eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
25.6هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
7 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! 🌹داستان هامون براساس واقعیت می‌باشد کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/joinchat/594149760C83b845a7b3
مشاهده در ایتا
دانلود
✍امام على (ع) : هيچ طاعتى نيست كه پاداشش زودتر از صله رحم برسد و مجازاتى سريع‏تر از مجازات ظلم و قطع رحم نيست. 📚نهج الفصاحه ص 661 ، ح 2398 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 علامه حسن زاده(ره) : 🖌 خودت را آلوده نکن ، ابد در پیش داریم. 🌤 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🌱💓🌿 ساعـتی گذشت و پریـسا و پرهـام اومدن آریا هنوز نرسیده شروع کرد و از من بدگویی کرد !!😤☹️ منم جلو
🌱💓🌿 از روی تخت بلند شدم با کلـافگی به سمت دستشویی رفتم و آبی به صورتم زدم🚰 مامان اینا دور میز نشسته بودن صدای پریسا رو شنیدم که گفت آریا خیلی عصبانی بود می گفت به کارهای خونه نمیرسه آشپزی نمی کنه ..! پریسا مکثی کرد ودر حالی که پوزخند میزد ادامه داد و گفت بدبخت رو گشنگی میده! مامان گفت یعنی چی خوب وظیفه یه زن تو خونه همینه دیگه!! بازم شروع شد زخم زبونا متلک پرانی ها.. به سمت پذیرای رفتم و گفتم پریسا بذار من هم حرف بزنم بعد قضاوت کن ، پریسا گفت من چی می دونم آریا گفت منم دارم حرفای اون رو منتقل می کنم🙄 روی صندلی نشستم و گفتم شما باید پشت من باشیـد حرفــای من را بشنوید درد دل هام رو نه حرفای آریا رو !! بابا گفت آروم باش خودت تعریف کــن ببینم چی شده !!🙁🤔 از اول همه چی رو برای بابا اینا گفتم و؛آریانسبت به من بی توجه اهمیت نمی ده یه نفر تو زندگیش و حتی یه بار هم کتک زده پریسا در جریان و هربار هم تو دعواها تهدید می کنه که کتک می زنه! مکثی کردم وگفتم دیشب هم به من گفت اگه نری یه کتک مفصل از من می خوری کلـا از زندگی دلسرد شده پریسا گفت خوب شاید چون به زندگی اهمیت نمیدی اون هم دلسرد شده😔😮‍💨 بی توجــه به پریسا رو به مامان گفتم به خدا اهمیت می دم هرروز ناهار و شام آماده خونه تمیز و مرتب با وجود اینکه هیچ انگیزه ای ندارم!! پریسا گفت : دیروز چی ،چرا شام درست نکردی ببین حق داره خسته و کوفته از سر کار میاد منم باشم عصبانی مــی شم خب هرکــی باشه عصبــانی می شه،..🤨 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💢 چشم زخم 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: 🍃الْعَیْنُ حَقٌّ 🔹 چشم زخم حقیت دارد 📚 حکمت 400 نهج البلاغه ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🌼❤️ سلام میدونم بد موقع مزاحم شدم ولی این رو بزارید لطفا امشب متاسفانه اتفاقی افتاد برای ما در مشهد که دور از شان و وجدان انسانی هست ما زائر امام رضا بودیم و متاسفانه وسیله های داخل ماشینمون رو دزد برد وسیله هایی که در طول سفر لازممون میشد حالا اگر مشهد و زائر امام رضا و مسافر نبودیم یه چیزی دوستان من پدرم کارگره برای تک تکشون مدت ها زحمت کشیده چجوری وجدانشون اجازه داده که دزدی کنن از یه مسافر؟ از یه زائر؟ از وسیله هامون قشنگ مشخص بود که مسافریم البته اونایی که اینکار هارو میکنن اصلا وجدانی ندارن من واقعا دلم شکست الان یک روزه مشهد هستیم نتونستیم حتی بریم زیارت😭 مطمئنم خود امام رضا جوابشون رو میده اینا لایق بودن داخل شهری که حرم امام رضا (ع) هست نیستند!!! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 اتفاق عجیب بعد از ظهور 💠 استاد مسعود عالی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ «امام جعفرصادق (ع)»: لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِكَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت. اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی می‌کند تا قائم ما اهل بیت(ع) ظهور یابد. (منتخب‌الاثر، ص ٢٥٤) ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
پرسش: برای خواب‌های بد و کابوس چه مرقوم می‌فرمایید؟ پاسخ: بسمه‌تعالی، سوره‌های که با «قل» شروع می‌شود در وقت خواب بخواند و علاوه بر آن دعایی که در جنات‌الخلود نقل کرده‌اند، که اولش این است: «سبحان الله ذی الشأن دائم السلطان...» را بخواند. 📚 به‌سوی محبوب، ص۸۷ : سُبْحانَ الله‌ِ ذِی الشأنِ، دائِمِ السلْطانِ، عَظیمِ الْبُرهانِ، کل یوْمٍ هُوَ فی شَأْنٍ، یا مُشْبِعَ البُطُونِ الْجائِعَةِ، وَ یا کاسِی الْجُنُوبِ الْعارِیةِ، یا مُسَکنَ الْعُرُوقِ الضارِبَةِ، وَ یا مُنَومَ الْعُیونِ الساهِرَةِ، سَکنْ عُرُوقِی الضارِبَةِ وَ أَذنْ [ائْذَنْ] لِعَینی نَوْما عاجِلاً. پاک و منزه است خداوند صاحب شأن و عظمت که سلطنتش دائمی، و دارای دلیل روشن و بزرگ است، هم او که هر لحظه در کاری است. ای سیرکننده‌ی شکم‌های گرسنه، و ای پوشاننده‌ی بدن‌های عریان، ای آرام‌کننده‌ی رگ‌های تپنده، و ای به خواب برنده‌ی چشم‌های بیدار، رگ‌های تپنده مرا آرام کن، و سریعاً خواب را همدم چشمم نما. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚بسیاری از اوقات اتفاقاتی در زندگی میافتد. که فراتر از توانایی هایمان به نظر می‌رسد.تجربه، پول، استعداد و ارتباط لازم را نداریم. وقتی به توانایی هایمان نگاه می‌کنیم می‌گوییم: نمی‌شود، نمی‌توانم، امکان ندارد، غیر ممکن است... اما اگر با ایمان قدم برداریم و تمام تلاشمان را برای حل مشکلاتمان انجام دهیم متوجه می‌شویم خداوند جلوتر از ما در آنجا قرار دارد و تمام غیر ممکن ها را ممکن کرده است. 💚خداوند در آیه ۷۲ هود می‌فرماید:" قالَتْ یا وَیْلَتى أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلِی شَیْخاً إِنَّ هذا لَشَیْ‌ءٌ عَجِیبٌ " (همسر ابراهیم) گفت: اى واى بر من! آیا داراى فرزند مى‌شوم در حالى که من پیرزنم و این شوهرم پیرمرد؟ به راستى که این چیز عجیبى است! قدرت خدا را در امکانات محدود خود محصور نکنیم. «أَنَا عَجُوزٌ، بَعْلِی شَیْخاً» (همیشه اسباب و علل ظاهرى، کارساز نیست). غیرممکن‌ها با خداوند ممکن می‌شود. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
14.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واقعا امام زمان حواسش به ما هست یا نه؟ 👌بسیار زیبا✨ 💔 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🌱💓🌿 از روی تخت بلند شدم با کلـافگی به سمت دستشویی رفتم و آبی به صورتم زدم🚰 مامان اینا دور میز نشست
🌱💓🌿 از این بحث بی ارزش کلـافه شده بودم و گفتم چرا درست نکردم ،ساعت ده شب ماهی سرخ کردم اما همه رو ریخت دور اصلـا دیشب دیونه شده بود واقعا خودم هم علت رفتارهاش رو نمی فهمم انگار دنبال بهونه می گرده !!🤔 مامان گفت حالـا یه مدت این جا بمون بذار اون هم آروم بشه خودش میاد دنبالت‌ پریسا پشت چشمی نازک کرد و گفت گمون نمی کنم بیاد دنبالش با اون حالی که من از آریا دیدم این بار آریا کوتاه بیا نیس! اون دفعه هم من پاپیش گذاشتم وساطت کردم آریا گفت این بار بار آخر بهش فرصت می دم اگه کوچکترین اشتباهی بکنه دیگه بخششی در کارنیس،، از اینکه پریسا آیه یاًس می خوند حرصم دراومده بود اما چیزی نگفتم 😤😤 صبحونه رو که خوردیم پریسا با پسرش مشغول شد و من هم از مامان خواستم ناهار رو من درست کنم ، می خواستم سرم گرم باشه تا کـــم تر فکــر و خیــال کنــم،سر میز ناهار همه از دستپخت من تعریف می کــردن و پرهــام گفت چی میگه آریا دستپختت خوب نیس تو که خیلی خوشمزه درست کردی 🥰 لبخندی زدم تموم این سالها به قدری تحقیر شده بودم که اعتماد به نفسم رو ازدست داده بودم !! اگه کسی ازم تعریفی می کرد حس میکردم روی ابرها راه می رم🥲☺️ دوروزی گذشت و نه من از آریا خبری گرفتم و نه آریا ازمن ، پریسا تصمیم گرفته بود از مهران جدا بشه و صبح زود رفته بود دادگاه تا تقاضای طلـاق و مهریه بده📝 بابا و مامان چندین بار می خواستند با مهران و خونواده اش تماس بگیرن و صحبت کنن اما پریسا هربارمانع می شد و اجازه نمی داد حق داشت خوب می دونستم اگه تماس بگیره به ضررشه و مهران چه حرفایی میزنه ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸در هر جغرافیایی که هستید جهت‌ها تفاوتی ندارند تمام دامنه‌های دلتون به سمت خوشبختی و اُمید لحظه‌هاتون پر از امید، شادی و زیبایی...🌸🍃 صبح پنجشنبه تون بخیر ☕️💗 ‌‌‍‌‌‌‍‌┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈