هدایت شده از °•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم9
🌾 #اربعین_سال93 به پیاده روی اربعین رفتیم. محمدرضا هم خیلی اصرار داشت که بیاید ⚡️اما گفتیم که بگذار ببینیم اوضاع در چه حالی است #تجربه کسب کنیم سال دیگر با هم💞 برویم.
🌾 #چفیه ای که دوستش هدیه🎁 داده بود را داد تا در حرم #امام_حسین(ع) تبرک کنم. اما من در شلوغی های حرم گمش کردم🙁 و هر چه گشتم پیدایش نکردم🚫 و خلاصه برایش یک #چفیه خریدم و تبرک کردم.
🌾به #محمدرضا جریان را گفتم،میدانستم خیلی به چفیه علاقه💞 داشت و از او #عذرخواهی کردم اما او در جواب گفت که
فدای سرت من #حاجتم روا می شود😊.
🌾وقتی به #تهران رسیدیم در مورد حاجتش و چرایی آن از محمدرضا سؤال کردم❓ و او در جواب گفت که اگر چیزی را در #حرم ائمه گم کنی حاجت روا می شوی😍 .من حاجتم این است که #شهید بشوم .تا #اربعین سال دیگر زنده نیستم🌷.
🌾من خیلی ناراحت شدم😔 و در جوابش گفتم که به عراق میروی⁉️گفت جنگ فقط آنجا نیست در #سوریه هم هست من در سوریه #شهید_می_شوم.
#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری
#راوی_مادر_شهید
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
هدایت شده از °•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌸🍃زندگی به سبک شهدا..!!🌸🍃
#از_شهدا_الگو_بگیریم9⃣6⃣
#خاطرات_شهدا
#هدیه_امام_خمینی
❣سفره عقد مان با همه سفره ها فرق داشت!
به جای آینه شمعدان، #تفسیر_المیزان را دور تا دور سفره چیده بودیم!😊
برکتی که این تفسیر به زندگیمان می داد،
می ارزید به هزاران شگونی که آینه شمعدان می خواست داشته باشد.
برای مراسم هم برنج اعلا خریدیم ولی فتح الله نگذاشت بارش کنیم!
می گفت:
((حالا که این همه آدم ندار و گرسنه داریم، چگونه #شب_عروسی ام
چنین غذای #گران قیمتی بدهم؟!)).
برنج ها را بسته بندی کردیم و به خانواده های نیازمند دادیم. وقتی برنج ها را می دادیم، فتح الله می گفت:
این هدیه امام خمینی(ره) است👌...
(راوی: همسرشهید فتح الله ژیان پناه)
#شهدا
#زندگی_ساده
#زندگی_به_سبک_اسلامی
#از_شهدا_الگو_بگیریم
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f