eitaa logo
تبیان گناباد
1.6هزار دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
6هزار ویدیو
287 فایل
✅ارسال خبر به آدرس زیر بصورت کلاژ @ste_gonabad5 https://eitaa.com/Tabyingonabad/39880
مشاهده در ایتا
دانلود
💢کوچک خان ایرانی میرزا یونس استاد سرایی، فرزند میرزا بزرگ به جهت شهرت پدر نامیده و خطاب می شد، بدون شک نامش در طومار و رجال ایران می درخشد. کوچک خان همانند ستارخان در آذربایجان، شیخ محمد خیابانی در تبریز، رئیسعلی دلواری در جنوب، عبدالحسین لاری در فارس اندیشه ای جز مبارزه توامان با و نداشت به همین جهت این شخصیت‌های گرانسنگ را نباید در قومیت و جغرافیای خاصی محدود ساخت‌. در جنبش هفت ساله به یک تعبیر از همه نقاط ایران حضور داشتند و میرزا نیز بی تفاوت به وضع سایر استان‌های کشور نبود. نگاه ملی به این اسطوره ها می تواند سرمایه و اعتماد اجتماعی را تقویت و از گسست بین اقوام جلوگیری نماید میرزا با دست خالی در پسیخان، منجیل و ماسوله جنگید. آن اوایل می جنگیدند تا پس از غلبه بر قوای استبداد یا اجنبی تا بُن دندان مسلح بتوانند اسلحه غنیمت بگیرند. اینکه می گویم دست خالی، صرفا یک اشاره به جهت نیست، حقیقتا دستشان خالی بود میرزا را باید شناخت. هنر او این بود که با چهار جبهه همزمان جنگید. نخست با رجاله های داخلی، درباریان فاسد و وطن فروش در ثانی با روس های جنایتکار که نوشتن از تجاوزات آنها به نوامیس ایرانی در این سطور نمی گجند. جبهه دیگر مبارزه با حیله گری ها، دسیسه ها و شیطنت انگلیسی ها و جواسیس آنهاست و النهایه زخم خوردن از نفوذی های خائن و پَست داخل نهضت و هنوز ایران ما از نفوذی های داخل آسیب می بیند. سخن آخر و تعجب برانگیز: برخی در فضای مجازی هم از میرزا و رشادتهای او می کنند و هم او را می ستایند!!! چگونه این دو کنار هم جمع می شود؟ و بعد برای توجیه اقدام دست به میرزا می زنند که او دنبال جدایی بود! قاتل و مقتول را توامان ستایش نکنید...
چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود شد: مراقب خود، اطرافیان و مان باشیم. امروز صبح که خبر اعدام را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم ‏دست داد نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است. مادرش به امام رضا علیه السلام نامش را ‏مجیدرضا گذاشت از کودکی و هیئتی بود همیشه تلاش میکرد صف اول خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز، عبا بر شانه می انداخت از 15 سالگی که وارد شد کم کم تحت تاثیر قرار گرفت آنچنان شست و شوی شد که نماز را می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام ‏حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی می کند: خودش میگوید ۸ سال رسانه من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود، روز حادثه با دیدن آن گروه اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد اول در خانه نامه اش را می نویسد که برای من نکنید ‏سر قبرم نخوانید، هر که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته، او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما و تکه تکه اش میکنند برای همین موقع دستگیری میگوید مرا اعدام کنید اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که ‏با دینی با او تعامل می کنند تمام ذهنی اش به هم می ریزد بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه ا‌ش بدهند، با او می کنند از زندگیش می پرسند برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او می دهند بخواند و خلاصه مجرم و بازجو باهم میکنند. آخر تازه ‏فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این برند، به مادرش می گوید، با مادران صحبت کن، طلب نکن فقط طلب کن من مثل یک برادرم را کشتم، مجید رضا میگوید چند به دلم مانده، یک بار دیگر دست را ببوسم به مادرم کادو بدهم: بعداز ۸ ‏سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند) او بسیار پشیمان و شکسته شده بود. در حقیقت می شود گفت دوتا جوان ما را شهید نکرد بلکه دوتا جوان را شهید کرد ویک جوان را ، دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد ‏را تبدیل به یک کرد. مراقب خود، اطرافیان و مان در فضای مجازی باشیم. @Tebyangonabad