به بغض سر کردم، دیده تر نشد که نشد❣
دلی ز حال دلم با خبر نشد که نشد❣
هزار کوره بنا شد درین دیار و دریغ!❣
یکی به داغی و سوز جگر نشد که نشد❣
به بیقراری شعرم سری نزد که نزد...❣
و آن شبی که نیامد، سحر نشد که نشد❣
هزار دفتر هق هق، هزار دفتر شعر
دلت... عزیز دلم! نرم تر نشد که نشد❣
کجاست شانهی امنَت؟ که بعد تو این سر❣
برای من _منِ بیچاره سر نشد که نشد❣
سیاه پوشی و اندوه در غم سهراب❣
برای رستم دستان پسر نشد که نشد!❣
قرار بود که درد دلی کنم با تو
ولی دریغ! درین مختصر نشد که نشد...❣
#حامد_عسکری
🌱⃟🌸๛
=====🍃🌺🍃=====
♥️ @TTANNHA ♥️
=====🍃🌺🍃=====