eitaa logo
کانال عقیدتی سیاسی تدبرردرقران استادنظری💐💐💐
143 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
39 فایل
@Tadabor_dar_ghoran🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹 کانال مارا ب دوستان معرفی کنید🙏🏻❤
مشاهده در ایتا
دانلود
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قبر اصلی ابا عبدالله الحسین حاجتداری بنویس یا حسین (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر این داستان عبرت آموزه: شخصی به نام ضحاک بن عبدالله مشرقی به همراه مالک بن نضر ارحبی در مسیر کوفه با امام حسین علیه السلام روبه رو شد امام حسین علیه السلام از آنها درخواست کرد تا او را یاری کنند مالک بن نضر گفت: من بدهی و نان خور دارم؛ و ضحاک در جواب امام گفت: من هم فردی عیالوارم و به مردم مقروض هستم؛ اما اگر به من اجازه دهی، هنگامی که هیچ جنگجویی که از تو د فاع کند -در کنارت- نیافتم، بازگردم و فقط تا آنجا برایت بجنگم که برایت سودمند باشد و بتوانم از تو دفاع کنم امام نیز پذیرفت. ضحاک از صبح عاشورا کنار امام جنگید حتی نماز ظهر را هم همراه امام بجا آورد و تعدادی از دشمنان را هلاک کرد. ضحاک می گوید: وقتی دیدم یاران امام حسین(ع) کشته شده اند و نوبت به وی و خاندانش رسیده و با وی به جز سوید بن عمرو خثعمی و بشیر بن عمرو حضرمی باقی نمانده اند، خدمت اباعبدالله آمدم و گفتم: یابن رسول الله! به خاطر دارید که بین من و شما چه شرطی بود؟ حضرت فرمود: آری، من بیعت خود را از تو برداشتم؛ ولی تو چگونه می توانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟ ضحاک گفت: من اسب خود را در خیمه ای پنهان کرده ام و به همین جهت بود که پیاده می جنگیدم. پس ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد گریخت. راستی ما اگر بجای ضحاک بودیم تا کجا امام را یاری می کردیم؟ بهتر است اینطور بپرسم درحال حاضر تا کجا و چه اندازه ای حاضر هستیم با امام حسین (ع) باشیم؟ تا چه اندازه به دستورات الهی و دینی که امام حسین (ع) برای آن جان خود را فدا کردند تا به دست من و شما برسد پایبندیم؟! تاریخ طبری، دارالکتب الاسلامیة، بیروت، ج ۳، ص ۳۱۵ و ۳۲۹
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️خطر در کمین زنان چادری.... 🚨زنگ خطر برای چادری ها از اربعین امسال به صدا در آمد... 👈اگر مراقب نباشید یک روز سر بلند می کنید و می گوئید من چادری و محجبه بودم نمی دانم چطور چادر از سرم برداشتم؟؟ ⛔️مراقبت ویژه نسبت به خودتان و عقایدتان داشته باشید که دشمن لحظه ای بیکار ننشسته😔
10.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴حقایقی از عربستان که نمیگذارند شما ببیینید +در آینده بیشتر در مورد کشور های حوزه خلیج فارس خواهم گفت
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اگرقرار بشه شما همکار زنی👩‍🦰👱‍♀🧕💁‍♀ برای شوهرتون انتخاب کنید کدومو می‌پسندید؟🤔 چرا؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اربابی آوازه کنیزی نوجوان و زیباروی را شنید، که قدی بلند و چشمانی خمار و صدایی دلکش داشت. ۲۰ هزار دینار قیمتش بود و هر کسی را توان پرداخت این مبلغ برای خرید آن نبود، این کنیز ماه‌ها در خانه بود، همه می‌دیدند، اما کسی توان خرید او را نداشت. ارباب به غلام خود یک گونی سکه داد و او را روانه شهر کرد تا آن کنیز ماهرخ را بخرد. پسر ارباب به پدر گفت : «پدر می‌خواهم دیوانگان شهر را لیست کنم تا به آن‌ها طعامی دهیم.» پدر گفت : «اول مرا بنویس و دوم غلام مرا.» پسر پرسید: «چرا پدرم؟» گفت: «اولین دیوانه منم که به غلامی اعتماد کرده و یک گونی زر به او دادم. اگر او هم کنیز را بخرد و برای من بیاورد او هم دیوانه است، چون من به‌جای او بودم، اگر پول را نمی‌دزدیدم، کنیز زیباروی را دزدیده و به بیابانی روان شده و تا آخر عمر با او زندگی می‌کردم. در این حالت هر دو دیوانه‌ایم.» غلام کنیز را خرید و در حال برگشت کنیز گفت: «بیا هر دو سمت بیابانی روان شویم. من دوست ندارم دیگر در بند و هم‌خوابی اربابی باشم. به خود و من رحم کن.» غلام گفت: «من غلامم و هیچ گنجی روی زمین ندارم، اما در دلم گنجی به نام امانت‌داری و صداقت است که هرگز آن را با آزادی و لذت خود عوض نمی‌کنم و جواب ارباب را با خیانت نمی‌دهم، چون اگر چنین کنم مرده‌ام و مرده از لذت بی‌نصیب است.» غلام کنیز را به خانه آورده و به ارباب تسلیم کرد. ارباب چون داستان را شنید از صداقت غلام گریست و کنیز زیباروی را به او بخشید و هر دو را آزاد کرد. التماس دعا
10.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این روزها روضه که میری خانمهای بدحجاب با لاک قرمز و ناخن کاشته و بدون چادر و مانتو را میبینی از اون طرف اهنگ مداحیها جوریه که میشه باهاش رقصید هرچی هم میای حرفی بزنی، پیش خودت میگی حالا اشکالی نداره بذار بیان روضه، شاید اصلاح بشن ولی رهبر با بیان یک خاطره از سید قطب و ماجرای کلیسایی که کاباره شده بود جوابمون را زیبا میدهند