عمه بزار برم ..
عمه مگه نمیبینی
عموم رو غریب گیر آوردن ؟؟
مگه من مردم بزارم عموم رو
شهید کنید ؟؟
من پسرِ حسنم !
من نوه پهلو شکسته مدینهام .. :)
یه مرتبه رسید دید عمو بیحال اُفتاده ..
خون جاریِ ..
هر نفسی که میکشه
از این شبکه ها داره
خون بیرون میزنه ..
پرید بغلِ عمو :)
حرمله گفت من سه تا تیر بردم کربلا ..
این سه تا تیرُ کجا خرج کردی؟
یکی از تیرای دیگرُ وقتی
حسین خطبه میخوند
زدم تو سینهش ..
هرچه کرد از جلو تیر در نیومد ..
عاقبت تیرُ از پشت درآورد .. :)
اما سومین تیر !!
رسیدم تو گودال دیدم
یه بچه ای خودشُ رو بدنِ عموش انداخته
داره از عموش دفاع میکنه ..
شمشیرُ بالا آوردن
دستشو آورد جلو به عمو نخوره
دیدم دست به پوست آویزان شد 💔 !!
آخرین تیرُ نشونه گرفت
میگه زدم به این بچه ..
عبدالله به سینه حسین دوخته شد 💔:)
خدا کنه که عمه جون نبینه !!
که صورت عمو رویِ زمینه ..
ببین که راه نفسش رو بستی
بی حیا پا تو بردار از رو سینه !!
تو معرکه هلهله بود و فریاد
تیره سه شعبه که به سمتت افتاد ..
اونی که عمامه رو از تو دزدید
برا چی وایساده ؛دیگه چی میخاد!؟
عجب قیامتی تو قتلگاهت جماعتی
هنوز تو زنده ای ولی شروع شده چه غارتی :)💔
36.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط سڪوت و اندڪی اشڪ . . .💔