✍تأملی بر حکم شرعی ریش تراشی(۱)
🔹در جامعه ما ریش گذاشتن، یکی از نشانه های ضروری متشرعین قلمداد می گردد و همواره یکی از مسائلی که اذهان متشرعین را به خود مشغول کرده حکم شرعی ریش تراشی می باشد. مسأله حلق لحيه در میان فقهای امامیه اولین بار در اواخر قرن هفتم مطرح شد اما تصریح به حرمت از قرن دهم یا یازدهم هجری قمری در کتب فقهی شیعه آغاز شده است.
🔸در میان فقهای شیعه اولین کسی که بحث لحيه را عنوان کرده یحیی بن سعید حلی (م ۶۹۰) در کتاب الجامع للشرایع است که می گوید: «ينبغي أن يؤخذ من اللحية ما جاوز القبضة». (یحیی بن سعيد، الجامع للشرائع، ۳۰) البته از عبارت ایشان حرمت استفاده نمی شود و فقط کراهت استفاده میشود آن هم در «مازاد از قبضه».
سپس شهید اول (م۷۸۶) در کتاب القواعد والفوائد عبارتی آورده که مفهوم آن حرمت تراشیدن ریش می باشد. ایشان فرموده است حلق لحیه برای خنثی جایز نیست چرا که احتمال مرد بودنش وجود دارد. (شهیداول، القواعد و الفوائد، ۲۳۲،۱)
بعد از ایشان فاضل مقداد (م ۸۲۶) همان عبارت شهید را در کتاب خود آورده است.
سپس ابن ابی جمهوراحسائی (م قرن ۱۰) عبارتی مبنی بر ممنوعیت حلق لحيه دارد «أما حلق اللحية فالوجه المنع». (احسائي، الأقطاب الفقهية على مذهب الإمامية، ۶۹)
بعد از ایشان طبق نقل بعضی، شیخ بهایی (م ۱۰۳۱) در رساله اعتقادیه حرمت را ذکر کرده است. سپس میرداماد استرآبادی (م ۱۰۴۱) تصریح به حرمت کرده است.
🔻این دو عالم بزرگوار در میان فقهای شیعه اولین کسانی اند که تصریح به حرمت تراشیدن ریش کردهاند و احتمال دیگری در کلامشان وجود ندارد و جناب میرداماد اولین کسی نیز هست که بر حرمت، استدلال کرده است.
بعد از ایشان مجلسی اول (م۱۰۷۰) استدلالاتی مبنی بر ترک ریش تراشی دارد اما در پایان، فتوای صریح نمیدهد بلکه احتیاط می کند. (مجلسی، روضة المتقین، ۳۳۳،۱ ) بعد از ایشان فیض کاشانی، حرعاملی، مجلسى دوم، جزایری، بحرانی، کاشف الغطاء، نراقی، صاحب جواهر و شیخ انصاری قائل به حرمت ریش تراشی شده اند.
◾️بیشتر فقهای معاصر و فعلی به صراحت فتوا به حرمت نداده و به جای فتوای صریح، احتیاط واجب گفته اند. (بنی هاشمی خمینی، توضیح المسائل مراجع، ۸۳۵،۲)
#فقه
#ریش_تراشی
#فقه_سنتی
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi
✍تأملی بر حکم شرعی ریش تراشی(۲)
ادله قائلین به حرمت ریش تراشی؛ کتاب
از قرآن کریم به آیه «..ولآمرنهم فليغيرن خلق الله...» (نساء،۱۱۹) استدلال
کرده اند: خداوند از قول شیطان نقل می کند که گفته است: «و آنها را گمراه می کنم و به آرزوها سرگرم میسازم و به آنها دستور میدهم که گوش چهار پایان را بشکافند و آفرینش خدایی را تغییر دهند و آنها که شیطان را به جای خدا ولی خود برگزینند زیان آشکاری کرده اند.»
🔸تبيين استدلال بدین شکل است که تراشیدن ریش تغییر و دگرگون کردن خلقت خداست و هر چیزی که دگرگون کردن خلقت خدا باشد حرام است پس تراشیدن ریش حرام است لذا کسی که ریشش را می تراشد از جمله مغیرین خلق الله است.
🔻استدلال به این آیه ناتمام است زیرا اگر گفته شود مراد آیه، مطلق تغییر است و تمام تغییرات را شامل می شود می گوییم دلیلی بر حرمت تغییر خلقت به نحو مطلق و عام وجود ندارد و کسی
چنین ادعایی نکرده است وگرنه لازم می آید تا بگوییم تغییر و تصرف در کلیه مصنوعات خداوندی حرام است حتى نهرسازی و سدسازی و درختکاری و باغبانی و ناخن گرفتن و تراشیدن موی سر و شکستن چوبها و میلیونها مثال دیگر و التزام به چنین سخنی ممکن نیست.
اگر گفته شود این موارد از عموم آیه تخصیص خورده اند و آیه شامل این مثال ها نمی شود، می گوییم سیاق آیه اباء از تخصیص
دارد یعنی لحن آیه با تخصیص سازگار نیست و اگر بخواهیم امثال این موارد را استثنا کنیم تخصيص اكثر لازم می آید و این مستهجن است.
🔻آیه شریفه حکم کلی را بیان می کند یعنی تغییر در خلق الله کار شیطانی است اما این خلق الله چیست؟ مصادیقش کدامند؟ و آیا ریش تراشی هم مصداقی از آن است دلیلی غیر از این آیه می طلبد.
در تفسیر این آیه، معانی گوناگونی احتمال داده شده است، که مناسب ترین تفسیری که برای آن شده این است که مراد آیه از تغییر خلقت خدای تعالی، خارج شدن از حکم فطرت و ترک دین حنیف میباشد.
#فقه
#ریش_تراشی
#فقه_سنتی
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi