eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
25هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
5.5هزار ویدیو
8 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! 🌹داستان هامون براساس واقعیت می‌باشد کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/joinchat/594149760C83b845a7b3
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 💢 زلیخا و محبت (ص) 🔅 : زليخا از يوسف(ع) اجازه [ى ملاقات] خواست. به وى گفته شد: اى زليخا! به خاطر رفتارت با يوسف، خوش نداريم تو را نزد او ببريم. زليخا گفت: من از كسى كه از خدا مى ترسد، نمى ترسم. وقتى بر يوسف(ع)وارد شد، يوسف(ع) به وى گفت: «زليخا! چه شد كه تو را رنگ پريده مى بينم؟». زليخا گفت: سپاس، خداى را كه پادشاهان را بر اثر معصيت، برده گردانيد و بردگان را به خاطر اطاعت، پادشاه گردانيد. يوسف(ع) به وى گفت: «چه چيزى تو را بدان رفتار، وا داشت؟». گفت: زيبايىِ چهره ات، اى يوسف! يوسف(ع) گفت: «چه مى كردى كه اگر پيامبرى را به نام محمّد مى ديدى كه در آخر زمان، خواهد بود و او از من، زيباروتر، خوش خُلق تر و دست و دل بازتر است؟». زليخا گفت: راست مى گويى. يوسف(ع) گفت: «چگونه دانستى كه من راست مى گويم؟». زليخا گفت: زيرا هنگامى كه از او ياد كردى، مهرش در دلم افتاد. آن گاه، خداوند عز و جل به يوسف(ع) وحى كرد كه: «زليخا راست مى گويد و من هم او را دوست مى دارم، چون محمّد(ص) را دوست دارد.» پس از آن، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ به يوسف(ع) دستور داد با زليخا ازدواج كند. 📚 علل الشرائع ص 55 ح 1، حكمت نامه جوان ص 326. ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
📖 💢 زلیخا و محبت (ص)❤️✨❣ 🔅 : زليخا از يوسف(ع) اجازه [ى ملاقات] خواست. به وى گفته شد: اى زليخا! به خاطر رفتارت با يوسف، خوش نداريم تو را نزد او ببريم. زليخا گفت: من از كسى كه از خدا مى ترسد، نمى ترسم. وقتى بر يوسف(ع)وارد شد، يوسف(ع) به وى گفت: «زليخا! چه شد كه تو را رنگ پريده مى بينم؟» زليخا گفت: سپاس، خداى را كه پادشاهان را بر اثر معصيت، برده گردانيد و بردگان را به خاطر اطاعت، پادشاه گردانيد. يوسف(ع) به وى گفت: «چه چيزى تو را بدان رفتار، وا داشت؟». گفت: زيبايىِ چهره ات، اى يوسف! يوسف(ع) گفت: «چه مى كردى كه اگر پيامبرى را به نام محمّد مى ديدى كه در آخر زمان، خواهد بود و او از من، زيباروتر، خوش خُلق تر و دست و دل بازتر است؟». زليخا گفت: راست مى گويى. يوسف(ع) گفت: «چگونه دانستى كه من راست مى گويم؟». زليخا گفت: زيرا هنگامى كه از او ياد كردى، مهرش در دلم افتاد. آن گاه، خداوند عز و جل به يوسف(ع) وحى كرد كه: «زليخا راست مى گويد و من هم او را دوست مى دارم، چون محمّد(ص) را دوست دارد.» 💥پس از آن، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ به يوسف(ع) دستور داد با زليخا ازدواج كند.💍 📚 علل الشرائع ص 55 ح 1، حكمت نامه جوان ص 326. ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══