eitaa logo
ولایت ، توتیای چشم
228 دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
5.9هزار ویدیو
92 فایل
فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاق و خانواده . (در یک کلام ، بصیرت افزایی) @TOOTIYAYCHASHM http://eitaa.com/joinchat/2540306432Cdd24344a89
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  بصیرت
❤️💖💜💛💚💙 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 🌏تقویم واعلانات نجومی 🌍 دوشنبه 👈 ۲۸ خرداد ۹۷ 👈 ۱۸ ژوئن ۲۰۱۸ 👈۴ شوال ۱۴۳۹ این دوشنبه موضع ماه در بروج فلکی در واقع است. رخدادها 🌗مقارنه ماه و قلب الاسد ۱۱:۵۵ ⚔وقوع جنگ حنین سال ۸ هجری قمری 🌖ششمین روز از ماه 👈حزیران رومی 🔘توضیح در تقویم اول ودوم ماه شوال داده شده 🔽 این روز روز مبارکی برای امور زیر است: 🔘امور ازدواج ،عقدوازدواج 🔘 سفر 🔘خرید جواهرات 🔘ختنه اطفال 🔘آغاز ساخت وساز 👶مولود فرزندی که امروز به دنیامی آید خوش قدم‌،مبارک است اما در در این👈 دو شنبه شب ،فرزند حاصل آن👈 فرزندی خوب خوش سخن رحیم ورادمرد وزبانش از غیبت وتهمت پاک است ان شاالله ⚪️ اصلاح سر و صورت در این روز از ماه قمری، خوبی نیست گمان بر غم است 🔴 یا خوب نیست باعث درد است 🔵ناخن دوشنبه این ماه برای ، روز خوبی است باعث برکت در زندگی میشود 👚دو شنبه برای بریدن، دوختن ، خریدن و پوشیدن روز بسیار خوبی و بسیار مناسبی است و آن لباس باعث برکت میشود. 🕕 وقت در روز دو شنبه : از اذان صبح تا طلوع آفتاب ودرروز تا ظهرواز عصر عشاء ✳️ ذکر روز دو شنبه : ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه که موجب یافتن مال فراوان میگردد . از👈صاحب در النظیم نقل مى كنند كه این اسم از باقى اسماء به آن ممتاز است كه و الاثر است ، و براى 👈تاثیر عظیم دارد، و در اوقات و ، نتایج و 👈فوائد عجیب و قریب از وى به ظهور مى رسد، و هر رنج و سختى و مرض و بیم و هراس كه عارض شود، به فرج و سرور و امن و امان و اطمینان مبدل مى شود به شرطى كه هر روز به عدد مبسوطه وى كه 173 است بخواند ✳️ذکرطول روز ۱۰۰۰ مرتبه میباشد 🌺روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌎روز خلقت :خلقت جنبندگان زمین ودریا 💭تعبیر خواب: طبق آیه ۴ سوره مبارکه👈 نساء 👇 ✨وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا✨ تعبیرکلی:،مال،زن،نعمت زنی مجدد یامالی بزرگ به خانه فرد برسد ویااز اهل خانه منفعت وهدیه ای دریافت کند 📚 منابع مطالب ما: 🗓 مجموعه تقویم های نجومی معتبر 📖 مفاتیح الجنان 🗒تقویم جامع رضوی 📗 بحارالانوار https://eitaa.com/OLOOMEKARBORDY http://eitaa.com/joinchat/2804219915C057e279c84 https://eitaa.com/TOOTIYAYCHASHM ❤️💖💙💜💛💚
🥀❤️‍🩹🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷❤️‍🩹🥀 🥀رمان عاشقانه شهدایی ❤️‍🩹جلد دوم؛ 🥀جلد اول این رمان؛ «از روزی که رفتی» 🇮🇷قسمت ۳۳ و ۳۴ آیه لبخند زد.... اشکالی دارد قند در دل این دو آب شود؟سیدمهدی، تو که ناراحت نمیشوی؟ تو که میدانی آیه حق خوشبختی را دارد؟ لبخندت از همینجا هم پیداست! غذا خوردن هم گاهی شیرین‌ترین خاطره‌ها میشود؛ گاهی شوخی‌ها و خنده‌های بعد از غذا هم خاطره میشود. همیشه که در جمعه‌ای دو نفره خاطرات ساخته نمی‌شوند؛ گاهی میان جمعی که همه داغ در دل و لبخند بر لب دارند هم خاطرات زیبایی برای زوج‌ها ساخته می‌شود! زینب را که روی تختخواب گذاشت، آیه با دو استکان چای به‌لیمو به استقبالش آمد. روی مبل مقابل هم نشستند و آیه خیره به دست‌های ارمیا گفت: _خیلی درد میکنه؟ ارمیا دستی به لبه‌ی استکانش کشید و گفت: _نه خیلی! آیه: _نباید زینب رو بغل میکردی، سنگینه و دستت درد میگیره! ارمیا: _گفته بودم تا من هستم حق نداری بغلش کنی، برای تو سنگینه، اذیتت میکنه! آیه بحث را عوض کرد: _چطور زخمی شدی؟ ارمیا: _فکر کنم حواسم پرت زن و بچه‌م شد که یه گلوله ناغافل خورد به دستم، همین! آیه نگاه از دست ارمیا گرفت و با تعجب به چشمانش نگاه کرد: _اسلحه به دست، وسط معرکه یاد زن و بچه افتادی؟ ارمیا به پهنای صورت خندید: _جای بهتری سراغ داری؟ داشتم فکر میکردم اگه بمیرم، چیکار میکنی؟ مثل اون روز که سیدمهدی رو آوردن میشه؟ آیه آه کشید: _نه مثل اون روز نمیشه! لبخند روی لب‌های ارمیا خشک شد و کم کم از روی صورتش جمع شد: _حق داری؛ من کجا و سیدمهدی کجا! آیه نگاهش را به قاب عکس سیدمهدی دوخت: _اون روز داده بودم که صبر کنم، قول داده بودم که صبر کنم؛ اون روز قول داده بودم باشم برای خودم و بچه‌مم، اما تو قول نگرفته بودی؛ نگفته بودی صورت خیس اشکمو نامحرم نبینه! نگفته بودی صدای گریهمو کسی نشنوه! نگفته بودی صبر شیوهی اهل خداست، مجبور نبودم جون بدم و سر پا بایستم؛ مجبور نبودم... آیه که سکوت کرد ارمیا مشتاق نگاهش میکرد؛ چون آیه ادامه نداد خودش پرسید: _اون روز که سید رو آوردن خونه و برای آخرین بار باهاش حرف زدی چه حسی داشتی؟ آیه نگاهش دور شد، انگار جسمش آنجا و روحش به سه سال و اندی قبل رفته بود: _حس ! ارمیا: _چی میدیدی که اونجوری نگاهش میکردی؟ آیه : _ما رأیت الا جمیلا! ارمیا: _چرا گریه نکردی؟ آیه: _خیلی گریه کردم، قول داده بودم نشکنم! قول داده بودم و پای قولم ایستادم اما تو خلوت خودم خون گریه میکردم! ارمیا: _چرا سر خاک پریشون بودی؟ همه گریه میکنن و خودشون رو میزنن و اگه خیلی هم عاشق باشن، گریبان چاک میکنن؛ اما تو مات و مبهوت قبر بودی و با وحشت نگاه میکردی! آیه: _سیدمهدی گفت یه نوع از شیطان به وقت و هست که وقتی عزادار میخواد عزاداری کنه وادارش میکنه به خودش بزنه و بزنه و گریبان چاک کنه، وادارت میکنه کنی، وادارت میکنه که دور بشی؛ بهم گفت مواظب اون لحظه و اون باش... و من مواظب بودم! فکر کردی من دوست نداشتم توی سر و صورت خودم بزنم تا از درد قلبم کم کنم؟ اما ! فکر میکنی من دوست نداشتم گریبان چاک کنم تا نفسم بالا بیاد؟ اما میدونستم گناهه! فکر میکنی دوست نداشتم ناله کنم و فریاد؟ میدونستم با این کار نگاه نامحرما دنبالم میاد! اون لحظه سر خاک دلم مرگ میخواست و از مرگ میترسیدم.. دلم شور میزد برای سیدمهدی، مرگ سخته! وقتی «سیاحت غرب» رو خوندم، وقتی از دنیای مرگ شنیدم، دلم میخواست از ترس مرگ بمیرم، میبینی؟! هیچ راه فراری از مرگ نیست؛ داریم میریم سمتش و برای فرار از اون به خودش پناه میبریم، من از خودم و اعمالم میترسم، گاهی که خودم با خودم دودوتا چهارتا میکنم، میبینم خدا چرا باید منو بهشت بفرسته؟ جایی که حضرت زهرا (س) هست؟ جایی که امیرالمومنین (ع) هست!من اونجا چیکار کنم؟ اصلا چی دارم که برم اونجا؟ حتی پایینترین طبقه؛ حتی ته بهشت! من میترسم از روزی که برم توی سرازیری قبر، از سرازیری قبر شنیدی؟ میگن مُرده وحشت میکنه، میگن روح هنوز به بدن اتصال داره! میگن ضربه که به بدن مُرده بخوره روح درد میکشه، من از سنگ‌ لحد می‌ترسم؛ سنگی که سرت میخوره بهش تا بفهمی راهی برای فرار از مرگ نیست! از اومدن نکیر و منکر و رسیدن خزندگان برای خوردن تن و بدن، از فشار قبر و سرگردانی روح در برزخ! برای سید مهدی میترسیدم و بیشتر برای خودم! هرچی بیشتر میدونی،.... 🥀ادامه دارد.... ❤️‍🩹 نویسنده؛ سَنیه منصوری المیادین: بنا بر برآوردها و تخمین‌ها، یک میلیون و چهارصد هزار نفر در مراسم تشییع شهید نصرالله شرکت کرده‌اند 🖤🖤🖤نصرالله🖤🖤🖤 🖤🖤نصرالله 🖤🖤 🖤نصرالله 🖤🖤 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃