🔹«وقت درجهاش رسیده بود. آن روزها داشت آماده میشد دوباره برگردد سوریه. هم قطارهایش قبلتر رفته بودند نبال کارهای اداری ترفیع و بیشترشان هم درجه جدید روی دوششان نشسته بود. هی هم به حامد میگفتند: بیا برو دنبال درجهات. خودت پی کارت را نگیری، کسی نمیآورد درجهات را بچسباند روی دوشت. حامد اینها را میشنید و لبخند میزد. یکبار هم که یکی از رفقای صمیماش پا پیاش شد که چرا نمیروی سراغ کارهای درجهات؟ گفت: عجله نکن عبدالله درجه دادن و درجه گرفتن بازی دنیاست. اصلش آن است که درجه را خدا به آدم بدهد. خدا بخواهد میبینی که درجهام را توی سوریه از دست خود خدا میگیرم.»
📚《کتاب شبیه خودش》 نوشته ای از زندگانی شهید حامد جوانی
#معرفی_کتاب
#کتاب_شهدا
#فرهنگ_کتابخوانی
🇮🇷طلبهتراز|فرهنگورسانه🇮🇷
@TT_farhang