قـبلا گـفـتم دیـرم بـشه بازم سـمت تو مـیام قـصه دیـر اومدن کنـار تـو رو من از حـر یاد گرفتم . . #سـمـت‌تـو

بیـچاره‌ مـن ؛ که پــشت در خـانـه‌ام‌ هـنـوز ..

کشـتی تـویی موجـای سـیاه منـو میـبرن ولی مـیام بـرام طـناب بنـداز ‌. میمـیرم بـرات . .

شبی بی یاد زلفت صبح کردن قسمت ما نیست پریشانی چرا دست از سر ما برنمی دارد . .

خدایا مارو به خـودمون واگـذار نکن به نمـازا و دعاهـامونـم نه به هیـچی اصلا ما رو فقـط به حسیـن واگـذار کـن . .

تو اتـاق من ، هر شـب ، شب جـمعه‌ست . هر ماه مـحرم و صفر .. و کل سـال عـزاست .. خـالصـانه نیـس .. ولـی اینـجـوری بهـتره .

من‌همیشه‌میام‌سمتت .. بعضی‌وقـتاازدوقـدمیه‌تربت‌پاکت بعضی‌وقـتا‌هم‌از‌فـرسخ‌فـرسخ‌فاصله‌ ُ دورترین‌جایی‌که‌میشه‌اومدپـیشت . بنظر‌تواین‌اومدن‌ ُ طـی‌مسیر رسیـدن‌کاری‌نـیس‌که‌ازمن‌بخوان حرکت‌سـمت‌تووظیفه‌ی‌ماست . تودلت‌بخوادهرکسی‌که‌بخوای‌رو‌میرسونی ، پس‌مهم‌نیس‌الان‌کجایی . مهم‌نیس‌اگه‌چـله‌قـبل‌محرمونگرفتی . مهم‌نیس‌اگـه‌الان‌اشکت‌خشک‌شده . راه بیـافت . برو سـمتش . خیلیاازدورترین‌جاهاراه‌افتادن‌ ُ آقاپسندید ُ رسوندشون . خیلیام‌دوقدمیش‌بودن‌ ُ به‌چشمش‌نیومد . ‌.

صبـر مـن درد گرفـت از ایـن دوری .. ایـن دردم جای پـا دردای تـو جـاده من دسـت ُ پـامو میـزنم بیـام ، و میـام بالـاخره‌ولی‌تـهش‌میـگم‌کارخـودتـه :)