#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_490
❇️ما #مختار و صاحب #آزادی اراده هستیم تا آزموده شویم و پرورش یابیم!
💠وَ قالُوا لَوْ شاءَ الرَّحْمنُ ما عَبَدْناهُمْ ما لَهُمْ بِذلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ (۲۰/زخرف)
🌱و (مشركان در توجيه خلاف خود) گفتند: اگر (خدای) رحمن میخواست، ما آنها را نمیپرستيديم. برای آنان نسبت به اين گفتار هيچ گونه آگاهی (و دليل علمی) نيست وايشان جز از روی حدس وگمان سخنی نمیگويند.
🔷آيات مورد بحث ، به ابطال اين خرافه زشت از طرق ديگری میپردازد، نخست يكی از دلائل واهی آنها را به طور فشرده همراه با جواب آن نقل كرده میگويد:" آنان گفتند: اگر خدا میخواست ما آنها را هرگز پرستش نمیكرديم" اين خواست او بوده است كه ما به پرستش آنان پرداختهايم! (وَ قالُوا لَوْ شاءَ الرَّحْمنُ ما عَبَدْناهُمْ).
اين تعبير ممكن است به اين معنی باشد كه آنها معتقد به جبر بودند، و میگفتند هر چه از ما صادر میشود به اراده خداوند است، و هر كاری انجام میدهيم مورد رضايت او است.
🔷يا اينكه اگر اعمال و عقائد ما مورد رضای او نبود بايد از آن نهی میكرد، و چون نهی نكرده است دليل بر خشنودی او است! در حقيقت آنها برای توجيه عقائد فاسد و خرافی خود دست به خرافات ديگری میزدند، و برای پندارهای دروغين خود دروغهای ديگری به هم میبافتند در حالی كه هر كدام از دو احتمال بالا مقصود آنها باشد فاسد و بی اساس است.
🔷درست است كه در عالم هستی چيزی بی اراده خدا واقع نمیشود ولی اين به معنی جبر نيست، زيرا نبايد فراموش كرد كه خدا خواسته است ما مختار و صاحب آزادی اراده باشيم تا ما را بيازمايد، و پرورش دهد.
و درست است كه خدا بايد اعمال بندگان را مورد نقد قرار دهد، ولی نمیتوان انكار كرد كه همه انبيای الهی هر گونه شرك و دوگانه پرستی را نفی كردند.
🔷از اين گذشته عقل سليم انسان نيز اين خرافات را انكار میكند، مگر" عقل"، پيامبر خداوند در درون وجود انسان نيست؟
و در پايان اين آيه با اين جمله كوتاه به اين استدلال واهی بتپرستان پاسخ میگويد:" آنها به چنين چيزی كه ادعا میكنند علم ندارند، و جز دروغ چيزی نمیگويند" (ما لَهُمْ بِذلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ).
آنها حتی به مساله جبر و يا رضايت خداوند به اعمالشان علم و ايمان ندارند بلكه مانند بسياری از هواپرستان و مجرمان ديگر هستند كه برای تبرئه خويشتن از گناه و فساد موضوع جبر را پيش میكشند و میگويند: دست تقدير ما را به اين راه كشانيده! در حالی كه خودشان نيز میدانند دروغ میگويند، و اينها بهانهای بيش نيست، و لذا اگر كسی حقوقی از آنها را پايمال كند هرگز حاضر نيستند از مجازات او چشم بپوشند به اين عنوان كه او در كار خود مجبور بوده است!
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_578
❇️#آزمايش انسان، براساس #آگاهی و #آزادی است
💠إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً (۳) إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالاً وَ سَعِيراً (۴/انسان)
🌱به راستی ما راه (حق) را به او نمايانديم، خواه شاكر (و پذيرا) باشد يا ناسپاس. همانا ما برای كفر پيشهگان زنجيرها و غلها و آتشی برافروخته آماده ساختهايم.
👈هدايت، چند گونه است:
🔸گاهی هدايت فطری است. چنانچه قرآن میفرمايد: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»۱ خداوند به نفس بشر، خير و شرّ را الهام كرد.
🔸نوع ديگر، هدايتی است كه از طريق تحصيل، تعقّل، مشورت، تجربه ومطالعه به دست میآيد.
🔸و نوع سوم هدايتی است كه از راه تبليغ و ارشاد انبيا و اوليا صورت میگيرد.
👈تشكّر گاهی قلبی است، يعنی همه نعمتها را از خدا بدانيم؛ گاهی عملی است، بدين معنا كه انسان نعمتهای خداوند را فقط در راه حق مصرف كند و گاهی زبانی است، يعنی انسان «الحمد لله رب العالمين» را بر زبان جاری كند.
🔹آزمايش انسان، براساس آگاهی و آزادی است:
آگاهی به واسطه چشم و گوش و عقل و فطرت درونی و هدايت بيرونی؛ و آزادی برمبنای اختيار كه به تمام انسانها داده شده است: نَبْتَلِيهِ ... سَمِيعاً بَصِيراً إِنَّا هَدَيْناهُ ... إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً
🔹خداوند، حجت را بر انسان تمام كرده است. «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ»
🔹راه درست، يكی بيش نيست. «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ» (كلمه «سبيل» مفرد است.)
🔹هدايت، نعمتی در خور سپاس است. «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً» (پيمودن راه دين، شكر الهی و انحراف از آن، كفران و ناسپاسی است.)
🔹كسانی كه هدايت انبيا را نپذيرند، بالاترين مرحله از كفر را مرتكب شدهاند.
(به جای آنكه بگويد «اما كافرا»، فرمود: «إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً». زيرا «كفور»، اوج كفر است.)
🔹هركس شاكر نباشد، كفور است، راه سوّمی وجود ندارد. «إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً»
🔹در تربيت انسان، نقش هشدار، بيش از بشارت است. (لذا قرآن ابتدا هشدار میدهد و سپس بشارت.) إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ ...
🔹كيفرهای الهی دارای ملاك و معيارند. «أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالًا وَ سَعِيراً»
🔹هر انتخابی، سرانجام خود را به دنبال دارد. كفر، دوزخ را و شكر، بهشت را.
إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً ... إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ ... إِنَّ الْأَبْرارَ ...
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺