🟣خاک های نرم کوشک🟣
فرمانده ی بی لطف
#قسمت_صد
خدا رحمتش کند تو تمام مدتی که توفیق همراهی او را داشتم عقیده ای داشت که هیچ وقت عوض نشد؛ همیشه
درباره ی امدادهای غیبی می گفت :«به هیچ کس نگو این چیزها رو، چکار داری به این حرفها؟
بعدش می گفت: «اگر هم خواستی این اسرار را فاش کنی و برای کسی بگویی برای آینده ها بگو نه حالا»
گویا از شهید نشدن و از زنده ماندن من خبر داشت؛ و خبر داشت که این خاطرات برای عبرت آیندگان، در دل
تاریخ ضبط خواهد شد..
ابوالحسن برونسی
این خاطره نقل قول است از زبان برادر شهید
یک روز تو منطقه جلسه داشتیم چند تا از فرماندهان رده بالا هم آمده بودند بعد از مقدماتی یکی شان به
عبدالحسین گفت:« حاجی برات خواب هایی دیدیم
ادامه دارد....
#رمان_شهدایی
#زندگینامه_شهید_عبدالحسین_برونسی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃
https://splus.ir/rostmy
🍃🌹🍃