#شهیدانه
🔻روز #عاشورا وقتی که با بچه های هیئت سرگرم پذیرایی از دسته جات عزاداری بودیم وسط هیت زنجیر زنان چهرهای آشنا دیدم باورم نمی شد که خودش باشد
اما نزدیکتر که رسیدم خودش بود با شال عزا چشمانش را بسته بود و با چشم دل راه میرفت بغلش کردم و گفتم امین جان چشمانت؟ خندید و گفت "کلنا عباسک یازینب" و رفت
بعد از شهادتش فهمیدم که درسوریه جایشان گذاشته بود کنار حرم عمهی سادات
📸 #جانباز شهید مدافع حرم
#امین_منوچهری_پور
#دزفول
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مدافع حرم امین منوچهری پور🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
#سالگرد_شهادت
💢صحبتهایی شنیدیی از مادر شهید علیرضا حاجیوند قیاسی:
علیرضا هفتمین فرزندم بودند. ادب و احترامش به من و پدرش خیلی خوب بود. هیچ وقت جلوی پدرش حرفی نمی زد که باعث رنجش پدر شود. در کل اینطور نبود که جواب حرفِ من، پدر یا خواهر و برادرهایش را بدهد و یا با صدای بلند صحبت کند. علاوه بر احترام پدرش و من، احترام خواهر و برادرهایشم را همیشه حفظ میکرد. گاهی که بر سر موضوعاتی اختلاف نظر داشت، با لبخندش ما را متوجه نظر مخالف خودش میکرد. هیچوقت این را نمیخواست که حتما با نظرش موافقت شود و “چشم” بشنود؛ همیشه هم در مقابل خواسته های ما میگفت: چشم. حتی گاهی به او میگفتم: زود نگو چشم. اول ببین حرف درست هست یا نه! بعد بگو چشم
📸شهید مدافع حرم
#علیرضا_حاجیوند_قیاسی
#دزفول
🗓شهادت ۱۳ بهمن ۹۴
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مدافع حرم علیرضا حاجیوند قیاسی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃