#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_275
❇️دو مثال زنده برای #مؤمن و #کافر!
💠ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلی شَيْءٍ وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّـهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (۷۵/نحل)
🌱خداوند، برده مملوكی را مثل میزند كه بر هيچ چيز توانايی ندارد وكسی كه (آزاد است و) ما به او رزق نيكو از جانب خود دادهايم، پس او مخفيانه و آشكارا از آن رزق انفاق میكند. آيا (اين دو نفر) برابرند؟ (اگر نزد شما دو انسان توانا و ناتوان برابر نيستند، پس چگونه سنگ و چوب را با خداوند برابر میدانيد) ستايش مخصوص خداست، امّا بيشترشان نمیدانند.
🔹در تعقیب آیات گذشته که از ایمان و کفر و مؤمنان و مشرکان سخن میگفت در این آیه و آیه بعد با ذکر دو مثال زنده و روشن، حال این دو گروه را مشخص میکند:
🔹در نخستین مثال، «مشرکان» را به برده مملوکی که توانایی هیچ چیز را ندارد، و «مؤمنان» را به انسان غنی و بینیازی که از امکانات خود همگان را بهرهمند میسازد تشبیه میکند، و میگوید: «خداوند مثالی زده: برده مملوکی را که قادر بر هیچ چیز نیست»! (ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْداً مَمْلُوکاً لا یَقْدِرُ عَلی شَیْءٍ).
آری! بنده بندگان خدا بودن، نتیجهای جز اسارت و محدودیت از هر نظر نخواهد داشت.
🔹و در مقابل آن انسان با ایمانی را مثل زده، میفرماید: «و کسی که از جانب خویش به او رزق حسن (و انواع روزیها و مواهب پاکیزه) بخشیدهایم» (وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً).
«این انسان (آزاده با داشتن امکانات فراوان) پنهان و آشکار از آنچه در اختیار دارد انفاق میکند» (فَهُوَ یُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً).
👈«آیا این دو نفر یکسانند؟!» (هَلْ یَسْتَوُونَ). مسلما نه! بنابراین «همه حمد و ستایش مخصوص خداست» (الْحَمْدُ لِلَّهِ).
خداوندی که بندهاش آزاده و پرقدرت و پربخشش است، نه از آن بتها که بندگانشان آن چنان ناتوان و محدود و بیقدرت و اسیرند! «ولی اکثر آنها (مشرکان) نمیدانند» (بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ).
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_450
❇️#ابراهيم بنده #مؤمن خدا
💠إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
🌱او از بندگان باایمان ما بود. صافات - ۱۱۱
🔹نخست میگويد:" او (ابراهيم) از بندگان با ايمان ما است" (إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ).
در حقيقت اين جمله دليلی است بر آنچه گذشت و اين واقعيت را بيان میكند كه اگر ابراهيم همه هستی و وجود خويش و حتی فرزند عزيزش را يك جا در طبق اخلاص گذارد و فدای راه معبود خويش كرد به خاطر ايمان عميق و قويش بود.
🔹آری همه اينها از جلوههای ايمان است و ايمان چه جلوههای عجيبی دارد! در ضمن اين تعبير به ماجرای ابراهيم و فرزندش گسترش و تعميم میدهد، و آن را از صورت يك واقعه شخصی و خصوصی بيرون میآورد، و نشان میدهد هر كجا ايمان است ايثار و عشق و فداكاری و گذشت است.
🔹ابراهيم همان را میپسنديد كه خدا میپسنديد و همان را میخواست كه خدا میخواست، و هر مؤمنی میتواند چنين باشد.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺