#صحیفه_سجادیه 🌹
🍀اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ نِهَجْ لِی إِلَی مَحَبَّتِک سَبِیلًا سَهْلَةً
الهى بر محمد و آل محمد درود فرست و راهی آسان به سوی محبتت، برایم هموار گردان.
📗دعای بیستم صحیفه سجادیه
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #پیغامی_از_بهشت ...
🇮🇷 شهید جواد محمدی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسانی که در مقابل ظلم
متحد نمیشوند،
در زندانهای ظالم
یکدیگر را ملاقات خواهند کرد!✨
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زانفیکستو به این روش بدوز🪡
✾࿐༅👒@shik_shoooo ༅࿐
#سوره_احزاب آیه 3
🔹وتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا
🔸و برخدا توکل کن و همین بس که او تو را نگهبان است
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
✨❣✨ یکم که گذشت داییم گلوشو صاف کردو گفت بلقیس حتما از نجمه شنیدی که خاستگار داری!! اسمش احمده چهل
✨❣✨
گفت قربون دختر کوچولوی خودم برم که حرفای قلمبه سلمبه میزنه🥰🥲
قیافهی حق به جانبی گرفتمو گفتم
مامااااان من دیگه بزرگ شدم میفهمم همه چیو !😌
مامانم خندهی ریزی کردو آهسته نیشگونی از بازوم گرفتو گفت خوشم باشه خوشم باشه بزرگ شده خانوم فنجونم 😅
همو بغل کردیمو اونشب کلی باهم حرف زدیم، مامانم از درد و رنج هاش میگفت ازینکه دیگه بعد پدرم نمیتونه هیچ مردی رو دوست داشته باشه اما مجبوره و بخاطر آیندهی منم که شده باید قبول کنه و اینجوری نمیشه!!😔
کلی دعا کردیم که احمد آقایی که هنوز ندیدیمش مرد خوبی باشه و زندگی خوبی رو برامون درست کنه!
بعد اینکه مادرم رضایتشو اعلام کرد زندایی از خوشحالی روی پا بند نبود
همون نجمهایی که از ترسش حتی لباس خوشگلای خودمونم نمیتونستیم بپوشیم از توی صندوقش پارچهی کرم رنگی رو آورده بود و میگفت باید برای عقدت همینو بدیم خیاط بدوزه!🪡😁
میگفت باید مشاطه خبر کنیم برات بند بندازه رنگو روت باز بشه،!!
احمد آقایی که هنوز ندیده بودیمش قرار بود همراه خونوادش آخرهفته برای خاستگاری بیان و همون شب هم عاقد بیادو خطبهی عقد رو بینشون بخونه و بعد طی مراسم سادهای برن سر خونه زندگیشون!
چند روز قبل مراسم احمد آقا قرار بود همراه مادر و خواهرش بیان دنبال من و مادرم تا باهم بریم شهر و برای عقد خرید کنیم🛍🛒
مامانم راضی به اینکار نبودو همش میگفت نمیخواد اینکارت واسه چیه لازم نیست زحمت نکشن !
آخر سرهم گفت بخدا روم نمیشه قبل عقد پشت سرشون راه بیوفتم خوبیت نداره خودشون برن هرچی دلشون خواست بردارن دیگه...🙄😓
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
12.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💎 #حکمت | وقف من را ما می کند
وقف مبارزه با حرص است
وقف بشردوستی است
وقف حل مشکلات میکند
و کسی که وقف میکند در کار خیر دیگران شریکه..🌷
وقف فانی را باقی میکند..👌🏻
#استاد_قرائتی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💎 الصَّبْرُ كَنْزٌ مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ
صبر گنجی از گنجهای بهشت است. !!
ز گنج بهشتی است صبر و شکیب
خنک آنکه زین گنج دارد نصیب
📚بحارالانوار، ج79، ص137
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🔹سبقت گیرندگان از جمیع مردم سه نفر بودند که شرک به خداوند نیاوردند...
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
صاحب یاسین (حبیب نجار مؤمن)
و حزقیل مؤمنِ آل فرعون است..👌🏻
▫️که افضل آنها علی ابن ابیطالب علیهالسلام بود..✨
📚کفایهالمطالب باب 24 و تفسیر ثعلبی و تفسیر کشاف نوشته زمخشری.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💎عالِم عامل
شهید #دکتر_بهشتی (ره):
در زندگی، دنبال کسانی حرکت کنید که هرچه به جنبههای خصوصیترِ زندگیشان نزدیکتر شوید، تجلّی ایمان را بیشتر میبینید.
📚 سخنان شهید دکتر بهشتی (ره)
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#حدیث_روز
🔹امام صادق علیهالسلام:
بر شما باد به طولانی کردن رکوع و سجده؛ زیرا هرگاه یکی از شما رکوع و سجدهاش را طولانی کند، ابلیس از پشت سر او فریاد میزند و میگوید: ای وای! او اطاعت کرد و من معصیت نمودم و او سجده نمود، ولی من [از سجده] خودداری کردم .
📚 کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج۲، ص۱۰۲
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
✨❣✨ گفت قربون دختر کوچولوی خودم برم که حرفای قلمبه سلمبه میزنه🥰🥲 قیافهی حق به جانبی گرفتمو گفتم
✨❣✨
زندایی نجمه دستاشو زد به کمرشو پشت چشمی نازک کردو گفت از الان میخوایی اینجوری خوبیت نداره خوبیت نداره راه بندازی واسه من که پس فردا هم سوارت بشنو افسار زندگیتو به دست بگیرن !!🤨
نخیر بلقیس خانوم ازین خبرا نیست میری باهاشون اتفاقا خیلیم وسایلی قابل و درخوری برمیداری که از همین الان حساب کار دستشون بیاد ،
اینقدم مظلوم نباش باید همون بلقیس چند سال قبل بشی شیک و مجلسی بپوشی بگردی !
درست مثل ازدواج اولت رنگ نگاه مادرم باز غم گرفتو آهی از ته دل کشید🥺😮💨
زندایی سرشو کج کرد یه نگاهی به مادرم انداختو نچ نچی کردوگفت فایده نداره انگار
خودم باید باهاتون بیام !!
مادرم سرشو آورد بالا و گفت خب زنداداش وقتی شما میخوای بیایی من چرا برم زندایی گفت من چرا بیام چیه مگه من عروسم یا تو !😒
مامانم لب های خشکش رو با زبونش تر کردو گفت یعنی زنداداش وقتی شما اینقد که سلیقت خوبه و ماشالله همه چیز فهمید چه کاریه اومدن من شما از طرف من برید به عنوان بزرگتر من!
زندایی که انگار خوشش اومده بود از تعریف های مادرم قری به سروگردنش دادو گفت همچین بی راه هم نمیگی😌
خندهای کردو خرامان خرامان رفت..
مادرم آخيشی گفتو به من که با اخم نگاهش میکردم گفت چته مادر !!
گفتم مامان چرا میخوای بجای خودت زنداییو بفرستی خب من دلم میخواد برم شهرو ببینم !
مامانم گفت ای وای یه ساعته دارم این شهر رفتن کوفتی رو از سر خودم باز میکنم برای نجمه زبون میریزم حالاهم نوبت اخم توعه خب توهم باهاشون برو
گفتم منو باخودش میبره زن دایی؟!🙁
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°