🌷🕊🍃
✍ برشی از وصیت نامه
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🌷
خداوندا! تو را سپاس که در زمانی اجازهی ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سـرباز رکاب او شوم.
#روز وعاقبتتونشهدایی 🕊
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌷#دختر_شینا
#قسمت98
✅ فصل هجدهم
💥 صمد چایش را برداشت. بدون اینکه شیرین کند، سر کشید و گفت: « قدم! مانده بودم توی دو راهی. نمیدانستم باید چهکار کنم. آخرش تصمیمم را گرفتم و گفتم من فقط یک نفرتان را میتوانم ببرم. خودتان بگویید کدامتان را ببرم. اینبار دوباره هر دو اصرار کردند.
💥 رفتم صورت ستار را بوسیدم. گفتم خداحافظ برادر، مرا ببخش. گفته بودم نیا. با آن حالش گفت مواظب دخترهایم باش. گفتم چیزی نمیخواهی؟! گفت تشنهام. قمقمهام را درآوردم به او آب بدهم. قمقمه خالی بود؛ خالیخالی. »
صمد این را که گفت، استکان چایش را توی سفره گذاشت و گفت: « قدمجان! بعد از من اینها را برای پدرم بگو. میدانم الان طاقت شنیدنش را ندارد، اما باید واقعیت را بداند. »
گفتم: « پس ستار اینطور شهید شد؟! »
گفت: « نه... داشتم با او خداحافظی میکردم، صورتش را بوسیدم که عراقیها جلوی سنگر رسیدند و ما را به رگبار بستند. همان وقت بود که تیر خوردم و کتفم مجروح شد. توی سنگر، سوراخی بود. خودم را از آنجا بیرون انداختم و زدم به آب. بچهها میگویند خیراللّه درویشی همان وقت اسیر شده و عراقیها ستار را به رگبار بستند و با لب تشنه به شهادت رساندند. »
💥 بعد بلند شد و ایستاد. گفتم: « بیا صبحانهات را بخور. »
گفت: « میل ندارم. بعد از شهادتم، اینها را موبهمو برای پدر و مادرم تعرف کن. از آنها حلالیت بخواه، اگر برای نجات پسرشان کوتاهی کردم. »
بعد رو به خدیجه و معصومه کرد و گفت: « باباجان! بلند شوید، برویم مدرسه. »
🔰ادامه دارد...
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌷#دختر_شینا
#قسمت99
✅ فصل هجدهم
💥 همینکه صمد بچهها را برد، پدرش از حمام بیرون آمد تا صبحانهاش را بخورد و آماده شود.
صمد برگشت. گفتم: « اگر میخواهی بروی، تا بچهها خواباند برو. الان بچهها بلند میشوند و بهانه میگیرند. »
صمد مشغول بستن ساکش بود که مهدی بیدار شد، بعد هم سمیه و زهرا. صمد کمی با بچهها بازی کرد. بعد خداحافظی کرد. اما مهدی پشت سرش دوید. آنقدر به در زد و گریه کرد که صمد دوباره برگشت. مهدی را بوسید. بردش آن اتاق، اسباببازیهایش را ریخت جلویش. همینکه سرگرم شد، بلند شد که برود. این بار سمیه بهانه کرد و دنبالش دوید.
💥 پدرشوهرم توی کوچه بود. صمد گفت: « برو بابا را صدا کن، بیاید تو. »
پدرشوهرم آمد و روی پلهها نشست. حوصلهاش سر رفته بود. کلافه بود. هی غر میزد و صمد را صدا میکرد.
صمد چهارپایهای آورد. گفت: « کم مانده بود یادم برود. قدم! چند تا پتو بیاور بزنم پشت این پنجرهها. دیشب خیلی سرد بود. برای رعایت خاموشی و وضعیت قرمز هم خوب است. »
💥 سمیه و زهرا و مهدی سرگرم بازی شده بودند. انگار خیالشان راحت شده بود بابایشان دیگر نمیرود. صمد، طوری که بچهها نفهمند، به بهانهی بردن چهارپایه به زیر راهپله، خداحافظی کرد و رفت. چند دقیقه بعد دوباره صدای در آمد. با خودم فکر کردم این صمد امروز چهاش شده.
در را که باز کردم، دیدم پشت در است. پرسیدم: « چی شده؟! »
گفت: « دستهکلیدم را جا گذاشتم. »
رفتم برایش آوردم. توی راهپله یک لحظه تنها ماندیم. صورتش را جلو آورد و پیشانیام را بوسید و گفت: « قدم! حلالم کن. این چند سال جز زحمت چیزی برایت نداشتم. »
تا آمدم چیزی بگویم، دیدم رفته. نشستم روی پلهها و رفتم توی فکر.
🔰ادامه دارد...
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌤 چگونه از امام مهربان ما یاد میفرمودند ...
#تذکر
#پیشنهاد_دانلود
استاد اوجی شیرازی
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
@Tobeh_Channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب سخنرانیی!؟ این بزرگوار کیه؟ چه نفس گرمی داره! ماشاءالله.این حرفها را باید روزی یکبار شنید. حتما تا آخر باید شنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌤 چگونه از امام مهربان ما یاد میفرمودند ...
#تذکر
#پیشنهاد_دانلود
استاد اوجی شیرازی
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
#پرسشوپاسخ
🔴 موضوع: مقابله با یمانی
⭕️ سوال کاربر:
اینکه در روایات گفتن کسی که از پرچم یمانی پیروی نکنه اهل آتشه یعنی چی⁉️
🟢 پاسخ:
در هیچ روایتی نیامده که هرکس از یمانی پیروی نکند اهل آتش است؛ آن چیزی که تنها در یک روایت به امام باقر علیه السلام نسبت داده شده نهی از سرپیچی کردن از یمانی نیست؛ بلکه نهی از شوریدن و مقابله با یمانی است. یعنی با او مقابله نکنید! علیه او اقدام نکنید! همین.
🌕 امام باقر علیه السلام فرمودند:
وقتی يمانى خروج كرد بر هيچ مسلمانی حلال نیست بر ضدّ او بشورد و با او مقابله کند؛ که هر کس این کار را بکند او از اهل آتش است؛ (نه اینکه هر کس از یمانی اطاعت نکند جهنمی باشد.)
...وَ إِذَا خَرَجَ الْيَمَانِيُّ ...وَ لَا يَحِلُ لِمُسْلِمٍ أَنْ يَلْتَوِيَ عَلَيْهِ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ.
📗الغيبة(للنعمانی)، ب ۱۶، ح ۱۳
امّا دلیل نهی از جنگ و مقابله با یمانی از این قرار است که: در عصر ظهور، یکی از دشمنان امام مهدی علیه السلام سفیانی است؛ و سفیانی علاوه بر حضرت مهدی با جنبشهایی هم درگیر میشود؛ یکی از جنبشهایی که به تقابل با سفیانی برمیخیزد یمانی است. که از یمن به مصاف لشکر سفیانی در عراق میرود؛ و در روایتی یمانی در هم شکننده چشمهای سفیانی معرفی شده که تعبیری از شکست دادن اوست. واضح است که تقابل با یمانی و سدّ راه او شدن به معنایی، تقابل با وارد شدن ضربه بر پیکر سفیانی و کُند کردن سرعت تضعیف و نابودی آن جریان پلید است؛ بنابراین نبایستی سدّ راه او شد تا ضربات خودش را وارد کند.
و ضمنا فرقه مدعی یمانی، روایت فوق را عمداً و با حیله اینگونه ترجمه کردهاند: که هر کس از یمانی سرپیچی کند، از اهل آتش است.(تا ازین طریق و بر اساس تک روایت، عصمت یمانی را اثبات کنند) و گفتهاند که چون سرپیچی از یمانی جایز نیست، پس وی صاحب ولایت خداوند است و امام است و... به هر حال یمانی صرفاً یکی از علائم ظهور هست. نه حجّت خداست نه واجب الاطاعه‼️
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
نماز دهه ی اول ذی الحجه از امشب شروع میشه از فیض این نماز بی بهره نباشید ان شاءالله
بخوانیم تا با ثواب حاجیان شریک باشیم
التماس دعای فرج
#ذی_الحجه
#نماز_دهه_اول_ذی_الحجه
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
*قرار شبانه با مولای غریبمان💚*
*بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد...*
*دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد...*
*💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠*
*🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸*
*⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜*
*ترجمه:*
*خدايا گرفتارى بزرگ شد، و پوشيده بر ملا گشت، و پرده كنار رفت، و اميد بريده گشت، و زمين تنگ شد، و خيرات آسمان دريغ شد و پشتيبان تويى، و شكايت تنها به جانب تو است، در سختى و آسانی تنها بر تو اعتماد است، خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست آن صاحبان فرمانى كه اطاعتشان را بر ما فرض نمودى، و به اين سبب مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق ايشان به ما گشايش ده، گشايشى زود و نزديك همچون چشم بر هم نهادن يا زودتر، اى محمّد و اى على، اى على و اى محمّد، مرا كفايت كنيد، كه تنها شما كفايت کنندگان منيد، و ياریم دهيد كه تنها شما ياری كنندگان منيد، اى مولاى ما اى صاحب زمان، فريادرس، فريادرس، فريادرس، مرا درياب، مرا درياب، مرا درياب، اكنون، اكنون، اكنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب، اى مهربانترين مهربانان به حق محمّد و خاندان پاك او.*
*💠دعــای ســـلامتی*
*امــام زمــــان(عج)💠*
*⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜*
*⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️*
@Tobeh_Channel
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
. 👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی)
@taghvimehamsaran
✴️ شنبه 👈19 خرداد / جوزا 1403
👈1 ذی الحجه 1445👈8 ژوین 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌺 تولد حضرت ابراهیم علیه السلام .
🔘 عزل ابوبکر از تبلیغ سوره برائت .
🌹روز عقد ازدواج امیر المومنین
و فاطمه زهرا علیهما السلام " 2 هجری "
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصا برای امور زیر:
✅ازدواج عقد و عروسی و خواستگاری.
✅مسافرت.
✅خرید و فروش.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅خرید وسیله ی سواری.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅و دیدارهای سیاسی و اجتماعی خوب است.
✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران "را در تلگرام یا ایتا و سروش جستجو کنید و به ما بپیوندید.
💠 به کانال ما در موضوع حرز امام جواد علیه السلام و ادعیه همراه بپیوندید. مناسبترین قیمت و مطمئن.👇
@Herz_adiye_hamrah
🚘مسافرت: مسافرت خوب است.
👶 مناسب زایمان و نوزاد مبارک و روزی دار است.
💑مباشرت امشب: شب یکشنبه مباشرت منعی ندارد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️خرید و فروش.
✳️انجام معاملات ملکی.
✳️بذر افشانی و کاشت.
✳️کندن چاه و کانال.
✳️مسهل خوردن.
✳️و استحمام نیک است.
🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است.
🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
@taghvimehamsaran
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث کوتاهی عمر می شود.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، برای رگ ها ضرر دارد.
😴😴 تعبیر خواب :
خواب و رویایی که امشب. (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در ایه ی 2 سوره مبارکه "بقره" است.
الم ذالک الکتاب لاریب فیه...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده بر چیزی اطلاع یابد که قبلا نمی دانست و یا خبری در قالب نامه یا حکمی به وی برسد که باعث خوشحالی وی گردد
کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۶
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
@taghvimehamsaran
📚 منبع مطالب:
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
انتشارات حسنین قم تلفن.
09032516300
02537747297
09123532816
📛📛📛📛📛📛📛📛
ارسال و انتقال این پست بدون ادرس و لینک گروه شرعا حرام است.
📛📛📛📛📛📛📛📛
@taghvimehamsaran
تماس با ادمین ایتا👇کانال تقویم همسران در ایتا و سروش و تلگرام.
👇ادمین...👇
@tl_09123532816
https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌹حلول ماه ذی الحجه وفرارسیدن سالروز ازدواج آسمانی حضرت علی(ع)وحضرت فاطمه زهرا(س)را،که پاکترین، زلال ترین،شادترین و مقدس ترین پیوند عالم هستی است، بر همه عاشقان و ارادتمندان مولا اميرالمؤمنين(علیهالسّلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
اعمال دهه اول ذی الحجه + فضیلت و دعا ایام معلومات و هشتم و نهم ذی الحجه
ده روز اول ذی الحجه یا ایام معلومات دارای فضیلت فراوانی است که روزه، دعا و اعمال مختلفی برای آن توصیه شده است.
روز اول تا دهم ماه ذیالحجه معروف به ایام معلومات از پرفضیلت ترین روزهای سال است و دارای اعمالی ویژه ای است.
فضیلت ماه ذی الحجه
ذیالحجه یکی از چهار ماه حرام و آخرین ماه در تقویم هجری قمری است واز آنجا که مناسک حج در آن انجام میشود، ذیالحجه نام گرفته است. ذی الحجه ماه ولایت است که در روز غدیر دین کامل شده و نعمت تمام میشود، و به جهت احترام این ماه لازم است انسان با غفلت وارد این ماه نشده از قبل آمادگی ورود و بندگی خداوند در این ماه را فراهم کند. ذیالحجه از ماههای بسیار شریف است، دهه اول آن فضیلت بسیاری دارد. دهه نخست این ماه از ایام معروف سال و روزهای ویژه حج و زیارت خانه خدا است.
وقایع بسیار مهمی از جمله ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با امیرالمومنین امام علی علیهالسلام (روز اول ذی الحجه) و شهادت حضرت امام باقر علیهالسلام (روز هفتم ذیالحجه سال ۱۱۴ قمری) در این ماه اتفاق داده است. عید قربان، عید غدیر، ماجرای مباهله و بسیاری از رویدادها و مناسبتهای مهم دینی و مذهبی در این ماه قرار گرفتهاند.
در فضیلت این ماه همین بس که حضرت امام جعفربن محمد الصادق علیه السلام در تفسیر این بخش از آیات ۲۰۳ بقره و ۲۲ حج که خداوند میفرماید «وَ اذْکُرُوا اللَّهَ فی أَیَّامٍ مَعْدُودات؛ و خدا را در روزهایی معین یاد کنید»، فرمود «أَیَّامُ التَّشْرِیقِ الثَّلَاثَةُ وَ الْأَیَّامُ الْمَعْلُومَاتُ الْعَشَرَةُ مِنْ ذِیالْحِجَّة؛ یعنی منظور از ایام معدودات سه روز یازدهم تا سیزدهم و ایام معلومات (حج ۲۲) ۱۰ روز اول ذی الحجه است»
محدث قمی اعمال و اذکار و ادعیه و نمازهای مستحبی این ماه را در مفاتیح الجنان برشمرده است. وقایع بسیار مهمی در این ماه روی داده که در دهه اول این ماه ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با امیرالمومنین امام علی علیهالسلام (روز اول ذی الحجه) و شهادت حضرت امام باقر علیهالسلام (روز هفتم ذیالحجه سال ۱۱۴ قمری) اتفاق داده است.
در بعضی از روایات آمده است، شبهای دهگانهای که قرآن در سوره «وَالفجرِ وَ لَیالٍ عَشر» به آن سوگند یاد کرده، شبهای دهه اوّل این ماه است.
خداوند در سوره حج آیه ۲۸ ضمن بیان فریضه حج، سخن از «أیام مَعْلُومات» گفته است که مؤمنان باید در آن به یاد خدا باشند. یکی از تفسیرهای معروفِ «أیام مَعْلُومات» در روایات، ده روز اوّل ماه ذی الحجّه است؛ که نشان دهنده عظمت روزها و شبهای این دهه دارد.
پیامبر (ص) فرمود: «عبادت و کار نیک در هیچ ایامی به اندازه این ایام (ده روز اوّل ماه ذی الحجّه) فضیلت ندارد.»
علاوه بر ده روز اول که به ایام معلومات نامیده شده است، برای برخی روزهای ویژه این ماه نامهای خاصی در قرآن و روایات به کار رفته است، از جمله روز تَروِیه برای روز هشتم، روز عَرَفه و روز مشهود برای روز نهم، عید قربان یا اَضحی یا روز نَحر برای روز دهم، ایام معدودات (مصداق آیه ۲۰۳ سوره بقره) و ایام تَشریق و ایام مِنا برای روزهای یازدهم تا سیزدهم، روز قَر (روز استقرار حُجّاج در مِنا) برای روز یازدهم، روز نَفر و نَفر اول برای روز دوازدهم و روز نَفر ثانی و صَدَر و حَصبَه برای روز سیزدهم
اعمال دهه اول ذی الحجه
برای این دهه اعمالی ذکر شده است:
۱- نماز
۲- روزه گرفتن
در روایتی امام موسی کاظم (علیه السلام) میفرمایند: هر کس ۹روز اوّل ذی الحجّه را روزه بدارد، خداوند ثواب روزه تمام عمر را برای او مینویسد. (زاد المعاد، ص ۲۴۰)
۳ - خواندن دعا بعد از نماز
ابوحمزه ثمالی روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت، از روز اوّل تا عصر روز عرفه، پس از نماز صبح و قبل از نماز مغرب این دعا را میخواند:
اَللّهُمَّ هذِهِ الاَْیّامُ الَّتی فَضَّلْتَها عَلَی الاَْیّامِ وَشَرَّفْتَها، وَ قَدْ بَلَّغْتَنیها بِمَنِّکَ
خدایا این روزهایی است که برتری و شرافتش دادی بر سایر روزها و به لطف و
وَرَحْمَتِکَ، فَاَنْزِلْ عَلَیْنا مِنْ بَرَکاتِکَ، وَاَوْسِعْ عَلَیْنا فیها مِنْ نَعْمآئِکَ،
رحمتت مرا بدانها رساندی پس برکات خودت را بر ما فرو بار و از نعمتهای خود در این روزها بر ما وسعت ده
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَهْدِیَنا فیها
خدایا من از تو خواهم که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد و نیز خواهم که ما را دراین روزها به
لِسَبیلِ الْهُدی، وَالْعَفافِ وَالْغِنی، وَالْعَمَلِ فیها بِما تُحِبُّ وَتَرْضی، اَللّهُمَّ
@Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
روز اوّل ماه ذی الحجّه روز مبارکی است و برای آن اعمالی نقل شده است:
۱ - روزه گرفتن
در روایتی از امام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) نقل شده است که هر کس روز اوّل ماه ذی الحجّه را روزه بگیرد، خداوند برای وی پاداش عظیمی را مینویسد. (مصباح المتهجّد، ص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرا رسیدن سالروز ازدواج مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهماالسلام را به محضر قطب عالم امکان
امام زمان علیه السلام
و مقام معظم رهبری
و همه دوستداران حضرتش تبریک و شادباش عرض میکنیم
💖💖💖💖💖💖💖💖
💖💖💖💖💖💖💖
💖💖💖💖💖💖
💖💖💖💖💖
💖💖💖💖
💖💖💖
💖💖
💖
علی و فاطمه💖 💖 💖 💖 💖
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
#ﻭﺿﻮﻱ_ﺷﻬﺎﺩﺕ🌹
💠داشت وضو می گرفت ..
بهش گفتم : عبدالحسین الان برای چی وضو می گیری ؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﻴﺨﻮاﻫﻢ #ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺸﻮﻡ
ﺧﻴﺎﻟﻢ ﺷﻮﺧﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ..
ﭘﻨﺞ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﺪ🥺😳
🌱🌷🌱
#ﺷﻬﻴﺪ ﻋﺒﺪاﻟﺤﺴﻴﻦ اﺳﻔﻨﺪﻳﺎﺭﻱ
#ﺷﻬﺎﺩﺕ : ۱۸ ﺧﺮﺩاﺩ ۱۳۶۰،ﺁﺑﺎﺩاﻥ
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_اﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺱ
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید عبدالحسین اسفندیاری 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
﷽؛
(( لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ))
#سوره_مبارکه_آل_عمران_آیه92
" در شب عروسى ، زمانی که فقيرى پيراهن كهنهاى درخواست كرد ، به ياد آيه «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ ...» پيراهن عروسيش را به او بخشيد ".
#یا_فاطمةالزهرا
@Tobeh_Channel
درآڪہدردلِخستہتواندرآیدباز
بیـاڪہدرتنِمردهرواندرآیـدباز
بیاڪہفرقتِتوچشممنچناندربست
ڪہفتحِبابِوصالتمگرگشایدباز
حافظشیرازے
🏝چه روز خوبِ قشنگی است
روزی که بازآیید...
چه لحظهی نابِ معطری است
لحظه ای که ببینیمتان...
چه حس بیبدیلی است
پایان فراق...
آغاز زیستن
در دولت مرتضاییِ شما...
چقدر بیتابم...
بیقرار...
مشتاق...
چقدر تنهایم...
سردرگریبان...
دلتنگ...
خدا کند که بیایید🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌷🕊🍃
تا قیامت سرِ سربند تو #مادر، دعواست
معنیِ این سخنم را شهدا می فهمند...
#روز _و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
درآڪہدردلِخستہتواندرآیدباز
بیـاڪہدرتنِمردهرواندرآیـدباز
بیاڪہفرقتِتوچشممنچناندربست
ڪہفتحِبابِوصالتمگرگشایدباز
حافظشیرازے
🏝چه روز خوبِ قشنگی است
روزی که بازآیید...
چه لحظهی نابِ معطری است
لحظه ای که ببینیمتان...
چه حس بیبدیلی است
پایان فراق...
آغاز زیستن
در دولت مرتضاییِ شما...
چقدر بیتابم...
بیقرار...
مشتاق...
چقدر تنهایم...
سردرگریبان...
دلتنگ...
خدا کند که بیایید🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌷🕊🍃
تا قیامت سرِ سربند تو #مادر، دعواست
معنیِ این سخنم را شهدا می فهمند...
#روز _و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
قالَ الإمام محمد تقی الجواد (علیه السلام):🥀
الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصال: ١- تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ ٢- وَواعِظ مِنْ نَفْسِهِ ٣- وَقَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ. [بحارالأنوار، ج 72، ص 65، ح 3]
مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: ١- توفیق از طرف خداوند متعال ٢- واعظی از درون خود ٣- قبول و پذیرش نصیحت كسی كه او را نصیحت نماید
@Tobeh_Channel
🍃🏡🍃
🌷#دختر_شینا
#قسمت100
✅ فصل هجدهم
💥 دلم گرفته بود. به بهانهی آوردن نفت، رفتم توی حیاط. پیت نفت را از گوشهی حیاط برداشتم. سنگین بود. هنّوهن میکردم و به سختی میآوردمش طرف بالکن.
هوا سرد بود. برفهای توی حیاط یخزده بود. دمپایی پایم بود. میلرزیدم. بچهها پشت پنجره ایستاده بودند. پتو را کنار زده بودند و داشتند نگاهم میکردند. از پشت پتویی که کنار رفته بود، چشمم به عکس صمد افتاد که روی طاقچه بود. کنار همان قرآنی که وصیتنامهاش را لایش گذاشته بود.
میگفت: « هر وقت بچهها بهانهام را گرفتند، این عکس را نشانشان بده. »
💥 نمیدانم چرا هر وقت به عکس نگاه میکردم، یکطوری میشدم. دلم میریخت، نفسم بالا نمیآمد و هر چه غم دنیا بود مینشست توی دلم. اصلاَ با دیدن عکس هزار تا فکر بد و ناجور به سرم میزد. پیت را دوباره برداشتم ببرم توی اتاق که یکدفعه پایم لیز خورد و افتادم زمین. از درد به خودم میپیچیدم. پایم مانده بود زیر پیت نفت. هر طور بود پیت را از روی پایم برداشتم. درد مثل سوزن به مغر استخوانم فرو میرفت. بچهها به شیشه میزدند. نمیتوانستم بلند شوم. همانطور توی حیاط روی برف ها نشسته بودم و از درد بیاختیار، به پهنای صورتم اشک می ریختم.
💥 ناخن شست پایم سیاه شده بود. دلم ضعف میرفت . بچهها که مرا با آن حال و روز دیدند از ترس گریه میکردند. همان وقت دوباره چشمم افتاد به عکس. نمیخواستم پیش بچهها گریه کنم. با دندان محکم لبم را گاز میگرفتم تا بغضم نترکد؛ اما توی دلم فریاد میزدم: « صمد! صمدجان! پس تو کی میخواهی به داد زن و بچههایت برسی. پس تو کی میخواهی مال ما باشی؟! »
هنوز پیشانیام از داغی بوسهاش گرم بود. به هر زحمتی بود، بلند شدم و آمدم توی اتاق. بچهها گریه میکردند. هیچطوری نمیتوانستم ساکتشان کنم. از طرفی دلم برایشان میسوخت. به سختی بلند شدم. عکس را از روی طاقچه پایین آوردم. گفتم: « بیایید بابایی! ببینید بابایی دارد میخندد. »
بچهها ساکت شدند. آمدند کنار عکس نشستند. مهدی عکس صمد را بوسید. سمیه هم آمد جلو و به مهدی نگاه کرد و مثل او عکس را بوسید. زهرا قاب عکس را ناز میکرد و با شیرینزبانی بابا بابا میگفت. به من نگاه میکرد و غشغش میخندید. جای دست و دهان بچهها روی قاب عکس لکه میانداخت. با دست، شستم را گرفته بودم و محکم فشار میدادم. به سمیه گفتم: « برای مامان یک لیوان آب بیاور. » آب را خوردم و همانجا کنار بچهها دراز کشیدم.؛ اما باید بلند میشدم. بچهها ناهار میخواستند. باید کهنههای زهرا را میشستم. سفرهی صبحانه را جمع میکردم. نزدیک ظهر بود. باید میرفتم خدیجه و معصومه را از مدرسه میآوردم. چند تا نارنگی توی ظرفی گذاشتم. همین که بچهها سرگرم پوست کندن نارنگیها شدند، پنهان از چشم آنها بلند شدم. چادر سر کردم و لنگلنگان رفتم دنبال خدیجه و معصومه.
🔰ادامه دارد...
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌷#دختر_شینا
#قسمت101
✅ فصل نوزدهم
💥 اسفند ماه بود. صمد که رفته بود، دو سه روزه برگردد؛ بعد از گذشت بیست روز هنوز برنگشته بود. از طرفی پدرشوهرم هم نیامده بود. عصر دلگیری بود. بچهها داشتند برنامه کودک نگاه میکردند. بیرون هوا کمی گرم شده بود. برفها کمکم داشت آب میشد. خیلیها در تدارک خانهتکانی عید بودند اما هرکاری میکردم دستودلم به کار نمیرفت. با خودم میگفتم: « همین امروز و فردا صمد میآید، او که بیاید حوصلهام سر جایش میآید آن وقت دوتایی خانهتکانی میکنیم و میرویم برای بچهها رخت و لباس عید میخریم. »
💥 یاد دامنی افتادم که دیروز با برادرم خریدم. باز دلم شور و افتاد. چرا این کار را کردم؟ چرا سر سال تازه، دامن مشکی خریدم؟ بیچاره برادرم دیروز صبح آمد، من و بچهها را ببرد بازار و لباس عید برایمان بخرد. قبول نکردم. گفتم: « صمد خودش میآید و برای بچهها خرید میکند. »
خیلی اصرار کرد. دستآخر گفت: « پس اقلاً خودت بیا برویم یک چیزی بردار. ناسلامتی من برادر بزرگترت هستم. »
💥 هنوز هم توی روستا رسم است نزدیک عید برادرها برای خواهرهایشان عیدی میخرند. نخواستم دلش را بشکنم اما نمیدانم چهطور شد از بین آن همه لباس رنگارنگ و قشنگ یک دامن مشکی برداشتم. انگار برادرم هم خوشم نیامد گفت: « خواهرجان! میل خودت است؛ اما پیراهنی، بلوزی، چیز دیگری بردار، یک رنگ شاد. »
گفتم: « نه، همین خوب است. »
همین که به خانه آمدم، پشیمان شدم و فکر کردم کاش به حرفش گوش داده بودم و سر سال تازه، دامن مشکی نمیخریدم.
دوباره به خودم دلداری دادم و گفتم عیب ندارد. صمد که آمد با هم می رویم عوضش میکنیم. به جایش یک دامن یا پیراهن خوشآبورنگ میخرم.
🌷#دختر_شینا
#قسمت102
✅ فصل نوزدهم
💥 💥 بچه ها داشتند تلویزیون نگاه میکردند. خدیجه مشغول خواندن درسهایش بود، گفت: « مامان! راستی ظهر که رفته بودی نان بخری، عمو شمسالله آمد. آلبوممان را از توی کمد برداشت. یکی از عکسهای بابا را با خودش برد. »
💥 ناراحت شدم. پرسیدم: « چرا زودتر نگفتی؟!... »
خدیجه سرش را پایین انداخت و گفت: « یادم رفت. »
اوقاتم تلخ شد. یعنی چرا آقا شمسالله آمده بود خانهی ما و بدون اینکه به من بگوید، رفته بود سراغ کمد و عکس صمد را برداشته بود. توی این فکرها بودم که صدای در آمد.
💥 بچهها با شادی بلند شدند و دویدند طرف در. مهدی با خوشحالی فریاد زد: « بابا!... بابا آمد... »
نفهمیدم چطور خودم را رساندم توی راهپله.
از چیزی که میدیدم، تعجب کرده بودم. پدرشوهرم در را باز کرده بود و آمده بود تو. برادرم امین، هم با او بود.
بهتزده پرسیدم: « با صمد آمدید؟! صمد هم آمده؟! »
پدرشوهرم پیرتر شده بود. خاکآلوده بود. با اوقاتی تلخ گفت: « نه... خودمان آمدیم. صمد ماند منطقه. »
پرسیدم: « چهطور در را باز کردید؟! شما که کلید ندارید! »
پدرشوهرم دستپاچه شد. گفت: «...کلید...! آره کلید نداریم، اما در باز بود. »
گفتم: « نه. در باز نبود. من مطمئنم. عصر که برای خرید رفتم بیرون، خودم در را بستم. مطمئنم در را بستم. »
پدرشوهرم کلافه بود. گفت: « حتماً حواست نبوده؛ بچهها رفتنهاند بیرون در را باز گذاشتهاند. »
هر چند مطمئن بودم؛ اما نخواستم توی رویش بایستم. پرسیدم: « پس صمد کجاست؟! »
با بیحوصلگی گفت: « جبهه! »
گفتم: « مگر قرار نبود با شما برگردد؛ آن هم دو سه روزه. »
گفت: «منطقه که رسیدیم، از هم جدا شدیم. صمد رفت دنبال کارهای خودش. از او خبر ندارم. من دنبال ستار بودم. پیدایش نکردم.»
🔰ادامه دارد...
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃