. 👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی)
@taghvimehamsaran
✴️ شنبه 👈 31 اردیبهشت/ ثور1401
👈19 شوال 1443 👈21 می 2022
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🔘 دستگیری امام کاظم علیه السلام توسط هارون ملعون .
🌙🌟 احکام اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز برای امور زیر خوب است:
✅خواستگاری عقد و ازدواج.
✅مسافرت.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅خرید رفتن.
✅جابجایی و نقل وانتقال.
✅و شروع به شغل و کارخوب است.
✅برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران "را در تلگرام یا ایتا و سروش جستجو کنید و به ما بپیوندید.
💠کانال ما در موضوع حرز و ادعیه همراه حرز های مطمئن و با قیمت مناسب👇
@Herz_adiye_hamrah
🚘 مسافرت :مسافرت خوب است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر وارد برج دلو است و برای امور زیر نیک است:
✳️امور زراعی وکشاورزی.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️رفتن به خانه نو.
✳️ختنه و نام گذاری کودک.
✳️خرید خانه و آپارتمان.
✳️تاسیس شرکت و امور شراکتی.
✳️و مهاجرت به شهر جدید نیک است.
🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
@taghvimehamsaran
💇💇♂ اصلاح سر و صورت
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث توانگری می شود.
💉💉 حجامت فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، موجب رفع درد بدن می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب :خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه ی 20 سوره مبارکه "طه " است.
فالقاها فاذا هی حیه تسعی....
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که دلیلی قوی در اختیار خواب بیننده قرار گیرد و کار خود را با آن پیش ببرد .و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
@taghvimehamsaran
📚 منبع مطالب :
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
انتشارات حسنین قم تلفن.
09032516300
0912353 2816
📛📛📛📛📛📛📛📛
ارسال و انتقال این پست بدون ادرس و لینک گروه شرعا حرام است.
📛📛📛📛📛📛📛📛
@taghvimehamsaran
کانال تقویم همسران در ایتا و سروش و تلگرام 👇ادمین تلگرام👇
@tl_09123532816
https://t.me/taghvimehamsaran
🍂
🔻 #اینجا_صدایی_نیست
قسمت 35
نگاهی به کناره های خونین آسمان انداختم. غروب شده بود. شهدا باید به عقب حمل می شدند. بچه های تعاون سپاه به کمک بچه های امیدیه، شهدای پلاستیک شده را از میادین بیرون کشیدند تا آنها را به معراج شهدا منتقل کنند. من گوشه ای گیر آوردم و به صحنه ملکوتی انتقال پیکرهای شهدا خیره شدم. یاد و خاطره بچه ها رهایم نمی کرد. در فکر فرو رفتم و همراه جریان سیال ذهن به گذشته های دور سفر کردم.
•••••
مجبور شدیم یک کیلومتر دیگر در دل تاریک شب به جلو حرکت کنیم. آن قدر رفتیم تا مطمئن شدیم دیگر کمینی روبه رویمان نیست. حاج محمود آرام گفت: رضا... یه آمار دیگه بگیر... کسی جا نمونده باشه.
... بچه ها را سر جاشان نشاندم و یکی یکی شمردم. به نفر سیزدهم که رسیدم، دیگر کسی نبود. می دانستم که امير نفر چهاردهم است اما نفر چهاردهمی در کار نبود. . چند بار امیر را صدا زدم اما جوابی نشنیدم. از آخرین نفر پرسیدم: امیر کجاست؟ با تعجب نگاهی به پشت سرش انداخت و گفت: نمیدونم.. من حواسم به جلو بود حتما یه جایی خوابش برده.
امیر را می شناختم. با غیرت و لوطی منش بود. می دانستم بالاخره طاقت نیاورده است و برای نجات صلح جو خطر را به جان خریده. آهی از ته دل کشیدم و در دل او را سرزنش کردم.
از دسته فاصله گرفتم و در تاریکی شب، لابه لای علفزار به دنبالش گشتم و صدایش کردم. سکوت محض حاکم بود. فقط صدای خش خش علف هایی که کنار میزدم شنیده می شد. مطمئن بودم در آن ظلمات مرگبار خودش را به دام عراقی ها می اندازد. باز هم جلوتر رفتم و صدایش کردم اما هرگز پاسخی نشنیدم. ناراحت و غمگین گفتم: آخه.. مگه نگفتم از ما جدا نشو؟... چرا خودسرانه اقدام کردی مرد حسابی؟
تصمیم گرفتم بیخیالش شوم. دسته نباید معطل می ماند. علی رغم میل باطنی ام برگشتم و خودم را به حاج محمود که نگران و مضطرب ایستاده بود رساندم. گفتم: یک نفر کم شده. حاج محمود گفت: بچه ها رو با احتیاط از وسط کمین عبور بده.... فقط نباید صدایی از کسی در بیاد..... و الآ دخلمون در میاد.
تذکرات لازم را به بچه ها دادم و آنها را به حرکت در آوردم. بچه ها با ترس و لرز از وسط کمینها جلو رفتند. صدای خش خش پای بچه ها ترس عجیبی در چهره ها انداخت. خدا خدا کردم اتفاقی نیفتد. درست مقابل کمین رسیدیم. به راحتی نجوای نگهبان های عراقی را می شنیدیم. بچه ها لحظه ای کپ کردند. بعضی از بچه ها از شدت ترس شروع به لرزیدن کردند. نگاهی به وضعیت اسفناک بچه ها انداختم و به خدا پناه بردم. کافی بود یک نفر جا میزد و با صدایی از کسی در می آمد. آن وقت قتل عام می شدیم. با هر جان کندنی بود کمین ها را پشت سر گذاشتیم و به یک ردیف سیم خاردار رسیدیم.
انتظار رسیدن به این سیم خاردارها را داشتم. نقشه منطقه در ذهنم بود. موقع حرکت دسته تأکید کرده بودم سیم چین بزرگی را پیدا کنند و همراه خودشان بیاورند.
ادامه دارد...
🌺🌺🌺
شهید مدافع حرم #حسین_دارابی
#احترام_به_والدین
ایشان بسیار به پدرو مادرشان احترام می گذاشتند و هرشب با آنها تلفنی صحبت میکردند و ایامی هم که درماموریت سوریه بودند باوجود سنگینی کار ومسئولیت فرماندهی پهباد که برعهده ی ایشان بود دراولین فرصت ممکن با آنها تماس میگرفتند و عرض ادب میکردند. همیشه در دیدار پدرو مادر دستشان رامی بوسیدند.
#کـــار_فرهنگی
ایشان در مناسبتهای مذهبی ودر اعیاد بسته های فرهنگی به دوستان وآشنایان هدیه میدادند مثلا شامل سی دی های مذهبی وسخنرانی وکتابهای زندگینامه ی معصومین علیهم السلام وتقویم سال جدیدو همینطور برای جوانها چفیه ی تبرک شده ی مقام معظم رهبری هدیه می آوردند که خیلی مورد استقبال قرار می گرفت.💔
شهید مدافع حرم حسین دارابی🌹
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدحسین دارابی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙لا اله الا الله ☀️
🌙لا اله الا الله☀️
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️
عَجِلوُابا لصلاة
👋التمــــــــــاس دعــــا
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💛دعا برای شروع روز 💛
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
💚دعای ایمان💚
💞بسم اللّه الرحمن الرحیـم💞
🌹لااِلهَ اِلَّا اللهُ الموُجُودُ فی کُلِّ زَمانٍ
🌹 لا اِلهَ الا اللهُ المَعبوُدُ فی کُلِّ مَکانٍ
🌹لا اله الا اللهُ المَعروُفُ بِکُلِّ اِحسانٍ
🌹لااِلهَ الااللهُ کُل یَومٍ فی شَأنٍ
🌹لااله الااللهُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ مِن زوالِ الایمانِ و مِن شَرِّ الشَّیطانِ یاقَدیمَ الاِحسانِ
یاغَفُورُ یارَحمنُ یارَحیمُ بِرَحمَتِکَ یااَرحَمَ الرّاحِمینَ .🌹
💚دعای چهارحمد💚
💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
🌹دعای برکت روز:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،
اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ.
اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة السَّماواتِ وَالأَرضِ،
رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع
ِ خَلقِک)َ
🌹🌹🌹
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💚حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند:💚
🔆 هركس چهل صبح(پیوسته) (دعای) عهد را بخواند:
1️⃣از یاوران قائم ما باشد
2️⃣و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد او را از قبر بیرون آورند
3️⃣و در خدمت آن حضرت باشد
4️⃣و حق تعالی به هركلمه از حسنه او را كرامت فرماید
5️⃣ و هزار گناه از او محو كند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد را بخوانی،مقدراتت عوض میشود...🍃
✳️ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﻛﺮﺩﻳﺪ!
🔻 مرحومه #ﻣﺮﺿﻴﻪ_ﺣﺪیدچی: ﺭﻭﺯی ﺩﺭ ﻧﻮﻓﻞ ﻟﻮﺷﺎﺗﻮ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺍﺭﺯانی ﺩﻭ ﻛﻴﻠﻮ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺧﺮﻳﺪﻡ. #ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎ ﺩﻳﺪﻥ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝﻫﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺑﺮﺍی ﭼﻴﺴﺖ؟ ﺑﺮﺍی ﺗﻮﺟﻴﻪ کار خودم ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺑﺮﺍی ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ اینقدر ﺧﺮﻳﺪﻡ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺩﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺷﺪﻳﺪ! ﻳﻚ ﮔﻨﺎﻩ اینکه ﻣﺎ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻴﻢ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﻧﻮﻓﻞ ﻟﻮﺷﺎﺗﻮ ﻛﺴﺎنی ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﻴﻪ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺷﺪﻥ ﺁﻥ میﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺗﻬﻴﻪ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺒﺮﻳﺪ ﻣﻘﺪﺍﺭی ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﺪﻫﻴﺪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ آنها ﻣﻤﻜﻦ ﻧﻴﺴﺖ. ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﭘﺮﺗﻘﺎﻝﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩی ﺑﺪﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻟﺎ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩﺍﻧﺪ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻳﻖ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﺬﺭﺩ!
📚 از کتاب «سرگذشتهای ﻭﻳﮋﻩ ﺍﺯ زندگی #ﺍﻣﺎﻡ_خمینی» | ﺟﻠﺪ۴
💬 پ.ن: اینروزها ایران عزیزمان درحال انجام یک اصلاح اقتصادی بزرگ است که اگر بهدرستی صورت بگیرد، به تصریح کارشناسان، آثار مثبت فراوانی بهخصوص برای قشر ضعیف جامعه خواهد داشت و گامی بلند برای نزدیک شدن به عدالت اقتصادی خواهد بود اما اجرای این طرح بدون همراهی مردم، کار دولت را سخت میکند. یکی از موانع به ثمر رسیدن این طرح هم #احتکار_خانگی و انبار کردن کالا در خانه از ترس گرانتر شدن است که اثر منفی آن بسیار بیشتر از احتکارهای معمول است. بیاییم برای ایجاد آرامش اقتصادی در جامعه و کمک به هرچه بهتر انجام شدن این طرح مهم، کمی از آسایش خودمان هزینه کنیم.
🌹🌹🌹
#صبحتبخیرمولایمن
🏝هفتهای دیگر آغاز شد
با حجم بزرگی از دلتنگی...
... و من ماندهام با دلی بیقرار
و چشمی بهراه مانده
و هفتههای مکررِ پرانتظار ...
... من ماندهام و
روزهای خاکستری فراق
که سنگین و نفسگیر،
عبور میکنند...
... من ماندهام و
جای خالی شما
در دنیایی که میبینم...
... من ماندهام
و غم بزرگ یتیمی🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌺🌺🌺
نمی دانم
شاید لبخندهایتان
تسبیح ذکر
خداوند بود
که اینگونه
دلنشین مانده است...
#شهدا_هرگز_از_یادمان_نخواهید_رفت.
صبحتون شهدایی🌼
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
ًَ 👇تقویم نجومی یکشنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
⬅️ اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانال های تقویم نجومی،اسلامی.
✴️ یکشنبه👈1 خرداد /جوزا 1401
👈20 شوال 1443👈 22 می 2022
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛 صدقه صبحگاهی فراموش نشود.
📛امروز برای امور زیر مناسب نیست:
📛مسافرت.
📛و دیدارها.
📛برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی کافی است کلمه "تقویم همسران"را در تلگرام و ایتا جستجو و تقویم هر روز را دریافت نمایید.
👼 مناسب زایمان نیست.
@taghvimehamsaran
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز : قمر در برج دلو است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است:
✳️ امور زراعی و کشاورزی.
✳️آغاز بنایی و کشاورزی.
✳️رفتن به خانه نو.
✳️ختنه کودک.
✳️نام گذاری نوزاد.
✳️و تاسیس شرکت و امور شراکتی خوب است.
💎 از کانال ما در فروش حرز و ادعیه همراه دیدن فرمایید مطمئن با قیمت مناسب.👇
@Herz_adiye_hamrah
🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
💑 مباشرت و مجامعت: فرزند چنین شبی به قسمت و روزی خود قانع و برای سلامتی نیز مفید است.
⚫️ طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، سبب ایمنی از بلا می شود.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، باعث صحت می شود.
😴😴تعبیر خواب
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 21 سوره مبارکه " انبیاء علیهم السلام" است.
ام اتخذوا آلهه من الارض هم ینشرون....
و چنین استفاده میشود که اگر خواب بیننده با کسی کدورت و مشکلی داشت برطرف می شود. ان شاءالله و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
@taghvimehmsaran
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
@taghvimehmsaran
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
📚 منابع مطالب
کتاب تقویم همسران
نوشته حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
09032516300
025 37 747 297
09123532816
📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک شرعا حرام و ممنوع میباشد
📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛
مطلب تخصصی و مفید تقویم نجومی را هر شب در 👇اینجا👇دریافت کنید عضو شوید👇
لینک کانال اصلی و فعال ما در تلگرام👇
@taghvimehmsaran
ای دی ادمین 🆔👇
@tl_09123532816
لینک گروه در پیام رسان ایتا و سروش👇
@taghvimehamsaran
https://t.me/Taghvimehamsaran
🍂
🔻#اینجا_صدایی_نیست
قسمت 36
خاطرات رضا پور عطا
بچه ها لابه لای همه شهدا جستجو کردند تا بالاخره پیدایش کردند. این سیم چین برای ما حکم کیمیا را داشت. نیروها را آرام لابه لای علف ها نشاندم. کمی تمرکز کردم و آماده چیدن سیم ها شدم. بعد از سیم خاردارها، ۳۰۰ متر میدان مین در پیش داشتیم. در طول زمانی که سیم ها را می چیدم، مشغول محاسبه میدان مین و چگونگی عبور بچه ها از آن بودم. خط مستقیم ما مشخص نبود. اگر حین حرکت یک وجب انحراف پیدا می کردیم، خدا میداند چند کیلومتر در عمق میدان باید مین خنثی می کردیم. همه وجودم شک و تردید و حدس شد. حاج محمود همه مسئولیت را روی شانه ها و افکار من انداخته بود.
همه ترسم از این بود که این ۳۰۰ متر عرض، تبدیل به کیلومترها حرکت اشتباه در عمق میدان شود. تاریکی شب هم مزید بر علت شده بود و ابتکار عمل را از من گرفته بود.
سعی کردم از حس لامسه دستانم استفاده کنم. دستهایم را جلو گرفتم و حرکت کردم. هر بار که سیمی با دستانم برخورد می کرد، آن را می چیدم. نیروهای پشت سرم، چشم هایشان را به دستان خون آلود من دوخته بودند. بالاخره آخرین حلقه سیم خاردارها را قطع کردم و روبه روی مین های کشنده میدان قرار گرفتم. صلواتی از اعماق وجودم فرستادم و دست هایم را آماده فرو بردن در رملها کردم.
قبل از حرکت، همه چیز را به بچه ها گفته بودم. آنها روی نوک دست و پاهایشان در پی من می آمدند. نفسم به شماره افتاد. اولین اشتباه من، آخرین نفس بچه ها بود. نیروها از شدت ترس، به هم چسبیده جلو می آمدند.
گاه و بیگاه صدای بچه ها را می شنیدم که می پرسیدند: رضا تموم نشد؟ ..... چقدر دیگه مونده؟
سعی کردم به نق و نوق آنها توجه نکنم. همه حواسم به دست و پاهایم بود. حاج محمود از پشت سر گفت: رضا الان نیم ساعته که تو میدون داریم حرکت می کنیم.. پس چرا نمی رسیم؟
ایستادم و نفسی تازه کردم. همه وجودم خسته و کوفته بود. همه مسیر را نشسته و به حالت پا مرغی آمده بودم. به جلو نگاه کردم. غیر از سیاهی چیزی دیده نمی شد.
به حاج محمود گفتم: نمیدونم، شاید منحرف شدیم و در عمق داریم پیش میریم.
حاج محمود گفت: ادامه بده. دوباره خودم را جمع و جور کردم و حرکت را از سر گرفتم. به امید اینکه به انتهای میدان برسم. اما ظاهرا تمامی نداشت.
یواش یواش روحیه ام ضعیف می شد. واقعا پاهایم یاری نمی کرد. خون زیادی ازم رفته بود. سرم را برگرداندم تا چیزی به حاج محمود بگویم که ناگهان صدای انفجاری مهیب از پشت سرم در فضا پیچید. «خاف». این صدا دیگر جزئی از وجودم شده بود. چشم هایم را بستم و گفتم: وای خدا... منتظر سر و صدای بچه ها بودم اما هیچ صدایی غیر از صدای خاف انفجار شنیده نشد. حتی یک آخ. به طور طبیعی باید کمین ها عکس العمل نشان می دادند. کافی بود منوری در آسمان روشن کنند تا همه مان را ببینند و قتل عام مان کنند.
ادامه دارد....
🌺🌺🌺
این نگاه نافذ یعنی
دل نبند،دنیا جای ماندن نیست.....
تصویر #شهیدمحمدتقےسالخورده یک روز قبل شهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدمحمد تقی سالخورده 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙لا اله الا الله ☀️
🌙لا اله الا الله☀️
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️
عَجِلوُابا لصلاة
👋التمــــــــــاس دعــــا
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💛دعا برای شروع روز 💛
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
💚دعای ایمان💚
💞بسم اللّه الرحمن الرحیـم💞
🌹لااِلهَ اِلَّا اللهُ الموُجُودُ فی کُلِّ زَمانٍ
🌹 لا اِلهَ الا اللهُ المَعبوُدُ فی کُلِّ مَکانٍ
🌹لا اله الا اللهُ المَعروُفُ بِکُلِّ اِحسانٍ
🌹لااِلهَ الااللهُ کُل یَومٍ فی شَأنٍ
🌹لااله الااللهُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ مِن زوالِ الایمانِ و مِن شَرِّ الشَّیطانِ یاقَدیمَ الاِحسانِ
یاغَفُورُ یارَحمنُ یارَحیمُ بِرَحمَتِکَ یااَرحَمَ الرّاحِمینَ .🌹
💚دعای چهارحمد💚
💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
🌹دعای برکت روز:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،
اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ.
اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة السَّماواتِ وَالأَرضِ،
رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع
ِ خَلقِک)َ
🌹🌹🌹
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💚حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند:💚
🔆 هركس چهل صبح(پیوسته) (دعای) عهد را بخواند:
1️⃣از یاوران قائم ما باشد
2️⃣و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد او را از قبر بیرون آورند
3️⃣و در خدمت آن حضرت باشد
4️⃣و حق تعالی به هركلمه از حسنه او را كرامت فرماید
5️⃣ و هزار گناه از او محو كند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد را بخوانی،مقدراتت عوض میشود...🍃
❣ #سلام_امام_زمانم❣
گفتم که ازفراغت عمریست بی قرارم
گفت ازفــراق یـاران من نیز بی قرارم
گفتم به جز شما من فریادرَس ندارم
گفتا به غیرشیعه من نیز کس ندارم
🌹تعجیل درفرج به دلخواه صلوات🌹
🌺🌺🌺
⛔️ میشه یه خانوم بین ما وایسه بعد عکس بگیریم؟
روایت جالب خبرنگار فارس از درخواست «رابعه مدنی» بازیگر کشورمان
🌠 نشانى كانال وقت سحر در پيام رسانهاى ايرانى:
🚩 eitaa.com/vaghtesahar
🚩 sapp.ir/vaghtesahar
. 👇تقویم نجومی اسلامی دوشنبه👇
👇👇کانال عمومی👇👇
(تقویم همسران)
@taghvimehamsaran
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی)
✴️ دوشنبه 👈2 خرداد/ جوزا 1401
👈21 شوال 1443👈23 می 2022
@taghvimehamsaran
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی.
❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅شکار و صید و دام گذاری.
✅و دیدار بزرگان و روساء خوب است.
🚘سفر:مسافرت همراه صدقه باشد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریض شود).
👶زایمان مناسب و نوزاد خوشبخت و دوست داشتنی خواهد شد.ان شاءالله
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروزقمر در برج حوت و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️دادوستد و تجارت.
✳️سفارشات خرید.
✳️آغاز تعلیم و امور آموزشی.
✳️بذر افشانی.
✳️دعوت کردن افراد.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️آغاز به کار و شغل.
✳️وآغاز درمان خوب است.
✳️برای دریافت تقویم نجومی هر روز و روزهای گذشته کافی است کلمه "تقویم همسران" را در تلگرام یا ایتا جستجو کنید و به کانال ما بپیوندید.
👩❤️👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب،(شب سه شنبه) ، فرزند چنین شبی دهانی خوشبو دارد و بسیار دل رحم است...
💠 به کانال ما در موضوع خواص و فروش حرز امام جواد علیه السلام سری بزنید مناسب ترین قیمت👇
@Herz_adiye_hamrah
💇♂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث دولت است.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث روشنی دل می شود
@taghvimehamsaran
🔵 دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
@taghvimehamsaran
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴تعبیر خواب
شب سه شنبه اگر کسی خواب ببیند تعبیرش از آیه ی 22 سوره مبارکه "حج " است.
کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم....
و از مفهوم آن استفاده می شود که برای خواب بیننده پیش امدی رخ دهد و هر چه سعی کند از آن خارج نگردد صدقه بدهد تا رفع شود.ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
@taghvimehamsaran
🌸زندگیتون مهدوی🌸
📚 منبع مطالب ما
تقویم همسران:نوشته ی حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهماالسلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
02537747297
09123532816
09032516300
📛📛📛📛📛📛
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک کانال ممنوع و حرام است
📛📛📛📛📛📛
@taghvimehamsaran
ادمین👇
@tl_09123532816
مطلب تخصصی و مفید تقویم همسران را هر شب، در اینجا دریافت کنید و عضو شوید👇
لینک کانال اصلی ما در تلگرام ,ایتا و سروش👇
@taghvimehamsaran
https://t.me/Taghvimehamsara
🍂
🔻 #اینجا_صدایی_نیست
قسمت 37
شاید حدود یک یا دو دقیقه سکوت برقرار شد. همه بریده بودند. انفجار زیر پای بچه های خودمان اتفاق افتاد اما نمیدانم چرا هیچ صدایی نیامد. حاج محمود گفت: برو عقب یه سری بزن. گفتم: حاج محمود چطوری برم عقب؟... میدون پر از مینه! گفت: نمیدونم... یه راهی پیدا کن. . . . . .
تنها راه برگشتن به عقب از روی سر و کول بچه ها بود. بدون معطلی همین کار را کردم و خودم را به عقب کشاندم. یک قدم انحراف به چپ یا راست، مساوی بود با انفجار. زمین، ماسه زار بود. احتمال جابه جایی مین ها بود. خودم را به نفر آخری رساندم. دیدم پایش روی مین رفته و قطع شده و در خودش می پیچد اما صدایش در نمی آید. نمی دانم چرا نیم متر از ستون بچه ها انحراف پیدا کرده بود. کنارش نشستم و گفتم: مرد مؤمن چرا از بچه ها فاصله گرفتی؟ صورتم را که نزدیک پایش بردم، خون با صدای «فووو» بیرون می زد. نفرات جلویی آنقدر شوکه شده بودند که حاضر نبودند صحنه را ببینند. آنقدر شدت پاشیدن خون زیاد بود که مستقیم و با فشار به کمر جلویی می باشید. احتمال دادم مین والمرابوده باشد. چون یک پایش به حالت کج و غیر عادی به سمت دیگری افتاده بود.
ازش پرسیدم چرا دقت نکردی؟ گفت: پام خسته شده بود. زانوم رو کشیدم تا استراحت کنم که یک دفعه مین زیر پایم منفجر شد. از شدت درد مثل مار به خودش می پیچید. گفت: رضا... چفیه را هل بده تو دهنم. می دانستم که می خواهد ناله اش را روی چفیه خالی کند. وقتی چفیه را توی دهنش چپاندم با اشاره دست گفت شما برید.
دلم نمی آمد او را تنها بگذارم. پاهایم سست و بیحرکت شده بود. روحیه ام بدجور به هم ریخته بود. او به خاطر حفظ جان دوازده نفر از همرزمان حاضر شد در میدان مین بماند. دستانش بی حس و بی رمق روی زمین افتاد. در حالی که به سختی لبهایش را تکان می داد، گفت: برید.
سرم را نزدیک گوشش بردم و گفتم: قول میدم برگردم و ببرمت. سرش را تکانی داد و چشمانش را بست. صدای معترض حاج محمود را شنیدم که گفت: رضا چی کار می کنی؟... عجله کن.... باید حرکت کنیم. هیچ کس صحنه ای را که من دیدم مشاهده نکرد. همه به فکر نجات جان خودشان بودند. با روحیه ای خراب خودم را از روی سر و صورت بچه ها به جلو رساندم و لحظاتی چند ساکت و بی حرکت در خود فرو رفتم.
حاج محمود گفت: چی شده؟ گفتم: حاجی راحتم بذار.... دلم خونه یکی از بچه ها به مین زده... مجبوره بمونه. گفت: پس چرا صدام نزدی؟ سپس کمی متأثر گفت: شهید شد؟ گفتم: نه حاجی... کاش شهید شده بود. حاج محمود گفت: خیلی خب کاریش نمی شه کرد. باید ادامه بدیم. گفتم: حاجی نمی تونم.. دستم به کار نمیره. کمی جابه جا شد و گفت: آقا رضا.. ما تو میدون مین. موندیم. به فکر بچه ها باش... سعی کن احساساتت رو کنترل کنی.... اینجا میدون جنگه، نه خونه خاله که این طور عزا گرفتی... باید هر لحظه منتظر این حوادث باشیم. یالا حرکت کن.. ببین بچه ها چقدر ترسیدن.
حرف های حاج محمود منطقی بود. فرمانده مافوق من بود و باید از حرفش
اطاعت می کردم. دلم می خواست بلند شوم و با همه دردم فریاد کنم و شاکی خدا شوم اما مسئولیت نجات جان را در سینه خفه کردم.
صدای معترض حاج محمود را شنیدم که گفت: رضا چی کار می کنی؟... عجله کن.... باید حرکت کنیم. هیچ کس صحنه ای را که من دیدم مشاهده نکرد. همه به فکر نجات جان خودشان بودند. با روحیه ای خراب خودم را از روی سر و صورت بچه ها به جلو رساندم و لحظاتی چند ساکت و بی حرکت در خود فرو رفتم.
حاج محمود گفت: چی شده؟ گفتم: حاجی راحتم بذار.... دلم خونه یکی از بچه ها به مین زده... مجبوره بمونه. گفت: پس چرا صدام نزدی؟ سپس کمی متأثر گفت: شهید شد؟ گفتم: نه حاجی... کاش شهید شده بود. حاج محمود گفت: خیلی خب کاریش نمی شه کرد. باید ادامه بدیم. گفتم: حاجی نمی تونم.. دستم به کار نمیره. کمی جابه جا شد و گفت: آقا رضا.. ما تو میدون مین موندیم. به فکر بچه ها باش... سعی کن احساساتت رو کنترل کنی.... اینجا میدون جنگه، نه خونه خاله که این طور عزا گرفتی... باید هر لحظه منتظر این حوادث باشیم. یالا حرکت کن.. ببین بچه ها چقدر ترسیدن.
حرف های حاج محمود منطقی بود. فرمانده مافوق من بود و باید از حرفش
اطاعت می کردم. دلم می خواست بلند شوم و با همه دردم فریاد کنم و شاکی خدا شوم اما مسئولیت نجات جان را در سینه خفه کردم.
👈ادامه دارد...
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
#حاج_حسین_یکتا :
بچهها!
به خودتون سخت بگیرید که اون #دنیا بهتون سخت نگیرن؛ به خودتون سخت بگیرید که خدا راحت بگیره!
🌹🌹🌹