته ام…
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 بوی پیرهن تو ...🌹
#عرفان_طهماسبی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
♥️🕊
بزرگان عرب پدر قیس مجنون را گفتند که:
مجنون را به مکه بَرد و طواف دهد
و از خدا خواهد که وی را از ابتلای آتش عافیت دهد.
پدر چنان کرد و هنگامی که به منا بودند،
ناگهان زنی خواهر خویش لیلی نام را با فریاد خواند
مجنون چنان بیهوش افتاد که پدر پنداشت مرده است.
اما ساعتی بعد که بهوش آمد، چنین خواند:
او بی آن که داند شوق دل ما را برانگیخت،
و با این نام پرنده ای را که
گویی در دل من بود،
به پرواز درآورد
#کشکول_شیخ_بهایی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
♥️
محبوب من
شما، تجلی عشقی
_در ثانیه ثانیههای زمان
در لحظه لحظهی عمر
و در سلول به سلول تنِ من_
هر وقت هر جا
سخنی از عشق به میان می آید
من ناخودآگاه یاد شما میافتم
عنصر وجودی شما حتما از عشق است
و عشق
بنیادی ترین عنصر این دنیای بینهایت است..
#علی_سید_صالحی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو
هر قبلهای که بینی بهتر ز خودپرستی
با ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش
بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی
در مذهب طریقت خامی نشان کفر است
آری طریق دولت چالاکی است و چستی
💥تا فضل و عقل بینی بیمعرفت نشینی
💥یک نکتهات بگویم خود را مبین که رستی
در آستان جانان از آسمان میندیش
کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی
خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد
سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی
صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز
ای کوته آستینان تا کی درازدستی
حافظ غزلیات
https://eitaa.com/TAMASHAGAH