#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_231
❇️#مدین_سرزمین_شعیب
💠وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِكْيالَ وَ الْمِيزانَ إِنِّي أَراكُمْ بِخَيْرٍ وَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ
🌱نزد (اهل) مدین، یکی از خودشان یعنی شعیب را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من، «الله» را بپرستید. شما جز او هیچ خدایی ندارید. و در پیمانه و وزن کم نگذارید؛ چراکه من شما را در رفاه میبینم (و اصلاً نیازی به این کار ندارید). و (همچنین) من از عذاب روزی که (عذابش) فراگیر است، بر شما بیم دارم.
هود - ۸۴
🔷✨با پایان یافتن داستان عبرت انگیز قوم لوط نوبت به قوم «شعیب» و مردم «مدین» مىرسد همان جمعیتى که راه توحید را رها کردند و در سنگلاخ شرک و بت پرستى سرگردان شدند، نه تنها بت که درهم و دینار و مال و ثروت خویش را مىپرستیدند، و به خاطر آن، کسب و تجارت با رونق خویش را آلوده به تقلب و کم فروشى و خلافکاریهاى دیگر مىکردند.
🔷✨در آغاز مىگوید: «و به سوى مدین برادرشان شعیب را فرستادیم» (وَ إِلى مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً)
کلمه «أَخاهُمْ» (برادرشان) به خاطر آن است که نهایت محبت پیامبران را به قوم خود بازگو کند.
«مدین» در مشرق «خلیج عقبه» قرار داشته و مردم آن از فرزندان اسماعیل بودند، و با مصر و لبنان و فلسطین تجارت داشتهاند.
این پیامبر این برادر دلسوز و مهربان همان گونه که شیوه همه پیامبران در آغاز دعوت بود نخست آنها را به اساسىترین پایههاى مذهب یعنى «توحید» دعوت کرد و «گفت: اى قوم من! خداوند یگانه را بپرستید که جز او معبودى براى شما نیست» (قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ).
🔷✨آنگاه به یکى از مفاسد اقتصادى که از روح شرک و بت پرستى سر چشمه مىگیرد و در آن زمان در میان اهل «مدین» سخت رایج بود اشاره کرده و گفت: «به هنگام خرید و فروش، پیمانه و وزن اشیاء را کم نکنید» (وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمِیزانَ).
این پیامبر بزرگ پس از این دستور بلافاصله اشاره به دو علت براى آن مىکند:
🔹نخست مىگوید: قبول این اندرز سبب مىشود که درهاى خیرات به روى شما گشوده شود، پیشرفت امر تجارت، پایین آمدن سطح قیمتها، آرامش جامعه، خلاصه «من خیرخواه شما هستم» (إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ). و مطمئنم که این اندرز نیز سر چشمه خیر و برکت براى جامعه شما خواهد بود.
👈این احتمال نیز در تفسیر این جمله وجود دارد که شعیب مىگوید: «من شما را داراى نعمت فراوان و خیر کثیرى مىبینم» بنابراین دلیلى ندارد حقوق مردم را ضایع کنید.
🔹دیگر این که: «من از آن مىترسم که (اصرار بر شرک و کفران نعمت و کم فروشى) عذاب روز فراگیر، همه شما را فرو گیرد» (وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحِیطٍ).
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_231
❇️#مدین_سرزمین_شعیب
💠وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِكْيالَ وَ الْمِيزانَ إِنِّي أَراكُمْ بِخَيْرٍ وَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ
🌱نزد (اهل) مدین، یکی از خودشان یعنی شعیب را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من، «الله» را بپرستید. شما جز او هیچ خدایی ندارید. و در پیمانه و وزن کم نگذارید؛ چراکه من شما را در رفاه میبینم (و اصلاً نیازی به این کار ندارید). و (همچنین) من از عذاب روزی که (عذابش) فراگیر است، بر شما بیم دارم.
هود - ۸۴
🔷✨با پایان یافتن داستان عبرت انگیز قوم لوط نوبت به قوم «شعیب» و مردم «مدین» مىرسد همان جمعیتى که راه توحید را رها کردند و در سنگلاخ شرک و بت پرستى سرگردان شدند، نه تنها بت که درهم و دینار و مال و ثروت خویش را مىپرستیدند، و به خاطر آن، کسب و تجارت با رونق خویش را آلوده به تقلب و کم فروشى و خلافکاریهاى دیگر مىکردند.
🔷✨در آغاز مىگوید: «و به سوى مدین برادرشان شعیب را فرستادیم» (وَ إِلى مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً)
کلمه «أَخاهُمْ» (برادرشان) به خاطر آن است که نهایت محبت پیامبران را به قوم خود بازگو کند.
«مدین» در مشرق «خلیج عقبه» قرار داشته و مردم آن از فرزندان اسماعیل بودند، و با مصر و لبنان و فلسطین تجارت داشتهاند.
این پیامبر این برادر دلسوز و مهربان همان گونه که شیوه همه پیامبران در آغاز دعوت بود نخست آنها را به اساسىترین پایههاى مذهب یعنى «توحید» دعوت کرد و «گفت: اى قوم من! خداوند یگانه را بپرستید که جز او معبودى براى شما نیست» (قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ).
🔷✨آنگاه به یکى از مفاسد اقتصادى که از روح شرک و بت پرستى سر چشمه مىگیرد و در آن زمان در میان اهل «مدین» سخت رایج بود اشاره کرده و گفت: «به هنگام خرید و فروش، پیمانه و وزن اشیاء را کم نکنید» (وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمِیزانَ).
این پیامبر بزرگ پس از این دستور بلافاصله اشاره به دو علت براى آن مىکند:
🔹نخست مىگوید: قبول این اندرز سبب مىشود که درهاى خیرات به روى شما گشوده شود، پیشرفت امر تجارت، پایین آمدن سطح قیمتها، آرامش جامعه، خلاصه «من خیرخواه شما هستم» (إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ). و مطمئنم که این اندرز نیز سر چشمه خیر و برکت براى جامعه شما خواهد بود.
👈این احتمال نیز در تفسیر این جمله وجود دارد که شعیب مىگوید: «من شما را داراى نعمت فراوان و خیر کثیرى مىبینم» بنابراین دلیلى ندارد حقوق مردم را ضایع کنید.
🔹دیگر این که: «من از آن مىترسم که (اصرار بر شرک و کفران نعمت و کم فروشى) عذاب روز فراگیر، همه شما را فرو گیرد» (وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحِیطٍ).
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺