.
.
.
میگن شیطان با بنده اے همسفر شد..
موقع نماز صبح بنده نماز نخوند!
موقع ظھر و عصر هم نماز نخوند
موقع مغرب و عشاء رسید بازم بنده؛
نماز بجاے نیاورد...!
موقع خواب،شیطان به بنده گفت :
️من با تو زیر یک سقف نمۍ خوابم..
چون پنج وقت، موقع نماز شد و تو
حتے یک نماز نخوندے...!
میترسم غضبے از آسمان بر این سقف
نازل بشہ که من هم با تو شامل بشم...!!
.
بنده گفت تو شیطانے و من بنده خدا
چطور با وجود تو غضببر مننازلمیشه
شیطان در جواب گفت : من فقط...
یک سجده آن هم به بنده خدا نکردم..
از بھشتراندهشدم و تا روز قیامتلعنشدم
در صورتےکہ تو از صبح تا حالا باید چند
سجده به خالق میکردے و نکردے....!
''واے به حال تو کہ از من بدترے''❗️
.
#خداوندبراےشما آدمیان،صبرے عظیم
دارد و شما در برابر اینھمہ الطافِ او...
بی نھایٺ، ناسپاس هستید!!!
⚠️🍃~| از پاهايۍ که نمي توانند تو را
به اداے نماز ببرند ؛ انتظار نداشته باش..
+ تو را به بھشت ببرند....":)🦋
#بهخودمونبیایم..🤍🌿
#تلنگرانه
.
@reyhaneyekhelghat 👈🌼
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_هفدهم 💠 گنبد روشن #حرم در تاریکی چشمانم میدرخشید و از زیر روبنده از چشمان
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_هجدهم
💠 زیر دست و پای زنانی که به هر سو میدویدند خودم را روی زمین میکشیدم بلکه راه #فراری پیدا کنم. درد پهلو نفسم را بند آورده بود، نیمخیز میشدم و حس میکردم پهلویم شکاف خورده که دوباره نقش زمین میشدم.
همهمه مردم فضا را پُر کرده و باید در همین هیاهو فرار میکردم که با دنیایی از درد بدنم را از زمین کندم. روبندهام افتاده و تلاش میکردم با #چادرم صورتم را بپوشانم، هنوز از درد روی پهلویم خم بودم و در دل جمعیت لنگ میزدم تا بلاخره از #حرم خارج شدم.
💠 در خیابانی که نمیدانستم به کجا میرود خودم را میکشیدم، باورم نمیشد رها شده باشم و میترسیدم هر لحظه از پشت، پنجه ابوجعده چادرم را بکشد که قدمی میرفتم و قدمی #وحشتزده میچرخیدم مبادا شکارم کند.
پهلویم از درد شکسته بود، دیگر قوّتی به قدمهایم نمانده و در تاریکی و تنهایی خیابان اینهمه وحشت را زار میزدم که صدایی از پشت سر تنم را لرزاند. جرأت نمیکردم برگردم و دیگر نمیخواستم #اسیر شوم که تمام صورتم را با چادر پوشاندم و وحشتزده دویدم.
💠 پاهایم به هم میپیچید و هر چه تلاش میکردم تندتر بدوم تعادلم کمتر میشد و آخر درد پهلو کار خودش را کرد که قدمهایم سِر شد و با زانو به زمین خوردم.
کف خیابان هنوز از باران ساعتی پیش خیس و این دومین باری بود که امشب در این خیابانهای گِلی نقش زمین میشدم، خواستم دوباره بلند شوم و این بدن در هم شکسته دیگر توانی برای دویدن نداشت که دوباره صورتم به زمین خورد و زخم پیشانیام آتش گرفت. کف هر دو دستم را روی زمین عصا کردم بلکه برخیزم و او بالای سرم رسیده بود که مردانه فریاد کشید :«برا چی فرار میکنی؟»
💠 صدای ابوجعده نبود و مطمئن شدم یکی از همان اجیرشدههای #وهابی آمده تا جانم را بگیرد که سراسیمه چرخیدم و او امانم نداد که کنارم نشست و به سختی بازخواستم کرد :«از آدمای ابوجعدهای؟»
گوشه #چادرم هنوز روی صورتم مانده و چهرهام بهدرستی پیدا نبود، اما آرامش صورت او در تاریکی این نیمهشب بهروشنی پیدا بود که محو چشمان مهربانش مانده و پلکی هم نمیزدم.
💠 خط #خون پیشانیام دلش را سوزانده و خیال میکرد وهابیام که به نرمی چادرم را از صورتم کنار زد و زیر پرده اشک و خون، تازه چشمانم به خاطرش آمد که رنگ از رخش پرید.
چشمان روشنش مثل آینه میدرخشید و همین آینه از دیدن #مظلومیتم شکسته بود که صدایش گرفت :«شما اینجا چیکار میکنید؟»
💠 شش ماه پیش پیکر غرق خونش را کنار جاده رها کرده و باورم نمیشد زنده باشد که در آغوش چشمانش دلم از حال رفت و #غریبانه ضجه زدم :«من با اونا نبودم، من داشتم فرار میکردم...» و درد پهلو تا ستون فقراتم فریاد کشید که نفسم رفت و او نمیدانست با این دختر #نامحرم میان این خیابان خلوت چه کند که با نگاهش پَرپَر میزد بلکه کمکی پیدا کند.
میترسید تنهایم بگذارد و همان بالای سرم با کسی تماس گرفت و پس از چند دقیقه خودرویی سفید کنارمان رسید. از راننده خواست پیاده نشود، خودش عقبتر ایستاد و چشمش را به زمین انداخت تا بیواهمه از نگاه نامحرمی از جا بلند شوم.
💠 احساس میکردم تمام استخوانهایم در هم شکسته که زیرلب ناله میزدم و مقابل چشمان سر به زیرش پیکرم را سمت ماشین میکشیدم.
بیش از شش ماه بود حس رهایی فراموشم شده و حضور او در چنین شبی مثل #معجزه بود که گوشه ماشین در خودم فرو رفتم و زیر آواری از درد و وحشت بیصدا گریه میکردم.
💠 مرد جوانی پشت فرمان بود، در سکوت خیابانهای تاریک #داریا را طی میکردیم و این سکوت مثل خواب سحر به تنم میچسبید که لحن نرم مصطفی به دلم نشست :«برای #زیارت اومده بودید حرم؟»
صدایش به اقتدار آن شب نبود، انگار درماندگیام آرامشش را به هم زده بود و لحنش برایم میلرزید :«میخواید بریم بیمارستان؟» ماهها بود کسی با اینهمه محبت نگران حالم نشده و عادت کرده بودم دردهایم را پنهان کنم که صدایم در گلو گم شد :«نه...»
💠 به سمتم برنمیگشت و از همان نیمرخ صورتش خجالت میکشیدم که نالهاش در گوشم مانده و او به رخم نمیکشید همسرم به قصد کشتنش به قلبش #خنجر زد و باز برایم بیقراری میکرد :«خواهرم! الان کجا میخواید برسونیمتون؟»
خبر نداشت شش ماه در این شهر #زندانی و امشب دیگر زندانی هم برای زندگی ندارم و شاید میدانست هر بلایی سرم آمده از دیوانگی سعد آمده که زیرلب پرسید :«همسرتون خبر داره اینجایید؟»
💠 در سکوتی سنگین به شیشه مقابلش خیره مانده و نفسی هم نمیکشید تا پاسخم را بشنود و من دلواپس #شیعیان حرم بودم که به جای جواب، معصومانه پرسیدم :«تو #حرم کسی کشته شد؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✍️ https://eitaa.com/joinchat/4219797527C75859c9b98
👇تقویم نجومی سه شنبه👇
👇👇👇 کانال عمومی 👇👇👇
🌏 تقویم همسران 🌍
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی ، اسلامی)
✴️ سه شنبه 👈 12 اسفند 1399
👈 18 رجب 1442👈 2 مارس 2021
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🏴 وفات ابراهیم فرزند رسول خدا علیه السلام " 10 هجری "
🔥روز اول خلافت شوم یزید ملعون .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️امروز روز مبارک و مختاری است برای امور زیر:
✅ معامله و تجارت .
✅ قرض و وام دادن و گرفتن.
✅ امور زراعی و کشاورزی .
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅ شرکت زدن و مشارکت کردن.
✅ فصد و حجامت.
✅ دیدار با رؤسا و بزرگان.
✅ اقدام برای امور قضایی .
✅خواستگاری عقد و ازدواج .
✅ و خرید خانه و ملک و مغازه خوب است.
👶 زایمان خوب و نوازادش زندگی خوبی دارد و هرگز فقیر نشود و خوب تربیت خواهد شد .ان شاءالله.
🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود.
🚘 مسافرت:خوب است.
🔭 احکام نجوم .
🌓 امروز برای امور زیر نیک است :
✳️ فروش جواهرات .
✳️ آغاز معالجات و درمان.
✳️کودک به گهواره نهادن .
✳️ و خوردن نوشیدنی ها نیک است .
💑 حکم مباشرت امشب(شب چهارشنبه ) ، مباشرت و عروسی کراهت دارد .
🔲 این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه بفرمایید.
@reyhaneyekhelghat
@taghvimehamsaran
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث غم و اندوه است .
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث قوت دل می شود .
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد .
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.
( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی ۱۹سوره مبارکه " مریم علیهاالسلام " است .
قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا ...
و از معنای آن استفاده می شود که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطره خواه بیاورد.ان شاءالله و شما مطلب خود رادراین مضامین قیاس کنید .
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع ما👇
تقویم همسران
تالیف:حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن : 025 377 47 297
0912 353 2816
0903 252 6300
📛📛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
بچہمذهبیا ببینن #استاد_پناهیان
چہ انتقادے داره بھشون...!🌱
#فیلم_باز_شود °•/⏳🎈/°•
ریحانهیخلقت 👉😍
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
بایدخداشویکهبفهمیعلیکهبود
➖🥰🌿⃤⊰
•
•
#امیردلبرے•|😍🤩|•
•
|💕⊰ آیا میدانستید #علیعلیهالسلام...
اولینکسیبود کهبرای رفع بی آبیِمکه
دستور حفر قنات،توسطمقنیهایایرانی
را دادند...؟!😍🥰
•
|🐚⊰ آیا میدانستید....!
علیعلیهالسلاماولینکسیبود کهبا آوردن
بذر گندممرغوباز ایرانبهعربستان، به..
صنعتکشاورزیاعراب رونق بخشیدند؟
•
|🌈⊰ آیا میدانستید....!
امامعلی،اولینکسیبود کهبدستیکمعمار
ایرانیدستور ساختگرمابهرا درمدینه
ذاد وآنرا بهنامحمامعلی میخواندند؟🙂
•
|🍒⊰ آیا میدانستید....!
علیعلیهالسلاماولینکسیبود کهبرای..
توسعهی مدینه،نقشهی شهرسازی ؛
کشیدند و شهرمدینهرا از نو،طراحیکردند؟
•
|💌⊰ آیا میدانستید....!
علیعلیهالسلاماولینو تنها مرد جوانِ
عربیبودند کهایرانیاناز ایشانخواستند
پادشاهی ایرانرا برعهده بگیرد؟😎
•
|☔️⊰ آیا میدانستید....!
علیعلیهالسلاماولینکسیبودند که...
کارخانهی کشتیسازیاسلامیرا از ؛
بیتالمالدر عربستانراه انداختند؟😯
•
|⏰⊰ آیا میدانستید....!
حضرتعلیعلیهالسلام،اولینکسی بود
که : استاداندانشگاهگندیشاپور ایران
به ایشانتقاضایتدریسدر دانشگاه را
دادند...؟!😉🥳
•
|🔗🤍⊰ منبع : { زندگیپرافتخارعلی
خداوندعلموشمشیر..نوشتهی رودلف،
ژایگر آلمانی.ترجمه: ذبیحاللهمنصوری}
•
#انتشآر_باشما😎🥰
#کپیصلواتینذرفرج :)💗
•
ریحانهیخلقت 👉🌼😍
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_هجدهم 💠 زیر دست و پای زنانی که به هر سو میدویدند خودم را روی زمین میکشید
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_نوزدهم
💠 سری به نشانه منفی تکان داد و از #وحشت چشمانم به شوهرم شک کرده بود که دوباره پی سعد را گرفت :«الان همسرتون کجاست؟ میخواید باهاش تماس بگیرید؟»
شش ماه پیش سعد موبایلم را گرفته بود و خجالت میکشیدم اقرار کنم اکنون عازم #ترکیه و در راه پیوستن به #ارتش_آزاد است که باز حرف را به هوای حرم کشیدم :«اونا میخواستن همه رو بکشن...»
💠 فهمیده بود پای من هم در میان بوده و نمیخواست خودم را پیش رفیقش رسوا کنم که بلافاصله کلامم را شکست :«هیچ غلطی نتونستن بکنن!»
جوان از آینه به صورتم نگاهی گذرا کرد، به اینهمه آشفتگیام شک کرده بود و مصطفی میخواست آبرویم را بخرد که با متانت ادامه داد :«از چند وقت پیش که #وهابیها به بهانه تظاهرات قاطی مردم شدن، ما خودمون یه گروه تشکیل دادیم تا از حرم #سیده_سکینه (علیهاالسلام) دفاع کنیم. امشب آماده بودیم و تا دست به اسلحه شدن، غلافشون کردیم!»
💠 و هنوز خاری در چشمش مانده بود که دستی به موهایش کشید و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، خبر داد :«فقط اون نامرد و زنش فرار کردن!»
یادم مانده بود از #اهل_سنت است، باورم نمیشد برای دفاع از مقدسات #شیعیان وارد میدان شده باشد و از تصور تعرض به حرم، حال رفیقش به هم ریخته بود که با کلماتش قد علم کرد :«درسته ما #شیعههای داریا چارتا خونواده بیشتر نیستیم، اما مگه مرده باشیم که دستشون به #حرم برسه!»
💠 و گمان کرده بود من هم از اهل سنت هستم که با شیرینزبانی ادامه داد :«خیال کردن میتونن با این کارا بین ما و شما #سُنیها اختلاف بندازن! از وقتی میبینن برادرای اهل سنت هم اومدن کمک ما #شیعهها، وحشیتر شدن!»
اینهمه درد و وحشت جانم را گرفته بود و مصطفی تلخی حالم را با نگاهش میچشید که حرف رفیقش را نیمه گذاشت :«یه لحظه نگهدار سیدحسن!» طوری کلاف کلام از دستش پرید که نگاهش میخ صورت مصطفی ماند و بلافاصله ماشین را متوقف کرد، از نگاه سنگین مصطفی فهمید باید تنهایمان بگذارد که در ماشین را باز کرد و با مهربانی بهانه چید :«من میرم یه چیزی بگیرم بخوریم!»
💠 دیگر منتظر پاسخ ما نماند و به سرعت از ماشین پیاده شد. حالا در این خلوت با بلایی که سعد سرش آورده بود بیشتر از حضورش #شرم میکردم که ساکت در خودم فرو رفتم. از درد سر و پهلو چشمانم را در هم کشیده بودم و دندانهایم را به هم فشار میدادم تا نالهام بلند نشود که لطافت لحنش پلکم را گشود :«خواهرم!»
چشمم را باز کردم و دیدم کمی به سمت عقب چرخیده است، چشمانش همچنان سر به زیر و نگاهش به نرمی میلرزید. شالم نامرتب به سرم پیچیده بود، چادر روی شانهام افتاده و لباسم همه غرق گِل بود که از اینهمه درماندگیام #خجالت کشیدم.
💠 خون پیشانیام بند آمده و همین خط خشک خون روی گونهام برای آتش زدن دلش کافی بود که حرارت نفسش را حس کردم :«خواهرم به من بگید چی شده! والله کمکتون میکنم!» در برابر محبت بیریا و پاکش، دست و پایم را گم کرده و او بیکسیام را حس میکرد که بیپرده پرسید :«امشب جایی رو دارید برید؟»
و من امشب از #جهنم مرگ و کنیزی آن پیرمرد وهابی فرار کرده بودم و دیگر از در و دیوار این شهر میترسیدم که مقابل چشمانش به گریه افتادم.
💠 چانهام از شدت گریه به لرزه افتاده و او از دیدن این حالم طاقتش تمام شده بود که در ماشین را به ضرب باز کرد و پیاده شد. دور خودش میچرخید و آتش #غیرتش در خنکای این شب پاییزی خاموش نمیشد که کتش را درآورد و دوباره به سمت ماشین برگشت.
روی صندلی نشست و اینبار کامل به سمتم چرخید، صورت سفیدش از ناراحتی گل انداخته بود، رگ پیشانیاش از خون پُرشده و میخواست حرف دلش را بزند که به جای چشمانم به دستان لرزانم خیره ماند و با صدایی گرفته گواهی داد :«وقتی داشتن منو میرسوندن بیمارستان، تو همون حالی که حس میکردم دارم میمیرم، فقط به شما فکر میکردم! شب پیشش #خنجر رو از رو گلوتون برداشته بودم و میترسیدم همسرتون...»
💠 و نشد حرفش را تمام کند، یک لحظه نگاهش به سمت چشمانم آمد و دوباره #نجیبانه قدم پس کشید، به اندازه یک نفس ساکت ماند و زیر لب زمزمه کرد :«#خدا رو شکر میکنم هر بلایی سرتون اورده، هنوز زندهاید!»
هجوم گریه گلویم را پُر کرده و بهجای هر جوابی #مظلومانه نگاهش میکردم که جگرش بیشتر آتش گرفت و صورتش خیس عرق شد.
💠 رفیقش به سمت ماشین برگشته و دلش میخواست پای دردهای مانده بر دلم بنشیند که با دست اشاره کرد منتظر بماند و رو به صورتم اصرار کرد :«امشب تو #حرم چی کار داشتید خواهرم؟ همسرتون خواست بیاید اونجا؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✍️ https://eitaa.com/joinchat/4219797527C75859c9b98
❌
يک شب که دکتر طبق برنامه اش براے تهجد و نماز شبش بلند شد🔅
🔹 گفتم :خيلے خسته ايد بعد از چند شب بے خوابے امشب را بيشتر استراحت کنيد.😁
💠گفت:
تاجر اگر از سرمايه اش بخورد ورشکست مے شود...
😢💔
#شهيد_مصطفی_چمران
@reyhaneyekhelghat
#تلنگرانه🍃✨
شاید شما ندونید...☝️🏻
اما دعاۍ قنوتِ نماز شبِ کسۍ باشید ...🤲🏻😔
.
#یاصاحبالزمان🍃
ریحانهیخلقت 🌿❤️
👇تقویم نجومی چهارشنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی،اسلامی)
✴️ چهارشنبه 👈 13 اسفند 99
👈 19 رجب 1442 👈3 مارس 2021
📛 امروز ساعت ۰۰:۹ قمر وارد برج عقرب می شود .
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی .
🔥 مرگ معتمد عباسی " ۲۷۹ ه.ق " .
🏴 وفات شاه اسماعیل صفوی مروج شیعه " ۹۳۰ هجری " .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
👶 مناسب زایمان و نوزاد مبارک و شایسته و روزی دار خواهد شد .ان شاءالله
🚘مسافرت : خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد .
🔭 احکام نجوم.
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️ امور زراعی و کشاورزی .
✳️ بذر افشانی .
✳️ کندن چاه و قنات .
✳️ تحقیق و وارسی کردن .
✳️ درختکاری .
✳️ از شیر گرفتن کودک .
✳️ استعمال دارو .
✳️ جراحی چشم .
✳️ حمام رفتن .
✳️ و مرهم گذاشتن بر زخم نیک است .
📛 ولی برای امور اساسی و زیر بنایی مانند ازدواج و مسافرت خوب نیست .
💉💉 حجامت خون دادن فصد باعث رفع درد بدن می شود .
💇♂💇 اصلاح سر وصورت باعث توانگری می شود...
😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی ۲۰ سوره مبارکه " طه " است .
فالقاها فاذا هی حیه تسعی ....
و مفهوم آن این است که دلیلی قوی تحت تصرف خواب بیننده در آید و کار خود را با آن پیش برد . ان شاء الله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث خارش میشود.
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
@reyhaneyekhelghat
@taghvimehamsaran
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
قم:انتشارات حسنین علیهما السلام
ادرس:
پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن:
09032516300
0912 353 2816
025 377 47 297
📛📛📛📛
رسیدنبهخداچهزیباستوشهداچقدرخاکی شدندکهخدابراےدیدارشان
بےتابشد...🌿'۰|
ریحانهیخلقت 👉🌼
🕊
🌱-من مطمئن هستم
چشمی که به نگاه حرام عادت کند ،
خیلی چیزها
را از دست میدهد ... 🌱🖇
📚 #شهید_هادی_ذوالفقاری
ریحانهیخلقت 👉🌿❤️
«رَدُّ جَوَابِ الْکِتَابِ وَاجِبٌ کَوُجُوبِ رَدِّ السَّلَام»
جواب دادن به نامه مثل جواب سلام واجبه(نه وجوب شرعی)
-پس سین مےڪنے جواب بدھ!
🌱 @reyhaneyekhelghat 🌿
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_نوزدهم 💠 سری به نشانه منفی تکان داد و از #وحشت چشمانم به شوهرم شک کرده بود
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_بیستم
💠 اشکم تمام نمیشد و با نفسهایی که از گریه بند آمده بود، ناله زدم :«سعد شش ماه تو خونه زندانیم کرده بود! امشب گفت میخواد بره #ترکیه، هرچی التماسش کردم بذاره برگردم #ایران، قبول نکرد! منو گذاشت پیش ابوجعده و خودش رفت ترکیه!»
حرفم به آخر نرسیده، انگار دوباره #خنجر سعد در قلبش نشست که بیاختیار فریاد کشید :«شما رو داد دست این مرتیکه؟» و سد #صبرش شکسته بود که پاسخ اشکهایم را با داد و بیداد میداد :«این #تکفیری با چندتا قاچاقچی اسلحه از مرز #عراق وارد #سوریه شده! الان چند ماهه هر غلطی دلش میخواد میکنه و #داریا رو کرده انبار باروت!»
💠 نجاست نگاه نحس ابوجعده مقابل چشمانم بود و خجالت میکشیدم به این مرد #نامحرم بگویم برایم چه خوابی دیده بود که از چشمانم به جای اشک، #خون میبارید و مصطفی ندیده از اشکهایم فهمیده بود امشب در خانه آن نانجیب چه دیدهام که گلویش را با تیغ #غیرت بریدند و صدایش زخمی شد :«اون مجبورتون کرد امشب بیاید #حرم؟»
با کف هر دو دستم جای پای اشک را از صورتم پاک کردم، دیگر توانی به تنم نمانده بود تا کلامی بگویم و تنها با نگاهم التماسش میکردم که تمنای دلم را شنید و #مردانه امانم داد :«دیگه نترس خواهرم! از همین لحظه تا هر وقت بخواید رو چشم ما جا دارید!»
💠 کلامش عین عسل کام تلخم را شیرین کرد؛ شش ماه پیش سعد از دست او فرار کرده و با پای خودش به داریا آمده بود و حالا باورم نمیشد او هم اهل داریا باشد تا لحظهای که در #آرامش منزل زیبا و دلبازشان وارد شدم.
دور تا دور حیاط گلکاری شده و با چند پله کوتاه به ایوان خانه متصل میشد. هنوز طراوت آب به تن گلدانها مانده و عطر شببوها در هوا میرقصید که مصطفی با اشاره دست تعارفم کرد و صدا رساند :«مامان مهمون داریم!»
💠 تمام سطح حیاط و ایوان با لامپهای مهتابی روشن بود، از درون خانه بوی غذا میآمد و پس از چند لحظه زنی میانسال در چهارچوب در خانه پیدا شد و با دیدن من، خشکش زد. مصطفی قدمی جلو رفت و میخواست صحنهسازی کند که با خنده سوال کرد :«هنوز شام نخوردی مامان؟»
زن چشمش به من مانده و من دوباره از نگاه این #غریبه ترسیده بودم مبادا امشب قبولم نکند که چشمم به زیر افتاد و اشکم بیصدا چکید. با این سر و وضع از هم پاشیده، صورت زخمی و چشمی که از گریه رنگ خون شده بود، حرفی برای گفتن نمانده و مصطفی لرزش دلم را حس میکرد که با آرامش شروع کرد :«مامان این خانم #شیعه هستن، امشب #وهابیها به حرم #سیده_سکینه (علیهاالسلام) حمله کردن و ایشون صدمه دیدن، فعلاً مهمون ما هستن تا برگردن پیش خانوادهشون!»
💠 جرأت نمیکردم سرم را بلند کنم، میترسیدم رؤیای آرامشم در این خانه همینجا تمام شود و دوباره آواره #غربت این شهر شوم که باران گریه از روی صورتم تا زمین جاری شد. درد پهلو توانم را بریده و دیگر نمیتوانستم سر پا بایستم که دستی چانهام را گرفت و صورتم را بالا آورد.
مصطفی کمی عقبتر پای ایوان ایستاده و ساکت سر به زیر انداخته بود تا مادرش برایم #مادری کند که نگاهش صورتم را نوازش کرد و با محبتی بیمنت پرسید :«اهل کجایی دخترم؟»
💠 در برابر نگاه مهربانش زبانم بند آمد و دو سالی میشد مادرم را ندیده بودم که لبم لرزید و مصطفی دست دلم را گرفت :«ایشون از #ایران اومده!»
نام ایران حیرت نگاه زن را بیشتر کرد و بیغیرتی سعد مصطفی را آتش زده بود که خاکستر خشم روی صدایش پاشید :«همسرشون اهل سوریهاس، ولی فعلاً پیش ما میمونن!»
💠 بهقدری قاطعانه صحبت کرد که حرفی برای گفتن نماند و تنها یک آغوش #مادرانه کم داشتم که آن هم مادرش برایم سنگ تمام گذاشت. با هر دو دستش شانههایم را در بر کشید و لباس خاکی و خیسم را طوری به خودش چسباند که از خجالت نفسم رفت.
او بیدریغ نوازشم میکرد و من بین دستانش هنوز از ترس و گریه میلرزیدم که چند ساعت پیش سعد مرا در سیاهچال ابوجعده رها کرد، خیال میکردم به آخر دنیا رسیده و حالا در آرامش این #بهشت مست محبت این زن شده بودم.
💠 به پشت شانههایم دست میکشید و شبیه صدای مادرم زیر گوشم زمزمه کرد :«اسمت چیه دخترم؟» و دیگر دست خودم نبود که نذر #زینبیه در دلم شکست و زبانم پیشدستی کرد :«زینب!»
از اعجاز امشب پس از سالها نذر مادرم باورم شده و نیتی با #حضرت_زینب (سلاماللهعلیها) داشتم که اگر از بند سعد رها شوم، زینب شوم و همینجا باید به #نذرم وفا میکردم که در برابر چشمان #نجیب مصطفی و آغوش پاک مادرش سراپا زینب شدم...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✍️ https://eitaa.com/joinchat/4219797527C75859c9b98
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
✴️ پنجشنبه👈 14 اسفند 1399
👈 20 رجب 1442 👈 4 مارس 2021
🕋 مناسب ها دینی و اسلامی .
🔥 مرگ عمر بن عبدالعزیز .
🎇امور دینی و اسلامی .
🌓قمر در برج عقرب است.
👶 زایمان خوب و نوزادش صبور با تحمل و فاضل و دانشمند و عمری طولانی خواهد داشت . ان شاالله
🤒مریض امروز زود خوب می شود .
🚘 مسافرت:مکروه و در صورت ضرورت با صدقه همراه باشد.
🔭احکام نجوم .
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است .
✳️ بذرافشانی و امور زراعی .
✳️ کندن چاه و قنات .
✳️ تحقیق و وارسی کردن .
✳️ درختکاری .
✳️ از شیر گرفتن کودک .
✳️ جراحی چشم .
✳️ استعمال دارو .
✳️ حمام رفتن .
✳️و مرهم گذاشتن بر زخم نیک است .
📛 برای امور اساسی و زیر بنایی مثل ازدواج سفر و معامله خوب نیست .
@taghvimehamsaran
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات،اصلاح_مو(سر و صورت)در این روز ماه قمری ، ایمنی از بلا است . باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما درتلگرام و ایتا بپیوندید
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث صحت می شود .
😴 تعبیر خواب امشب :
اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از ایه ی 21 سوره مبارکه " انبیاء علیهم السلام" است .
ام اتخذوا آلهه من الارض هم ینشرون .....
و چنین برداشت می شود که اگر کسی با خواب بیننده کدورت و مشکلی داشت برطرف می شود . ان شاءالله در این مضامین قیاس شود.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما درتلگرام و ایتا بپیوندید.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:
پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن:
09032516300
025 377 47 297
0912 353 2816
📛📛
هدایت شده از قامت 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهشرطلیاقت.......... 🙃❤️
#استوری
. 👇تقویم نجومی جمعه👇
👇👇👇کانال عمومی 👇👇👇
(تقویم همسران)
✴️ جمعه 👈 15 اسفند 1399
👈 21 رجب 1442👈 5 مارس 2021
🏛مناسبت های دینی و اسلامی .
🏴 شهادت حضرت زهرا به روایتی .
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی .
📛 امروز ساعت ۲:۱۳ قمر از برج عقرب خارج می شود .
✈️مسافرت : سفر بعداز ظهر آغاز شود و خوب است .
🔭 احکام و اختیارات نجومی :
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی است برای امور زیر :
✳️ بذر افشانی و امور زراعی .
✳️ کندن چاه و قنات .
✳️ تحقیق و وارسی کردن .
✳️ درختکاری .
✳️ از شیر گرفتن کودک .
✳️ جراحی چشم .
✳️ استعمال دارو .
✳️ حمام رفتن .
✳️ و مرهم گذاشتن بر زخم نیک است .
📛 برای امور اساسی و زیربنایی مثل ازدواج خوب نیست .
🔲 این مطالب تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است اختیارات بیشتر را در تقویم بخوانید.
💑 انعقاد نطفه و مباشرت .
👩❤️👨 امشب : امشب ( شب شنبه ) ، حکم خاصی وارد نشده است .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات ،#اصلاح_مو (سر و صورت) ، باعث دولت خواهد شد .
@taghvimehamsaran
💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن....
#خون_دادن یا #حجامت ، زالو انداختن سبب روشنی دل می شود . شما میتوانید با جستجوی کلمه" تقویم همسران"درتلگرام ایتا به ما بپیوندید.
✂️ ناخن گرفتن
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود..
✴️️ وقت استخاره
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
😴 تعبیر خواب امشب :
اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از ایه ی 22سوره مبارکه " حج " است.
کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم اعیدوا فیها ...
و چنین برداشت میشود که برای خواب بیننده پیش امدی رخ دهد که موجب ملال خاطر وی گردد. شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.با جستجوی کلمه"تقویم همسران" در تلگرام و ایتا و سروش به ما بپیوندید
کتاب تقویم همسران صفحه 115
❇️️ ذکر روز جمعه
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع مطالب
تقویم همسران
نوشته حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:
پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
09032516300
025 377 47 297
0912 353 28 16