eitaa logo
تنهامسیری‌های کرمانشاه
392 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
3.7هزار ویدیو
22 فایل
پاسخگویی به سوالات کانال ⇩: @Hosein_32 @ghanbry جهت ارائه انتقاد، پیشنهاد و ارتباط با ادمین ⇩: @TM_kermanshah به جمع ما خوش اومدین😊 اینجا هستیم تا یه زندگی جمعی مومنانه و مترقیانه در تشکیلات تنها مسیر آرامش رو تجربه کنیم. 🌹☘🌹☘🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند!✨ پسر به او می‌گوید: توی بهشت جام خیلی خوبه...چی می‌خوای برات بفرستم؟ مادر می‌گوید: چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌کشم... می‌دونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!🥀 پسر می‌گوید: نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون! . بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد! قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌کند به خواندن... خبر می‌پیچد!😳 پسر دیگرش، این‌ را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند... . حضرت آیت‌الله نوری همدانی نزد مادر شهید می‌روند! قرآنی را به او می‌دهند که بخواند! به راحتی همه جای قرآن را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه! . میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!» مادر شهید شروع می‌کند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط آیت الله نوری با گریه، چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند: «جاهایی که نمی‌توانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermansha 🥀🕊
🕊 آقای بوشهری میگفت که ما دو نفر در یکجا زندانی بودیم و زندان جواد که ده سال در آن حبس بود در زیر زمین قرار داشت و هیچ نوری به آن راه نداشت،🥀 آن هم به مدت ده سال در یک فضای یک و نیم با دو متری زندگی کرد که هم سلولش بود، هم دستشویی و هم حمام او بود...🥀 مرد مقاومت و استقامت خدایا ما رو شرمنده این عزیزان نکن😢 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermansha
💙 🔴فرمانده‌ای که ظرف مےشستـــــــ ✍ صدای شُرشُر آب ساعت ۲ نیمه‌شب می‌اومد و چند نفری که بیدار بودن، رفتن ببینن کی پای تانکر نشسته. اون وسط کسی فکر نمی‌کرد خودِ فرمانده وسط ظرف‌های رزمنده‌ها نشسته باشه و مشغول شستن باشه! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermans
‍ 💛 همه او را به یک دل‌بستگی خاص می‌شناختند؛ آن هم حُبّ حضرت علی‌اکبر (ع) بود، هر جا که به نام علی‌اکبر (ع) مزین بود مهدی هم یک‌گوشه‌ آن مشغول بود، فرقی نداشت هیئت محلی‌شان باشد یا گروهان مخصوص تیپ فاطمیون، برای همین وصیتش را بعد از بسم‌الله با «یا علی‌اکبر ِ لیلا» آغاز کرد، رفته بود که برای ایام فاطمیه برگردد، همین هم شد روز شهادت حضرت زهرا (س) خبر شهادتش را آوردند پیکر مطهر این شهید و سه تن دیگر از شهدای لشکر فاطمیون هم‌زمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) با حضور مردم شهر مقدس قم تشییع و در قطعه شهدای مدافعان حرم بهشت معصومه (س) به خاک سپرده شد.✨ ‍ «بسم‌ الله الرحمن الرحیم» یا علی اکبر لیلا؛ عشقت میان سینه من پا گرفته  شکر خدا که چشم تو ما را گرفته دریاب دلها را تو با گوشه نگاهی  حالا که کار عاشقی بالا گرفته عمریست آقاجان دلم از دست رفته  پایین پای مرقدت ماوا گرفته گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب  شش گوشه هم با نور تو ماوا ... شعری که با رسیدن ماشین به مقصد نتونست کلمه آخرش رو کامل کنه! حالا فهمیدم آنروز گریه جانسوز مهدی برای کدام یک از اولیای خدا بود! کسی که مهدی به او علاقه زیادی داشت و همین علاقه هم باعث شد حضرت علی اکبرعلیه السلام او را به مهمانی خود قبول کنه. مهدی جان سلام ما رو به آقا برسون...🕊 🌷شهید مهدی صابری🌷 تاریخ تولد: ۱۳۶۸/۱/۱۴ تاریخ شهادت: ۱۳۹۳/۱۲/۱۳ سمت: فرمانده گردان حضرت علی‌اکبر (ع) از تیپ فاطمیون ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermans
⭐️ می گفت: همیشه عکس یه شهید تو اتاقتون داشته باشید پرسیدیم: چرا؟ گفت: اینا چشماشون معجزه میکنه! هر وقت خواستید گناه 🔥 کنید، فقط کافیه یه نگاهتون بهشون بخوره 🖐🏻 می گفت: بنده ها فراموش کارن، یادشون میره یکی اون بالا هست که همه چیز رو میبینه 😓 ولی این شهدا انگار انعکاسِ نگاه خدا هستن 🤩 انگار با نگاهشون بهت میگن: ما رفتیم که تو با گناهات ظهور رو عقب بندازی؟ 😥 ما رفتیم که تو یادت بره خدایی هست؟ میگی جوونم؟ منم جوون بودم شهید شدم بهتر نیست یه بهونهٔ بهتر بیاری؟! می گفت: خیلی جاها جلوتونو میگیرن 🌹🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermans
🌹شهید نوجوان ۱۶ ساله که مثل یک عارف پخته ۷۰ ساله با خدا مناجات کرده : 🔹 خدایا ! تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی:  ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت... 🔸 اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و در عین حال مزه اش را به تو می چشانم..! 🔹 پس خدا! برای خلاصی از این هوس ها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست...! ♥ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermans
💚 هر هفته با شهید نیری به زیارت مزار می‌رفتیم، یک‌بار سر مزار شهیدی رسیدیم که او را نمی‌شناختم، همانجا نشستیم فاتحه‌ای خواندیم، اما احمدآقا حال عجیبی پیدا کرده بود، در راه برگشت پرسیدم: «احمدآقا این شهید را می‌شناختی؟» پاسخ داد: «نه» پرسیدم: «پس چرا سر مزار او آمدیم؟» اما جوابی نداد، فهمیدم حتماً یک ماجرایی دارد، اصرار کردم، وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: «این‌جا بوی (عج) را می‌داد، مولای ما قبلاً به کنار مزار این شهید آمده بودند» البته می‌گفت: «اگه این حرف‌ها را می‌زنم فقط برای این است که یقین شماها زیاد شود و به برخی از مسائل اطمینان پیدا کنی و تا زنده ام نباید جایی نقل کنی!» 🌷شهید احمدعلی نیری🌷 📚 کتاب "عارفانه"   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermans
💚 تشرفـــ شهید مدافع حرم به محضر حضرت ولی عصر 🌷۸۰ روز پس از شهادت در لابلای یکی از کتابهای شهید ، نامه ای به خط شهید پیدا شد که نوشته بود: ✍🏻خدایا خلق تو نمیدانند اما تو که خوب میدانی که این بنده ی کوچکت در سال ۱۳۸۱ موفق به تشرف به خدمت حجت و‌ ولی تو امام زمان علیه السلام شد!!! و‌ در ادامه نوشته بودند: یقین داشته باشید  اگر از زیر پرچم ولایت این سید عزیز مقام معظم رهبری بیرون برویم حتم نابود خواهیم شد. وصیت شهید عارف مدافع حرم، ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermans
💜 بدون اینکه چیزی بگه بلند شد برام آب آورد. نه اون حرفی زد نه من. حرف رفتن رو پیش کشید و گفت: منم میخوام برم سوریه... خشکم زد، باورم نمی شد در حالی که تنها چند ماه از ازدواجمون گذشته، چنین تصمیمی بگیره. سکوتم رو شکستم و زود عکس العمل نشون دادم: - تو نباید بری علی! -چرا؟! -چون ما تازه ازدواج کردیم هنوز یه سال نشده علی... ما برا بچه‌مون اسم انتخاب کردیم. داریم خونمون رو درست می کنیم. این همه برنامه برا زندگیمون داریم. -اجباریه خانوم (اینو گفت که چیزی نتونم بگم) -خب این دفه نرو، دفعه بعد میری. امسال اولین بهاریه که قراره باهم عید دیدنی بریم و سفره هفت سین بندازیم. نه گذاشت نه برداشت گفت: «خانم میخوای از زن هایی باشی که روز عاشورا نذاشتن شوهراشون به یاری امام حسین علیه السلام بره؟» دیگه چیزی واسه حرف زدنم نذاشت. ماتم برده بود و دهانم خشک خشک.  باز گفت: تو اجازه بده برم، منم عوضش اگه شهید بشم و لایق بهشت باشم و اگه اجازه شفاعت یه نفرو داشته باشم قول شرف میدم اون یه نفر هیچ کس نباشه جز تو... 🌷 شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۷، حلب سوریه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermans
💔 جنگ نرم مثل خمپاره ۶۰ میمونه چون نه صدا داره نه سوت فقط وقتی متوجه میشی که دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت 🌸🕊 خادم الشهدا بود کاروان راهیان نور که وارد منطقه میشد اتوبوس ها رو چک می کرد،🚌 جلوی درب خروجی پادگان دژ در حال دویدن بود که پاهاش گیر میکنه و در جلوی یکی از اتوبوس ها به زمین میخوره، راننده هم که تازه به حرکت افتاده بوده اونو نمیبینه، شهید حجت الله هم هرچی سعی میکنه از زیر اتوبوس بیاد بیرون نمیتونه و لاستیکهای اتوبوس با اون همه وزن از روی بدن ضعیف و ظریفش رد میشه🥀 با فریاد بچه های ستاد شهید صیاد شیرازی، راننده فکر میکنه الآن روی کسی هست برای همین اشتباها دنده عقب میگیره و دوباره به روی پیکر شهید حجت الله میاد و همینطور ایست میکنه🥀 راننده میاد پایین و وقتی با این صحنه مواجه میشه شکه میشه و به سرعت سوار اتوبوس میشه و اتوبوس رو از روی پیکر شهید برمیداره ولی خیلی خیلی دیر شده بود چون شکم شهید رحیمی پاره شده بود🥀 در نهایت او به آرزوش که شهادت بود رسید.🕊🥀✨ متولد:۱۳۶۸/۱۲/۲۴ شهادت:۱۳۹۰/۱۲/۱۸ محل شهادت:خوزستان محل مزار:باغملک ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermans
💔 جنگ نرم مثل خمپاره ۶۰ میمونه چون نه صدا داره نه سوت فقط وقتی متوجه میشی که دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت 🌸🕊 خادم الشهدا بود کاروان راهیان نور که وارد منطقه میشد اتوبوس ها رو چک می کرد،🚌 جلوی درب خروجی پادگان دژ در حال دویدن بود که پاهاش گیر میکنه و در جلوی یکی از اتوبوس ها به زمین میخوره، راننده هم که تازه به حرکت افتاده بوده اونو نمیبینه، شهید حجت الله هم هرچی سعی میکنه از زیر اتوبوس بیاد بیرون نمیتونه و لاستیکهای اتوبوس با اون همه وزن از روی بدن ضعیف و ظریفش رد میشه🥀 با فریاد بچه های ستاد شهید صیاد شیرازی، راننده فکر میکنه الآن روی کسی هست برای همین اشتباها دنده عقب میگیره و دوباره به روی پیکر شهید حجت الله میاد و همینطور ایست میکنه🥀 راننده میاد پایین و وقتی با این صحنه مواجه میشه شکه میشه و به سرعت سوار اتوبوس میشه و اتوبوس رو از روی پیکر شهید برمیداره ولی خیلی خیلی دیر شده بود چون شکم شهید رحیمی پاره شده بود🥀 در نهایت او به آرزوش که شهادت بود رسید.🕊🥀✨ متولد:۱۳۶۸/۱۲/۲۴ شهادت:۱۳۹۰/۱۲/۱۸ محل شهادت:خوزستان محل مزار:باغملک ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermans
پیکر تخریبچی شهید عباس کریم آبادی رو آوردیم ، پدرش پرسید: عباس سر به تن داره؟ گفتیم نه🥀 پرسید:  دوتا دستاش هست؟ گفتیم نه🥀 با یک اطمینان خاطر گفت: خیالم راحت شد... دلیل انتخاب نام عباس برای پسرم همین بود 🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌟تنهامسیری_کرمانشاه👇 @TanhaMasirKermans