ParsalipGhalbaye Sangi.mp3
زمان:
حجم:
4.4M
هر دومون یه دنده تقصیر من نبود
پس چرا اینقد زود داستانمون تموم
داره میشه ازهم براچی جادمون
وقتی که میرفتی داد نزدم بمون
تو ام رفتی ازم دور شدی
توی تاریکی دردات کور شدی ..
˖ ۫ سرشار از تهی ۫ ˖
یک بار نشستم به تو چیزی بنویسم دیدم که به جز شِکوهی بسیار ندارم !
چگونه از نگاهِ تو ، بدونِ آه بگذرم؟
مرا چگونه یافتی؟ من از تو مبتلاترم !
به هیچکس نمیدهم حالِ خرابِ خویش را
ولی غمِ فراق را به جانِ خویش میخرم
قبول کن کنارِ تو ، به آسمان رسیدهام
که هرچه سنگ میزنی زِ بامِ تو نمیپرم
اگرچه بیوفایی و جنون به انتخاب نیست
دلِ خرابِ خویش را، جای دگر نمیبرم
به آب طعنه میزند زلالیِ نگاهِ تو
به دل مگیر گریه را، من از خودم مکدرم
چقدر واژه ساختم که موجِ زلفِ دوست را
مگر به جبرِ قافیه به نظم دربیاورم
˖ ۫ سرشار از تهی ۫ ˖
امیر ِمؤمنان میگن که : تا سخن را به زبان نياورده اى ، سخن در بند توست . همين كه آن را به زبان آورد
مجدد امیر مؤمنان :
زبان عاقل در پسِ قلب او، و دل نادان پشت زبان اوست .